به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حسین حسینیانمقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، امروز، 30 مهرماه، در نشست علمی «سیرهنگاری اصحاب امام رضا(ع)» در دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی با بیان اینکه سیرهنگاری صحابی ائمه(ع) مربوط به دو دوره بوده است، گفت: در عصر امام صادق(ع) که عباسیها روی کار آمدند، فضای فرهنگی خاص و فرقههای کلامی و مذهبی ایجاد شد و گفتوگوهای علمی رواج یافت. البته در عین حال شیعه انتظارات انقلابی خود را داشت. همچنین عصر دیگر سیرهنویسی، دوره امام رضا است که عصر پیوند خلافت و امامت و اوج گفتوگوهای علمی بوده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به تقابل اموی و علوی در سیرهنگاری، تصریح کرد: این دو جریان هم سیره نبوی و هم سیره اهل بیت(ع) را با رویکرد فکری خود نوشتهاند.
انحصارشکنی در سیرهنویسی
حسینیان مقدم افزود: ابان بن تغلب اولین فردی است که وارد سیرهنگاری شده است و دیگر صحابی هم کمابیش سیرهنویسی داشتهاند که نتیجه این کار دفاع از اهل بیت و انحصارشکنی در بحث سیره بوده است؛ این افراد برخی شاخهها را توسعه داده و برخی با روایتگری آثار پیشینیان، آن را رواج دادهاند؛ این سیرهنگاران غالباً مورخ حرفهای نبوده و غیرعرب هم بودهاند.
وی با بیان اینکه برخی از این افراد متهم به وطنگرایی(ملیگرایی) هستند، اظهار کرد: رویکرد تقابلی با نمایندگی جابر جعفی و رویکرد تعاملی از سوی ابان بن تغلب دنبال شده و این دو رویکرد اصلی دوره امام صادق(ع) بوده، اما در دوره امام رضا(ع) تنها کسی که سیره نبوی را توسعه بخشید، محمدبن ابی عمیر بود که کتاب مغازی را نوشت.
وی افزود: او هیچ رویکرد وطنی و شعوبیگری ندارد، ضمن اینکه وی روایتگر اخبار دیگران مانند ابان بن تغلب و احمر بوده و خودش نوآوری و تأسیس نداشته است. ابان بن تغلب از دانشمندان سنی تاییدیه گرفته و حتی در مسائل فقهی اهل سنت مرجع مردم بوده؛ وی خلفا را هم رد نکرده است و در سیره رویکرد تعاملی داشته است.
حسینیان مقدم با بیان اینکه ابن ابی عمیر سیرهنگار حرفهای نبوده، ولی فقیه و کلامی بوده است، تصریح کرد: اخبار باقی مانده از وی تاریخی کلامی و تاریخی فقهی هستند که میتواند بخشی از کتاب مغازی او باشد که در دست ما نیست؛ مطالب وی در مورد فضائل و مبتنی بر کرامات است، مانند آنچه در مورد ابوذر نوشته و آن اینکه ابوذر از ابتدا حنیف بود و با بعثت پیامبر اسلام آورد؛ یعنی رویکرد تاریخی ـ فضائلی داشتند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه عدم جامعیت مغازی از جمله دلایل در دسترس نبودن این اثر است، اظهار کرد: منسجم نبودن کتاب و نبود نگاه تخصصی در سیرهنگاری از دیگر دلایل فقدان این اثر میتواند باشد.
سیره جامع در مورد ائمه(ع) نداریم
حسینیان مقدم با اشاره به سیرهنگاری اهل بیت(ع) با بیان اینکه صحابی هیچکدام سیره جامعی در مورد اهل بیت ننوشتهاند اظهار کرد: سیره جامعی برای هیچ یک از ائمه(ع) نداریم، بلکه تکنگاری و ریزموضوعاتی صورت گرفته است. اصحاب امام رضا(ع) در چهار محور یعنی نبردنگاری، خطبهنگاری، میلادنگاری و مناظرهنگاری به تاریخنویسی روی آوردهاند.
وی ادامه داد: در نبردنگاری، عبیدالله ابی رافع شخصیت محوری است و بعد جابر بن یزید جعفی و ابان بن تغلب هم مباحث نبردنگاری مانند صفین و جمل و ... را داشته است؛ ابان بن تغلب تعاملی و چالشگریز و جعفی تقابلگرا و چالشگرا بوده است؛ عبیدالله و تغلب هر دو قصد دفاع از اهل بیت(ع) را داشتهاند، ولی ابان بن تغلب امام علی(ع) را محور حق قرار میدهد، در حالی که عبیدالله از راه صحابه و حاضران از حقانیت امام علی دفاع میکند.
حسینیان مقدم تصریح کرد: از اصحاب امام رضا(ع) تنها کسی که سیره اهل بیت را نگاشت، نصر بن مزاحم از زیدیان کوفه و عرب زبان بود؛ بنابر خبر راوندی، نصر از امام رضا(ع) مباحثی را در مورد امام باقر(ع) و صادق(ع) شنیده و نقل کرده است، لذا برخی همین مسئله نقل حدیث وی را دلیل بر صحابی بودن او دانستهاند، در حالی که از مباحث وی به دست میآید که او دنبال تبیین اختلافات فکری زیدیه و پیروان اهل بیت(ع) بوده است.
وی افزود: این صحابه امام رضا(ع) اخبار جنگهای اهل بیت(ع) را بیان کرده تا روح انقلابیگری را به مردم نشان داده و تقویت کند؛ یعنی همسو با تفکر انقلابینمای زیدیه جنگها را برجسته کرده است؛ وی هدفش تقویت ائمه(ع) از دوره امام باقر(ع) به بعد نیست، بلکه دنبال تقویت هدف زیدیه بوده است.
ملاحظه تنشزدایی در سیرهنویسی
حسینیان مقدم با تأکید بر نقش اقتضائات زمانه در تاریخنویسی اضافه کرد: در دوره امام رضا(ع) عمدتاً مورخان هیچ رغبتی به مباحث نبردنگاری و جنگهای دوره امام علی(ع) نشان نمیدهند و صفین و جمل و ... را برجسته نمیکنند، جز یک نفر زیدی مذهب، زیرا شرایط زمانه چنین چیزی را اقتضاء نمیکرده است و پیروان امام رضا(ع) سعی میکردند تنشی در جامعه در بحث مذهب ایجاد نشود.
حسینیان مقدم با اشاره به بحث خطبهنگاری، افزود: دو نفر از اصحاب امام علی(ع) خطبهنگاری را بنیان نهادند؛ حارث اعور همدانی و اسماعیل مهران سکونی خطبههای امام رضا(ع) را نوشتند؛ کتاب اسماعیل در دسترس نیست و نوعی بازخوانی کتاب زید بن وهب است. البته در مجموع در خطبهنگاری امامیه، استقبالی در این دوره و بعد از آن نداریم و کتاب خاصی هم سراغ ندارم.
مولدنویسی ائمه(ع) از سوی یک سنی مذهب
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: میلادنگاری تاریخی که بخشی از شرح حال نگاری است، از سوی اصحاب ائمه(ع) بنیان گذاشته شده و یکی از صحابی امام صادق(ع) مولد امام علی(ع) را نوشت و نصر بن علی جهزمی در دوره امام رضا(ع) اقدام به این کار کرد. گرچه وی سنی مذهب بود، اما تاریخ تولد حضرت فاطمه(س) و ائمه(ع) را از امام رضا(ع) پرسیده و نقل کرده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: بنیانگذار وفاتنگاری هم شخصی به نام واقدی بود؛ البته از اصحاب امام رضا(ع) تنها کسی که این شاخه را با رویکرد حدیثی دنبال کرد، اباصلت هروی بود که هیچ اندیشه وطنی و شعوبیگری نداشت. با اینکه او در مدینه به دنیا آمد، ولی ایرانی بود. او معاویه را نقد کرده و گفته که سگ علوی از همه امویها بهتر است، ولی ابوبکر و عمر را مقدم میدارد و بر علی(ع) و عثمان هم رحمت فرستاده و این سبب شده تا در سنی بودن او اختلاف باشد. البته با همه جوانب، احتمال تحول فکری در اباصلت در اثر همراهی با امام رضا(ع) بعید نیست.
حسینیان مقدم تصریح کرد: وی انسان برجسته و از دوستان و رفیق مامون بود، ولی احتمالاً تحول فکری یافت که از نزدیکان امام رضا(ع) شد و رابطه او با مامون هم تیره شد؛ اباصلت کتاب وفات الرضا(ع) را نوشته که شیخ صدوق بخشی از آن را منعکس کرده و نشان میدهد تا پایان قرن 4 مرجعیت علمی داشته است. وی مانند بقیه وفاتنگاران اخبار دیگری هم از امام نگارش کرده است.
گشاینده باب مناظره در سیره
حسینیان مقدم با اشاره به بحث مناظرهنگاری افزود: علی بن یقطین کوفی که وزیر و از دانشمندان بود، گشاینده باب مناظرهنگاری در سیره اهل بیت(ع) بوده است و کتاب مناظرة الشاک لامام الصادق را نوشت.
وی افزود: اباصلت و نوفلی محصول ولایتعهدی هستند؛ صدوق اخبار مجالس الرضا(ع) از نوفلی را نقل کرده و بعید نیست که نوفلی مناظرهنگاری را از علی بن یقطین گرفته باشد. البته شیعه در مجموع استقبالی به این بحث نداشته است.
حسینیان مقدم در نتیجهگیری از بحث بیان کرد: نقش اصحاب امام رضا(ع) در سیرهنگاری، استمراربخشی و با مسامحه، توسعهبخشی محدود است، البته اقتضائات زمانی و فکری موثر در بحث سیرهنگاری بوده، ضمن اینکه موالی سیرهنگار هم هیچکدام انگیزه وطنی نداشتهاند.
وی تأکید کرد: سیرهنویسان دوره امام رضا(ع) دنبال مسائل غیرچالشی رفتند که با دیدگاه مذهبی اکثریت جامعه همخوانی داشته باشد و حساسیت اجتماعی ایجاد نکند.
روایت رسول جعفریان از سینمایی شدن تاریخ
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به مطالب ارائهدهنده بحث یعنی حجتالاسلام والمسلمین حسینیان مقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: تتبع و تحقیق خوبی در این زمینه از سوی ایشان صورت گرفته، ضمن اینکه برخی واژههای جدیدی اتخاذ شده که جالب است. از جمله به جای مقتلنگاری از واژه خوننگاری استفاده کرده است. ضمن اینکه واگذارکردن نتیجه به مخاطب از جمله فواید این اثر است.
وی افزود: یکی از مواردی که در این مقاله باید تعیین تکلیف شود، این است که آیا میتوان تعریف صحابی را بر برخی از افراد یعنی صحابه ائمه(ع) تطبیق کرد. مثلاً آیا نصر بن مزاحم صحابه امام بوده یا اینکه آیا نشست و برخاست با اهل سنت میتواند موجب نسبت عامی بودن به کسی مانند اباصلت باشد.
این محقق و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: یکی از نقاط ضعف این مقاله، این است که پیچیدگی و تعارضات در مورد اباصلت حل نشده است. همچنین موضع امام رضا(ع) در قبال این سیرهنگاریها به صورت روشن بیان نشده است.
عضو هیئت علمی پژهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه صحابی تعریف خاص خود را در شیعه و سنی دارد، اظهار کرد: این مسئله که با پرداختن محدود و معدودی از صحابی به سیره آیا میتوانیم از سیرهنگاری صحابی ائمه(ع) سخن بگوییم، مسئلهای قابل تبیین است که باید از سوی محققان مورد توجه قرار بگیرد. همچنین تعریف از صحابی وقتی سخن از سیرهنویسی صحابه ائمه(ع) میکنیم، باید روشن شود.
صادقی اظهار کرد: من در بسیاری از موارد با نویسنده و ارائهدهنده بحث همعقیده هستم، ولی سؤالات فوق هم جای تأمل دارد.
وی همچنین در پاسخ به سؤال ایکنا در مورد اینکه آنچه امروز در برخی سریالها و فیلمها از صحابی و شخصیتهای تاریخی نمایش میدهند، چه مبنای تاریخی دارد، تأکید کرد: به قول آقای رسول جعفریان، ما میخواستیم فیلمسازان را تاریخی کنیم، اما آنها تاریخ را سینمایی کردند.
تغییر گفتمانی، مهمترین دلیل از بین رفتن آثار علمی است
منصور داداشنژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه دیگر سخنران نشست علمی «سیرهنگاری صحابی امام رضا(ع)» بود. وی در آغاز سخنانش اظهار کرد: بحث در مورد سه قرن اول تاریخ اسلام بسیار دشوار است، زیرا منابع اصلی آن دوره عمدتاً از دست رفته است.
وی با اشاره به طرح سخنانی از سوی ارائهدهنده این نشست مبنی بر رویکرد چهارگانه در سیرهنویسی یعنی مناظره، خطبه، میلاد و نبردنگاری صحابی امام رضا(ع) افزود: یکی از ویژگیهای این کتاب پیدایش آن در زمینههای فرهنگی و اجتماعی موجود است؛ مؤلف کار محققانه و پژوهشی و نسبت به ادبیات پژوهش تسلط داشته است و از سطحینگری پرهیز و از موارد بیربط و پراکنده هم دور بوده و سعی کرده این موارد بیربط را در یک نگرش کلی جمع کند.
داداشنژاد با بیان اینکه این کتاب دارای انصاف علمی است و از شعار هم پرهیز کرده است، تصریح کرد: از جمله اینکه این کتاب به سخنان معروف توجهی نداشته و دیدگاه خود را بیان کرده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: یکی از ضعفهای اثر، مغلقنویسی است که فهم آن را دشوار کرده و از طرفی گزیدهنویسی شده است، بنابراین آنچه رهزن این کتاب است، ادبیات آن است که دامنه مخاطبان را کم کرده است.
وی افزود: این اثر، مدل نظری از قبل نداشته و تلاش کرده که خودش کشفی را صورت بدهد؛ از جمله دیگر نواقص این کتاب آن است که با جریانات موازی نگارش شیعیان، تطبیقی برقرار نکرده است؛ اینکه اهل سنت چه میکردهاند و بازتاب شیعه در نگارش آنان و نگارشات اهل سنت در شیعه بررسی نشده است.
داداشنژاد تصریح کرد: در اهل سنت جریان نگارشی تاریخی قوی وجود داشته است و این طور نبوده که آنان از شیعیان خط نگارشی تاریخی گرفته باشند، ضمن اینکه نمیتوان همه تحولات تاریخنگاری را محصول نگاه تقابلی با اهل سنت بدانیم؛ در طرف اهل سنت جریان واضحی وجود داشته که در جریان شیعه نبوده است، لذا باید این روند را در مجموعه تاریخ اسلام تحلیل کنیم.
وی افزود: بحث شعوبیگری که از سوی ارائهدهنده رد شده است، در این اثر به صورت محوری دنبال نشده، بلکه مسئله به صورت ضمنی بیان شده، در حالی که در نتیجهگیری تأکید زیادی روی آن بوده است.
داداشنژاد با بیان اینکه سهم سیرهنگاران در تدوین سیره چندان مشخص نیست، افزود: همچنین در مطالب ارائهدهنده، اباصلت هروی به صورت معتدل ترسیم شده است، در حالی که شهرت وی به دلیل بیان کرامات و معجزات ائمه(ع) بوده است.
داداشنژاد در مورد فقدان برخی آثار گذشته بیان کرد: دلائلی که ایشان مانند منسجم نبودن، عدم جامعیت و عدم نگاه تخصصی به تاریخ برای از بین رفتن آثار ذکر کرده، تقریباً در تمامی آثار گذشته وجود داشته است و بنده معتقدم که تخصصی ننوشتن اتفاقا باعث حفظ آثار است و حتی امروز هم تخصصی ننوشتنها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
داداشنژاد تصریح کرد: تغییر گفتمان و مذاق جامعه یکی از دلایل مهم در بین رفتن برخی آثار است.
وی با اشاره به مسئله سرقت علمی در دوره کنونی بیان کرد: در دوره گذشته کسانی واقدی و هشام کلبی و نصر بن مزاحم از استادان خود نسخهبرداری میکردهاند و این نقص تلقی نمیشده و در آن دوره کاملا جا افتاده و مورد پذیرش بوده است.
انتهای پیام