برخى از زوجها فكر مىكنند با نادیده گرفتن همسرشان راهى به سوى صلح و آرامش در پیش گرفتهاند، واقعیت این است كه نبود یك واكنش یا پاسخ در زندگى، مىتواند مانند محروم كردن او از اكسیژن باشد.
محققینى كه روى دلبستگى انسان بررسى مىكنند، دریافتهاند كه عدم وجود یك پاسخ یا واكنش در مقایسه با دادن یك واكنش خشمگینانه، نشانهاى از خطرى بس بزرگتر است. بههمین دلیل، بسیارى از زوجها در واقع مبارزه را انتخاب مىكنند و یا باعث تحریك همسرشان مىشوند تا احساس خشم یا حسادت را درایشان ایجاد کنند.
حداقل با چنین واكنشى، مىدانند كه همسرشان آنها را «مىبیند» و به احتمال زیاد براى او اهمیت قائل است. وقتى همسرمان ما را نادیده مىگیرد، خیلى ساده است كه احساس كند وجود ندارد. این مورد، اغلب بهعنوان علامت خطرى تفسیر مىشود كه ما هیچ پشتوانهاى نداشته و هیچكس به وجودمان اهمیت نمىدهد.
از آنجایى كه در عمق وجودمان موجوداتى اجتماعى هستیم، عدم وجود چنین عشق و علاقهاى، تهدیدى جدى در نیازهاى پایهاى بقاى ماست كه ما را به وحشت مىاندازد. در برخى همسران خاص كه اغلب والدینشان در زندگى آنها غایب بودهاند، هر گونه شباهت به چنین محرومیتى باعث ایجاد خشم و ترس نسبت به همسرى كه چنین ترسى را موجب شده، مىشود.
زوجهایى كه دیگر حضور همسرانشان را اذعان ندارند و زندگى خود را به موازات آن پیش مىگیرند در معرض خطر بیشترین احتمال طلاق هستند. اغلب ترمیم كردن و به حالت اول درآوردن رابطه در زوجهایى كه دعوا مىكنند، نسبت به زوجهایى كه دیگر واكنش عاطفى نسبت به یكدیگر ندارند، بسیار آسانتر است.
بنابراین دفعه بعد كه به همسرتان بى محلى مىكنید و یا خواهش او براى ایجاد هر گونه ارتباط را نادیده مىگیرید، بدانید كه به ازدواجتان لطمه وارد مىكنید، پس سعى كنید حداقل راهى پیدا كنید تا توجه او را به خود جلب كنید.
ملیحه جعفری صحرارودی، مشاور و مددکاراجتماعی پلیس فسا استان فارس
انتهای پیام