به گزارش ایکنا؛ حضرت امیر(ع) در طول زندگی خود همواره وصایایی به نزدیکان، مسلمانان و پیروان خود داشتند که برخی از آنها در نهجالبلاغه بازتاب یافته است. یکی مهمترین وصیتهای حضرت، پس از ضربت خوردن بود. جایی که فرق مبارک ایشان در خون غلطیده بود و اطبا از بهبودی ایشان ابراز ناامیدی کرده بودند.
این لحظات و ایراد توصیههای نجاتبخش، ما را به یاد لحظات آخر عمر رسول خدا(ص) هم میاندازد. آنجا حضرت(ص) از کسانی که اطرافشان بودند، خواستند تا کاغذ و قلمی بیاورند تا نصایحی را ایراد کنند که البته هیچوقت این اتفاق نیفتاد. چهبسا اگر چنین میشد، عصارهای از توصیههای راهبردی رسول خدا(ص) را در اختیار داشتیم. حضرت امیر(ع) نیز در لحظات پایانی عمر خود توصیههایی را به یادگار گذاردند که با توجه به زمان و شرایط ایشان، میتوان گفت بهترین و خالصترین نصایح است. به منظور آشنایی بیشتر با این وصایا، تصمیم گرفتیم با منصور پهلوان، استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، به گفتوگو بپردازیم؛
پهلوان در ابتدا و در پاسخ به این پرسش که مهمترین وصایای امام(ع) در لحظات پایانی عمر خویش چه بود؟ بیان کرد: در میان سخنان حضرت امیر(ع)، آنچه از همه بیشتر به این ایام مناسبت دارد، سفارشهای امام(ع) است که در فاصله ضربت خوردن و شهادت بیان کردهاند. وقتی حضرت(ع) بر بستر شهادت قرار گرفتند، با ضعفی که داشتند این سفارشها را مطرح کردند که به عنوان وصایای حضرت امیر(ع) در نهجالبلاغه موجود است و در نامه 47 میتوان این وصایا را یافت. ما هم باید به این سفارشها توجه کنیم، چون این توصیهها، آخرین توصیههایی است که امام(ع) داشتند و روشن است که پس از همه مطالب، خطبهها، نامهها و فعالیتهایی که داشتند، بهترین و خالصترین نصایح را مطرح کردهاند.
این استاد دانشگاه گفت: وصیت به نام امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. در ابتدای آن چنین آمده که «وَ مِنْ وَصِيَّة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلامُ، لَمّا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَم لَعَنَهُ اللّهُ»، که نشان میدهد این وصایا را به حسنین(ع) داشتند، اما در ادامه فرمودند: «اُوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى وَ اَهْلى وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى»؛ یعنی شما دو نفر و هر کسی که این وصیت به او برسد را سفارش میکنم و این سفارشها برای همه آنهاست. بنابراین، ما نیز در زمره گروه اخیر هستیم و باید به این وصایا که به دستمان رسیده است، به خوبی توجه کنیم.
پهلوان تصریح کرد: حضرت امیر(ع) در اولین بخش این سخنان فرمودهاند که «كُونا لِلظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»؛ یعنی شما باید برای ظالم و ستمکار دشمن و برای مظلوم یاور باشید. این یک دستور اجتماعی است که باید در اجتماع رعایت کنیم و به این مسئله بیتفاوت نباشیم. اگر ظالمی را میبینیم، با او دشمن باشیم تا از ظلم خودش دست بردارد. نه اینکه با ظالم دوستی و رفاقت کنیم. دوستی و رفاقت با ظالم، باعث میشود که در گناهان آن فرد شریک باشیم. چنان که حضرت امیر(ع) فرمود: «الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ»، اگر کسی به فعل ظالمی راضی باشد، او نیز ستمکار است.
وی افزود: همچنین اگر میبینیم مظلومی وجود دارد، باید به یاری او بشتابیم. متأسفانه گاهی در جامعه میبینیم که اشخاصی وجود دارند که تنها به فکر خود هستند و به جامعه توجهی ندارند. اگر مظلومی را ببینند به او توجهی نمیکنند و همچنان که به ستم یک ظالم بیتوجه هستند، از کنار مظلوم هم میگذرند؛ لذا باید در مورد همه مسائل اجتماعی عکسالعمل مناسب داشته باشیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: مطلب دوم این است که فرمودند: «وَ نَظْمِ اَمْرِكُمْ»، یعنی شما را به این سفارش میکنم که در کارهایتان نظم و ترتیب وجود داشته باشد. نظم یکی از مهمترین ابزارهای تکامل جامعه است که در امور صنعتی، کشاورزی، تحصیلی و نظامی باید لحاظ شود. تمام فعالیتها باید بر اساس نظم باشد، اما میبینیم که برخی از کشورهای خارجی به این نظم در برنامهریزیها و فعالیتهای اجتماعیشان عمل میکنند، اما متأسفانه عمل نمیکنیم و حتی میشنویم که برخی میگویند، نظم ما در بینظمی است که حرف ناصحیح و غلطی است.
وی تصریح کرد: اگر سفارشهای حضرت علی(ع) را میخواهیم مورد توجه قرار دهیم، باید همه کارهای ما منظم و برنامهریزی شده باشد و اگر یک کار روی برنامهریزی انجام شود، به نتیجه هم میرسد. در احادیث پیامبر(ص) آمده است که «افضل الاعمال ادومها»، یعنی بهترین کارها، کاری است که براساس نظم باشد و تداوم داشته باشد؛ یعنی مرتب ادامه داشته باشد، نه اینکه آدم کاری را انجام دهد و بعد رها کند.
پهلوان بیان کرد: سومین مطلبی که امام(ع) به آن سفارش میکند: «وَ صَلاحِ ذاتِ بَيْنِكُمْ» است؛ یعنی باید بین شما رابطه صلاح، درست و صحیحی برقرار باشد و اصلاح ذاتالبین کنید، یعنی اگر دو طایفه اختلاف داشته باشند، باید اصلاح ذاتالبین میان آنها صورت گیرد، همچنان که باید بین دو فرد اصلاح ذاتالبین صورت گیرد و این نیز یک وظیفه اجتماعی مهم است. در این وصایا جنبههای اجتماعی را میبینیم که برای بهبود اوضاع اجتماعی است و جامعهای که اصلاح ذاتالبین داشته باشد؛ یعنی همه افراد آن جامعه وحدت دارند و به سمت مقصد واحدی میروند.
وی افزود: حضرت(ع) در ادامه فرمودهاند: «فَاِنّى سَمِعْتُ جَدَّكُما صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ صَلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَ الصِّيامِ»، یعنی از پیامبر(ص) شنیدم که فرمودند اگر اصلاح ذاتالبین کنید، این کار افضل و برتر از تمامی نماز و روزه است. نماز و روزه یک عمل فردی است و اهمیت دارد و نماز به تعبیر قرآن، از فحشا و منکر هم جلوگیری میکند و یا روزه برای برطرف کردن فقر و برای ایجاد همسانی بین طبقات غنی و فقیر هم مؤثر است؛ بنابراین این اعمال نیز کارکرد اجتماعی دارند، اما حضرت(ع) فرمودند که اصلاح ذاتالبین از اینها هم فضیلت بیشتری دارد، چراکه یک عمل جمعی و اجتماعی است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: مطلب بعدی که امام(ع) به آن اشاره میکند هم یک مسئله اجتماعی است که فرمودند: «اللّهَ اللّهَ فِى الاْيْتامِ، فَلاتُغِبُّوا اَفْواهَهُمْ، وَ لا يَضيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ»، یعنی خدا را درنظر داشته باشید و در حق ایتام مواظبت کنید. ایتام کسانی هستند که سایه پدر بر سرشان نیست و ممکن است که از نظر تغذیه، پوشاک، تحصیل، شغل و ازدواج مشکلاتی داشته باشند. این ایتام محصول جامعه هستند و در هر کشوری ایتام وجود دارند که غالباً نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند؛ لذا باید این احساس اجتماعی وجود داشته باشد و به ایتام رسیدگی شود.
وی تصریح کرد: «فَلاتُغِبُّوا اَفْواهَهُمْ» یعنی خوراک ایتام، یک روز در میان نباشد. یک حدیث از پیامبر(ص) است که فرمود: «اغبّوا في عيادة المريض»، یعنی یک روز در میان به عیادت مریض بروید، نه اینکه هر روز بخواهید بروید. چون مریض به استراحت احتیاج دارد. منظور بنده روی کلمه «اغبّوا» است که با «تغبّوا» همریشه است و فرمود «فَلاتُغِبُّوا اَفْواهَهُمْ»، یعنی به صورت یک روز در میان ایتام را سیر نکنید که یک روز غذا داشته باشند و یک روز نداشته باشند. در ادامه هم فرمود، «وَ لا يَضيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ»، یعنی طوری نباشد که در محضر شما تباه شوند و از بین بروند.
وی بیان کرد: عبارت «وَ لا يَضيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ»، عبارت خیلی مهمی است. در سابق در کشور خودمان بسیاری از پدران بودهاند که در کنار فرزندان خود یتیمی را نیز سر سفره میآوردند و مانند فرزندان خودشان با او رفتار میکردند و در امر تحصیل و خوراک و پوشاک آنها میکوشیدند. گاهی اینها را به در مغازه خود میبردند یا برای آنها شغل مهیا میکردند و یا امر ازدواج آنها را آسان میکردند. این یک وظیفه اخلاقی نیکویی است که اگر داشته باشیم و به این وصایا عمل کنیم جامعه متحول میشود.
این استاد دانشگاه گفت: امام(ع) در فراز دیگر باز هم به یک مسئله اجتماعی تأکید کردند که «وَ اللّهَ اللّهَ فى جيرانِكُمْ، فَاِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ ما زالَ يُوصى بِهِمْ حَتّى ظَنَنّا اَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ»؛ یعنی خدا را در نظر داشته باشید و حقوق همسایه را رعایت کنید. این وصیت پیامبر(ص) بوده است و میفرمودند به قدری در مورد همسایه سفارش میشد که فکر میکردیم میخواهند همسایه را وارث قرار دهند. مانند اینکه فرزند وارث پدر و مادر است، همسایه نیز وارث باشد. اما به دلیل نحوه زندگی در عصر جدید، گاهی آدم میبیند که چند سال از همسایگی دو خانه میگذرد که در کنار هم هستند، اما از مشکلات یکدیگر خبر ندارند و در حدیثی داریم که پیامبر(ص) فرمود مسلمان نیست کسی که سیر بر بستر بخوابد و همسایه او با شکم گرسنه سر بر بالین بگذارد.
پهلوان تصریح کرد: البته مطالب دیگری هم فرمودهاند، اما آخرین قسمتی که قدری بیشتر در مورد آن باید توضیح داد، مسئلهای است که فرمودند: «لاتَتْرُكُوا الاْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ، فَيُوَلّی عَلَيْكُمْ اَشْرارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ»؛ یعنی امر به معروف را ترک نکنید. این یکی از افتخارات درخشان آموزههای اسلامی است که در باب اهتمام اجتماعی، برای جلوگیری از کارهای زشت و برای تشویق به کارهای نیکو و معروف و خوب دستوراتی داده است. برخیها میگویند که امر به معروف و نهی از منکر به ما چه ربطی دارد. زندگی خود را میکنیم و به جامعه کاری نداریم، اما این نگرش صحیح نیست.
وی بیان کرد: اگر جمعی سوار کشتی باشند و ببینند یک نفر این کشتی را سوراخ میکند، همه حاضران در کشتی این شخص را از این کار باز میدارند. چرا؟ چون سرنوشت واحدی در کشتی برای همه وجود دارد و اگر کشتی غرق شود، همه غرق میشوند و اگر نابسامانی در جامعه به وجود آید، به همه آسیب میرسد. اگر از کار یک قاتل جلوگیری نکنیم، او به کار خود ادامه میدهد و همه را مورد آزار و اذیت قرار میدهد. بنابراین، سرنوشت ما، سرنوشت واحدی است و در تعالیم اسلامی، تمام اعضای جامعه، مانند یک اعضای بدن معرفی شدهاند. پیامبر(ص) فرمودند که شما مانند جسد واحدی هستید و اگر آسیبی به یک عضو شما برسد، همه اعضا متأثر خواهند شد.
پهلوان گفت: سعدی هم شعر معروفی دارد که میگوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند؛ چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار؛ تو کز محنت دیگران بی غمی، نشاید که نامت نهند آدمی» که اشاره به همین حدیث نبوی دارد؛ لذا امر به معروف و نهی از منکر، یکی از تعالیم درخشان اسلامی است که همه جامعه را متحول میکند و از منکرات و زشتیها جلوگیری به عمل میآورد. همچنین، با این کار، معروف رواج پیدا میکند و اگر میخواهیم جامعهای داشته باشیم که خوبیها در آن رواج یابد و فضائل منتشر شود و رذائل از بین برود، این جامعه در سایه امر به معروف و نهی از منکر محقق میشود.
وی تصریح کرد: امام علی(ع) فرمودهاند که اگر امر به معروف و نهی از منکر را انجام نشود: «فَيُوَلّی عَلَيْكُمْ اَشْرارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ»؛ یعنی اشرار بر شما مسلط میشوند. پس یک نتیجهای که میتوان گرفت این است که یکی از حکمتهای تأسیس و تشریع این حکم این است که اشرار بر ما مسلط نباشند و حاکمان و فرمانروایان ما صالح باشند. اگر اشرار بر ما حکمرانی کنند و ما بگوییم به ما چه ربطی دارد، به وظایف خود عمل نکردهایم. ممکن است شرّ آن حاکم، الآن به من نرسد، اما به فرزندانمان وارد میشود. این امر به معروف و نهی از منکر، با این تعلیلی که امام(ع) فرمودند، بیشتر منوط به حاکمان میشود؛ یعنی باید کارهای زشت و منکر سلاطین را مورد تذکر قرار دهیم و باید از کارهای خوب آنها هم تمجید به عمل آوریم.
پهلوان بیان کرد: در سایر احادیث نیز به امر به معروف و نهی از منکر حاکمان تأکید شده است. مثلاً در مورد امام حسین(ع) و قیام ایشان، میخوانیم که فرمودند: «اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ»، یعنی وقتی از امام(ع) سوال شد چرا قیام میکنید و چرا خروج میکنید، ایشان میگویند که میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم؛ یعنی یزید شایستگی خلافت ندارد و از اشرار است و باید امر به معروف و نهی از منکر شود. در نتیجه یکی از مصادیق جاری کردن امر به معروف و نهی از منکر، در مورد حاکمان و سلاطین است. امام علی(ع) فرمودند که اگر اشرار بر شما مسلط شوند و پس از آن شما دست به دعا بردارید این دعا مستجاب نخواهد شد. چرا؟ چون مقدمات کار را، خودتان فراهم نکردید و خود شما باید امر به معروف و نهی از منکر میکردید و وقتی این کار را نکردید، هر چقدر هم که دعا کنید، نتیجه نمیدهد.
وی تصریح کرد: به طور کلی، در آخرین وصایای علی(ع) که در نهجالبلاغه وجود دارد، توصیههای فراوانی به تکالیف و وظایف اجتماعی ما صورت گرفته است؛ یعنی امام(ع) به مسائل اجتماعی تأکید ویژهای کردند. دین یک مسئله اجتماعی و برای اصلاح فرد و جامعه آمده و به این دلیل است که در سفارشهای امام(ع) تأکیدات اجتماعی صورت گرفته که باعث کمال جامعه میشود و مدینه فاضله اسلامی را تشکیل میدهد. اگر به این آموزهها عمل کنیم، یک جامعه نیکو خواهیم داشت. این سفارشها که با فرق شکافته بیان میشود، باید مد نظر همه مسلمین باشد و همه باید اینها را نصبالعین خود قرار دهند؛ چون خالصترین نصایح است و نصایحی است که یک عمر زندگانی، تلاش و مجاهدتهای علی(ع) پشت سر آنها قرار گرفته است.
انتهای پیام