به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدسلمان صفوی، سرپرست علمی دانشنامه معاصر قرآن کریم، شب گذشته، 31 اردیبهشت که مصادف با 27 رمضان بود، در کانون هدایت لندن به ایراد سخن پیرامون آداب استغفار و دعا در قرآن و نهج البلاغه پرداخت که در ادامه میخوانید؛
خداوند در آیه 6 سوره غافر میفرماید: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» یعنی مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم». دعا آدابی دارد که در کلامالله مجید و روایات معتبر معصومین علیهم السلام، نکات آن بیان شده است و در اینجا نیز برخی از آداب دعا بیان میشود. به قول مولانا «یاد ده ما را سخنهای دقیق، که ترا رحم آورد آن، ای رفیق؛ هم دعا از تو، اجابت هم ز تو، ایمنی از تو، مَهابَت هم ز تو».
در باب استغفار باید گفت، سالک بايستي قبل از آغاز دعا، استغفار نماید، حقوق ضايع شده مردم را به آنها بازگرداند و يا رضايت آنها را جلب کند. مولی الموحدین شرایط استغفار حقیقی را حاوی این نکات برشمردهاند؛ اول، پشیمانی بر گذشته. دوم، عزم بر ترک گناه. سوم، بازپرداخت حقوق مردم. چهارم، ادای حقوق الهی فوت شده. پنجم، گداختن هر گوشتی که از حرام روییده به حزن و درد، تا پوست به استخوان چسبد و گوشت تازه بروید. ششم، ریاضت کشیدن به معنای زحمت طاعت و عبادت به بدن چشانیدن به ازای آنچه از شیرینی معصیت چشیده. است.
همچنان که در نهجالبلاغه آمده است: «وَ قَالَ (عليه السلام) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ.»( نهج البلاغه، حکمت ۴۱۷).
یکسری از آداب هم اینچنین است که باید با وضو به محراب دعا وارد شوید، پیش از دعا صدقه دهید، خويشتن را معطر کنید و رو به جانب قبله بنشينید و پیش از دعا مدتی در محل دعا نشسته، در حال سکوت تأمل کنید.
در باب توجه قلبی باید گفت با توجه تام به محضر حق، با دلی خاشع و حالی خاضع، به راز و نياز با خدا و دعا به درگاه الهی بپردازید. امام جعفرصادق(ع) فرمودند: «اِنَّ الله لايَستَجيبُ دُعاء بِظَهر قَلب ساه فَاِذا دَعَوتَ فَاقبِل بِقَلبِک ثُمَّ استَيقن بِالاِجابَة». یعنی «خداوند دعايي را که از قلب عاري از توجه برخيزد مستجاب نميگرداند پس هرگاه دعا کردي نخست دل را بهپیش انداز، آن گاه اطمينان به اجابت آن دعا داشته باش». «من ترا خواهم، ترا دانم، ترا، هم تو جانم را و هم جانم ترا؛ حاجت من در همه عالم تویی، این جهانم و آن جهانم هم تویی»
شروع دعا با بسم الله هم حائز اهمیت است. دعا با «بسم الله الرحمن الرحیم»، شروع شود. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ): لَا یُرَدُّ دُعَاءٌ أَوَّلُهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ». یعنی دعایی که اولش را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» شروع کند، رد نمیشود.
یکی دیگر از مسائلی که باید توجه قرار داد افتتاح و اختتام دعا با صلوات است. امام صادق (ع) فرمود: هرکه به درگاه خداى عز و جل حاجتى دارد، باید به صلوات بر محمد و آلش(ع) شروع کند، و سپس حاجت خود را بخواهد و در آخر هم به صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) پایان دهد، زیراکه خداى عز و جل، کریمتر از آن است که دو طرف دعا را بپذیرد، و وسط دعا را واگذارد و به اجابت نرساند، زیرا صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) محجوب نیست و بدون برخورد به حجابى بالا رود و قبول شود. و دعا را با ذکر «ماشاءَالله وَلا قُوَّةَ اِلابِالله» ختم کند.
ترک شتاب در دعا یکی دیگر از آداب است. اصرار در دعا، خواهران و برادران ديني را در دعا کردن بر خود مقدم داشتن، ذکر حاجات و خاکساري، گريستن و تباکي، دستها را به دعا بلند کردن و دعا کردن به آنچه متضمن اسم اعظم است و ستايش حضرت محبوب، که سهلترين آنها خواندن سوره توحيد، اسماءالحسني است و ذکر «يا مَن هُوَ اَقرَبُ الیّ مِن حَبلِ الوَريد يا مَن يحولُ بَينَ المَرءِ وَ قَلبِه يا مَن هُوَ بِالمَنظَرِ الاَعلی يا مَن لَيسَ کَمِثلِهِ شَیء» یعنی «اي خدايي که از رگ گردن به من نزديک تري، اي خدايي که بين انسان و قلبش قرار داري. اي خدايي که در افق اعلا قرار داري. اي خدايي که هيچ چيز مانند تو نيست.» مورد تأکيد است.
یک نکته دیگر توسل به اسماءالحسني است. از اسماءالحسني اسامي مناسب مطلوبش را بخواند. «وَ لله الأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها» یعنی «و خدا راست نامهاي نيکو. به آنها خدا را بخوانيد». براي مثال اگر مطلوبش رزق است متذکر اسامی «اَلرَّزّاق»، «اَلوَهّاب»، «اَلجَواد»، «اَلمُغنی»، «اَلمُنعِم»، «اَلکَريم»، «اَلواسِع» و «اَلمُعطی» شود. اگر مطلوبش علم است اسامي «اَلعالِم»، «اَلهادی»، «اَلحَکيم» و امثالهم را ياد کند.
تأمل پس از دعا هم مهم است. پس از دعا مدتی سرجایش توقف کند، هیچچیز نگوید، دل را فقط متوجه خدا نگهدارید. پیام داده است، تامل کند، شاید جواب پیام را بگیرد، بشنود و ببوید.
همچنین بهترین زمان دعا را باید لحاظ کرد. زمان اجابت دعا گاهی بهوقت و زمان دعا بازمیگردد. مانند شب و روز جمعه، ايام ماه رمضان، شبها و روزهای عيدفطر، روزعرفه، عيدقربان، عيدمبعث، عيدغدير و روزهای ماه رجب و شعبان بهخصوص ميلاد موليالموحدين امام علي(ع) و حضرت مهدي موعود(عج)، غروب هر روز، طلوع فجر تا طلوع آفتاب، وقت اذان، هنگام وزش باد و ريزش باران.
بهترین اماکن دعا را هم باید مورد توجه داشت. گاهی اجابت راجع به مکان است. مانند مسجدالحرام، مسجدالنبی، زير گنبد سيدالشهداء، بين مقام ابراهيم و درِ خانه خدا (به نام حطيم)، زير ناودان طلا، در مقام ابراهيم، بالاي کوه صفا و مروه، کنار چاه زمزم، در عرفه و مزدلفه، نزد جمرات سهگانه، در بارگاههاي معصومين(ع) و بر سر مزار شهدا و اولياءالله. گاهي اجابت دعا به فعل بازمیگردد مانند تعقيب نمازها، در سجدهها، دعا کردن سائل معطي در حق خود، دعاي بيمار در حق عيادتکننده، دعاي والدين در حق فرزندان و بالعکس.
بهترین احوالات هم از اهمیت برخوردار است. حالاتي که دعا در آنها مستجاب ميشود عبارتند از دعاي بيمار، زمان غلبه اندوه بر انسان، دعاي مسافر، دعا با دستهاي بلند شده رو به آسمان، دعاي مُضطَر و درمانده، دعا پس از دعا در حق چهل مؤمن، دعا پس از صدقه دادن، دعا در حال تهجد در هنگام سحر، دعاي حاجي، دعا پس از قرائت سوره توحيد، دعا در حال سجده.
و بالاخره نکته پایانی موانع استجابت دعا است. حالاتي که سبب عدم اجابت دعا ميشود عبارتند از: مدح و خدمت به ظالمين، حرامخواري، ظلم به مردم و طبيعت و حيوانات، استمرار در گناهان، بداخلاقي با والدين، ارحام، دوستان، همسايگان و مردم، عاقوالدين، نفرين مظلوم و عدم استغفار.
در پایان هم به اشعاری از مولانا اشاره میکنم که میگوید «عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد، بوالعجب من عاشق این هر دو ضد؛ والله ار زین خار در بستان شوم، همچو بلبل زین سبب نالان شوم». «این دعا را یا رب آمین هم تو کن، اي دعا آنِ تو، آمین آنِ تو».
انتهای پیام