به گزارش ایکنا، کهن سرزمین ما سالهاست که مأمن و پناهگاهی مطمئن برای آزادیخواهان و مردمان پاکسرشت در گستره زیست بوم انسانی بوده که در هر عصر و زمانی پهلوانان، عیاران و نخبگان سرآمدی در آن سکنی گزیده و تاریخ بینظیر این بخش از زندگی بشر در کره خاکی را رقم زدهاند. یکی از بلند مردمان و در واقع پاکترین فرزندان آدم ابوالبشر، بدون شک خاندان مطهر رسول گرامی اسلام(ص) و آخرین فرستاده الهی برای بشر است که در بازههای زمانی مختلف روی به سرزمین مردمان پارسی نهاده و این بلاد را برای زندگی و ترویج سنتهای الهی برگزیدند.
طبق اسناد تاریخی یکی از برهههای حضور پر رنگ امامزادگان در ایران را باید در ماجرای حضور امام رضا(ع) در این سرزمین و سفر فرزندان و اقوام ایشان برای ملاقات با آن حضرت و مواجهه با مأموران حکومت وقت برشمرد که سبب پراکندگی آنان در نقاط مختلف این کشور شده است.
بر همین اساس در تقویم رسمی کشور روز پنجم ذی القعده، بهعنوان روز بزرگداشت و تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه نامگذاری شد؛ روزی که حقیقت جایگاه این مکانهای مهم دینی و اعتقادی را برای ما بیش از پیش روشن میسازد. بر همین اساس باید گفت تجلیل از امامزادگان در حقیقت تجلیل از ولایت پیامبر(ص) و تعظیم شعائر دینی است و اهمیت آن زمانی آشکار میشود که به این سخن پیامبر(ص) میرسیم که فرمود: «من از شما مزد رسالت نمیخواهم، تنها حرمت اهلبیت مرا حفظ کرده و آنها را دوست داشته باشید» و از این رو میتوان گفت تجلیل از امامزادگان تجلیل از ارزشهای اسلام است. بر همین اساس باید تلاش کرد تا آستان مقدس امامزادگان به کانونی برای گسترش معرفت و شناخت همه ارزشهای والای انسانی و اسلامی بهویژه شیعی تبیدل شود.
در همین راستا با توجه به جایگاه ارزشمند امامزادگان بود که مقام معظم رهبری دستور دادند تا بقاع متبرکه به قطب فرهنگی جامعه تبدیل شوند. از این رو در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری، سازمان اوقاف و امور خیریه کشور موظف شد تا برای تحقق این امر قدم بردارد؛ از این رو ایکنا به مناسبت روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه با اصغر قائدان، رئیس سابق پژوهشکده تاریخ علم و دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران، که تألیفات متعددی در زمینه آستان امامزادگان و بقاع متبرکه داشته، گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ــ وجود آستان امامزادگان و بقاع متبرکه چه ثمرات فرهنگی و اجتماعی برای جامعه دارد؟
پنجم ذیالقعده، روز تکریم امامزادگان است؛ روزی که از سوی سازمان اوقاف به دلیل داشتن بار مسئولیت خطیر این اماکن مهم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی نامگذاری شد و بر همین اساس در این مسیر تلاشهایی شد تا نقش فرهنگی امامزادگان و جایگاه آنها در حدی قرار گیرد که از یک جامعه انقلابی و اسلامی انتظار است و امروز این تلاشها قابل ستایش است.
لازم است قبل از اینکه به این تلاشها اشاره داشته باشم، فضیلت زیارت قبور را مطرح میکنم؛ در بسیاری از متون، از جمله متون حدیثی و روایی در مورد زیارت قبور بهویژه قبور ائمه اطهار(ع) و پیامبر(ص) سفارشهای بسیار زیادی شده است، تا مردم به زیارت این قبور بروند. خود حضرت رسول مکرم اسلام نیز مرتب به زیارت بقیع میرفتند و برای مدفونان آنجا طلب آمرزش و مغفرت میکردند و مردم را نیز برای حضور بر سر این قبور دعوت میکردند. حضرت رسول(ص) با این دعوت به عبارتی یاد قیامت و آخرت را به مردم گوشزد و در کنار آن برای اموات طلب عفو و بخشش میکردند. این امر نشان میدهد که فرهنگ زیارت یک فرهنگ دینی و مذهبی برای ماست. این مهم به عنوان منشی الهی و سنتی که رسول خدا(ص) وضع کرده است به ما آموخته شده است. طبیعتاً سنت پیامبر(ص) همسو با سنتهای الهی است و این نشان از اهمیت زیارت قبور دارد و نشان میدهد که ما برای رسیدن به اهداف متعالی باید به زیارت قبور برویم.
یکی از این اهداف متعالی، رسیدن به معنویت و آرامش روح است. به این معنا که ما به جایگاهی برسیم که بتوانیم معنویت را در خود تقویت و رذائل را از خود دور کنیم و یاد قیامت بیفتیم؛ به عبارت دیگر زندگی خود را بر این اساس ترسیم کنیم که بدانیم روزی ما نیز در قبرستان و در این زمین خاکی مدفون خواهیم شد و باید به حساب و کتاب خودمان فکر کنیم؛ بنابراین زیارت قبور میتواند فرهنگ معنویت را تقویت کند.
مسئله دیگر در این رابطه شناخت این بزرگوران است؛ به عنوان مثال وقتی شما به زیارت قبور ائمه بزرگوار میروید، باید به نحوی با شخصیت، جایگاه، مقام و عظمت آن امام و یا امامزاده آشنا و به اصلاب مطهر آنان واقف شوید؛ باید واقف و آشنا به شرح احوال این افراد شویم؛ این مسئله نشان میدهد که یکی دیگر از اهداف زیارت شناخت جایگاه معنوی و والای این بزرگواران است.
بنابراین با توجه به اهداف بسیار زیادی که در خصوص بحث زیارت مطرح میشود، یکی دیگر از مسائلی که باید در این خصوص مطرح کنیم، بزرگداشت این بزرگواران و بزرگان است که باعث استمرار حیات معنوی و علمی اولیای دین در جامعه میشود؛ مخصوصاً در جامعه شیعه اگر فرض کنیم امامی مدفون است، بزرگداشت و به عبارتی رسیدگی به بقعه و بنای آن امام، حضور در کنار مزار آن امام و اجرای برنامههای خاص در کنار آن مزار، باعث حفظ فرهنگ دینی و تشییع میشود.
ایکنا ــ مقام معظم رهبری در خصوص تبدیل آستان امامزادگان و بقاع متبرکه به قطب فرهنگی تأکید ویژهای داشتند، به نظر شما این هدف تا چه میزان عملیاتی شده و برای هر چه بهتر گام برداشتن در این مسیر باید چه راهی را پیمود؟
تکریم و تعظیم بقاع متبرکه، امامزادگان، ائمه و زیارت آنها، غیر از ثوابی که برای زیارتکننده دارد و میتواند ارتباط معنوی را برای فرد با آن مقام عالی ایجاد کند، با حضور روحانی فرد در آن مکان مقدس نیز میتواند ظرفیتهای معنوی را نیز به طرز قابل قبولی ارتقا دهد. بنابراین زیارت غیر از اینکه پاسداشت مقام این شخصیتهای بزرگ و عالیرتبه است، میتواند انسان را به آن جایگاه واقف کند و نوعی آگاهی به زیارتکننده در مورد شخصیت مدفون شده در آن جا دهد؛ به این معنی که اطلاعات ویژهای را در خصوص جایگاه این افراد به عنوان اسوه و الگوی جامعه اسلامی ارائه دهد.
متولیان امامزادگان و مقامات ائمه مدفون در کشور ما نیز باید جایگاه این حقیقت و اصل فرهنگی را مدنظر داشته باشند و این اهداف معنوی و زیارتی از جمله کسب فیض، امیدواری به رسیدن به رحمت الهی، شفاعت و اینکه انسان به چنین بزرگوارانی معرفت پیدا میکند را برای زائران تبیین کنند. همچنین با توجه به اینکه در روایات برای زیارت ثواب بسیار زیادی قائل شدهاند، تبلیغ این حوزه میتواند راهی برای رسیدن انسان به تعالی اخلاقی و اعتقادی باشد؛ همه این موارد باید در زیارتگاهها، قبور ائمه و امامزادگان محقق شود؛ به این معنی که متولیان امور امامزادهها تلاش کنند تا به نحو احسن این اهداف از لحاظ فرهنگی عملیاتی شود.
تحقق اهداف زیارت امامزادگان و بقاع متبرکه باید بهگونهای باشد که اگر یک زائر به این زیارتگاهها رفت، به وظایف خود به عنوان زائر آشنا شود؛ برای مثال در زیارت باید خلوص داشته باشد و معنویت خود را ارتقا بخشد؛ لذا باید در مورد همه این موارد به فرد آگاهی داده شود؛ این آگاهی از طریق سخنرانی و یا از طریق بروشورهایی که داده میشود قابل انتقال است، تا زائر جایگاه حقیقی مکانی که در آن حضور دارد را دریابد و بداند که امامزاده از کجا آمده و چه مسیری و هدفی داشته است. این امور نیازمند فعالیت فرهنگی گسترده است.
برای تحقق این اهداف نهادهای فرهنگی و متولیان این امر میتوانند در آستان امامزادگان، ضمن ارتقا و آگاهی زائر در مورد شخصیت امام، اطلاعات لازم و مفیدی را به صورت مختصر در اختیار آنها قرار دهند؛ از این طریق امامشناسی که یکی از هدفها و راهکارهای مهم برای تقویت معنویت و ولایت مردم در جامعه است، دنبال میشود. این آگاهی باعث پاسداشت مقام و جایگاه امامزادگان خواهد شد و همین برنامهریزیها نیز باعث تبلیغ و ترویج مقام تشیع در جامعه اسلامی و جهانی میشود. در کنار این موارد این اقدامات باعث شناخت ائمه و امامشناسی در جایجای جامعه میشود.
البته بهتر است تمامی این برنامهریزیها و اهداف در قالب فعالیتهای فرهنگی انجام شود و متولیان امامزادهها، اطلاعات لازم را در مورد شخصیت مدفون به نوعی به مردم ارائه دهند که ضمن بیان حقیقت جذابیتهایی نیز برای زائر داشته باشد. برای مثال در جایی شخصیتی مدفون است که در راه آرمانهای دینیاش و مقابله با ستمگران قیام کرده و در نهایت به شهادت رسیده است. این نوع اخلاص، ایمان، توکل و ایثار که توسط این امامان و امامزادگان در راه مبارزه با ظلم، ستم و مبارزه با حاکمان فاجر و فاسق انجام شده است میتواند برای مردم کاملاً تشریح و در نهایت مردم و زائران متوجه خواهند شد که با چه شخص عالیرتبهای و چه جایگاهی روبهرو هستند. لذا پرداختن به سبک و سیره زندگی امامزادگان و بقاع متبرکه در جامعه میتواند بهعنوان یک الگو و مقتدا، اعمال و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و مردم این افراد را در جهت زندگی، آزادیخواهی، مقابله با ظلم و ستم و منش و روش انتخاب و به آنها اقتدا کنند. در نهایت همه این موارد میتواند به گسترش نقش فرهنگی امامزادهها کمک کند. البته این نوع برنامههای فرهنگی در سطح تمامی مراکز یکسان نیست و بعضاً در مواردی باید تقویت شود.
ایکنا_ از ظرفیت آستان امامزادگان و بقاع متبرکه در عرصه گردشگری مذهبی تا چه میزان استفاده شده است و برای تحقق کامل این هدف به چه ساز وکارهایی نیازمندیم؟
امروز انبوهی از موقوفههای امامزادگان را داریم، که در کنار ابعاد زیارتی انواع درآمدها و شغلها را از طریق این موقوفات محقق کردهاند. برای مثال خیراتی که برای امامزادگان داده میشود، پولهایی که داخل ضریحها ریخته میشود و کمکهای مالی و حمایتی که به این مراکز میشود، مبلغ مناسبی است که بخشهایی از آن صرف بازسازی اماکن، مدیریت و تولیت آن میشود؛ مکان امامزاده باید به شکلی باشد که بتواند زائر را جذب کند. اینکه مکان امامزادهای کثیف و وضوخانه و سرویسهای بهداشتی تمیزی نداشته باشد و یا در داخل صحن آن فرشهای خوبی وجود نداشته باشد، نشان از آن دارد که نگاه ویژه گردشگری به این اماکن وجود ندارد. بنابراین باید بهترین هزینهها را برای بازسازی و مرمت این مراکز انجام داد. البته ممکن است بخشی نیز به مسائل فرهنگی مربوط باشد؛ لذا باید هزینههایی را نیز برای اجرای برنامههای فرهنگی و تشویقی در نظر گرفت و در کنار این اقدامات، مراسمی برگزار شود تا مردم و زائران در این اماکن جمع شوند. پس از حضور مردم، میتوان مسابقههایی را برای بچهها برگزار و با اجرای برنامههای جذاب، فعالیتهای فرهنگی ارائه کرد.
آستان امامزادگان پتانسیل بسیار خوبی برای جذب مردم دارند؛ بخشی از مردم ما مذهبی و ایمانی هستند؛ شاید برای آنها راحت نباشد که به کشورهای خارجی بروند و درآنجا گردش کنند؛ لذا بهترین تفریح آنها شاید حضور در کنار آستان امامزاده و بقعه متبرکه باشد؛ مخصوصا آستانهایی که در دل کوهها وجود دارد. بسیاری از این اماکن مقدس در دل کوهها و در مناطق خوش آب و هوا قرار دارند؛ جاهای سرسبز و بلندی که اگر در همین ارتفاعات و اطراف آنها فضای سبزی ساخته شود تا مردم بیایند و در آنجا حضور پیدا کنند، میتوان از آنها در مقاصد دیگر نیز بهرهبرداری کرد. لذا هر چه میزان جذب برای امامزادهها بیشتر شود، میتوان کار فرهنگی بیشتری انجام داد و مردم را در اموری که میخواهید هدایت و توجیه کنید و در نهایت برای آنها مهندسی فرهنگی انجام دهید.
برخی افراد برای ثواب و برخی دیگر به جهت تقویت روحیه معنوی به این اماکن مقدس میروند. افرادی نیز هستند که برای تفریح و تفرج آستان امامزادگان و بقاع متبرکه را انتخاب میکنند. متأسفانه از این فرصتها به خوبی استفاده نکردهایم؛ این در حالی است که مقام معظم رهبری تأکید بر تبدیل این اماکن به قطب فرهنگی دارند؛ لذا باید به جذابیتهای بصری و گردشگری امامزادگان نیز دقت کنیم. فرض کنید یک آستان امامزاده، امام جماعتی خوشصدا یا خوش سخن داشته باشد که بتواند خیلی خوب سخنرانی کند، در حالی که مردم در این مکانها نشستهاند و غذای خودشان را میخورند و به نوعی تفریح میکنند، صدای سخنرانی را نیز گوش میکنند؛ اینها به صورت ناخودآگاه اثرگذار است. در برخی از امامزادگان نیز نوای یا نوحهای زیبا در کنار نمایشگاه کتاب در فضا منتشر شده است که میتواند به جذب مردم به این اماکن کمک کند. حتی داشتن وضوخانه تمیز در جذب افراد مؤثر است؛ برای همین است که میبینیم پادشاهان در دورانهای گذشته مخصوصاً پادشاهان صفوی این موضوع را خوب درک میکردند و برای معارف شیعه به دلیل اینکه شیعه تازه در ایران شکل گرفته بود و قبل از این مردم محل سنت بودند، دست به ترویج معارف شیعی میزدند.
ایکنا ــ در طول تاریخ نحوه مواجهه با آستان امامزادگان و بقاع متبرکه به چه شکل بوده است؟
یکی از راههای بالا بردن معارف شیعی، دینی و مذهبی، حضور علما در ایران بود که صفویان خیلی خوب از عهده این کار برآمدند؛ یکی دیگر از موارد رسیدگی به بقاع متبرکه در دوره شاه عباس صفوی بود. حتی در دوره قاجار به بقاع در عتبات، کربلا، نجف، کاظمین، سامرا و در خود ایران به حرم امام رضا(ع) و بقاع دیگر مانند شاهچراغ و سایر بقاع دیگر توجه شد؛ از لحاظ زیبایی، مهندسی، بنا، معماری، ایجاد امکانات و تسهیلات برای رفاه زائر اقدامات قابل توجهی انجام شد که هنوز نیز ماندگار هستند. به همین جهت است که امروز میبینیم یک گنبد مطلا شده از 500 سال پیش هنوز میدرخشد؛ این نشان میدهد که آنها به خوبی فهمیده بودند که میتوان این امامزادهها و بقاع متبرکه را به عنوان مکانی برای جذب مردم و شریعت شیعی تبدیل کرد و طریقت شیعی را نشر داد؛ بنابراین باید به آن توجه میکردند، اما آیا ما چنین کارهایی را میتوانیم بکنیم؟ و آیا از این فرصت طلایی استفاده کردهایم؟ در برخی از روستاها مسجد نداریم، اما در این مکانها آستان امامزاده وجود دارد و این امامزاده تبدیل به مسجد برای اهالی روستا شده است و آنها در این مکان نماز میخوانند. بخش قابل توجهی از رونق اقتصادی بسیاری از روستاها بهخاطر وجود امامزادهای است که در آنجا وجود دارد. این یعنی ممکن است به خاطر آن امامزاده زائران از کیلومترها دورتر به زیارت بیایند؛ در کنار حضور زائران بازارهایی برپا میشود و رونق اقتصادی آنجا شکل میگیرد؛ حتی اتاقهایی اجاره داده میشود و برای مردم آن روستا درآمدزایی میشود؛ همین رفت و آمد باعث میشود مراسم مذهبی در آن محل برگزار و یا حسینیهای ایجاد شود و در روز عاشورا مردم گرد هم جمع شوند و نذورات داشته باشند. در محرم و در ایام عزادای جمعیت امامزادهها صدها برابر میشود و این پتانسیل بسیار خوبی است که میتوان از آن استفاده کرد؛ لذا نحوه استفاده از این پتانسیل نیز بستگی به متولیان و مدیران آن امامزاده و یا به برنامهریزی اداره اوقاف دارد.
آستان امامزادگان و بقاع متبرکه در گذشته پتانسیلی برای بستنشینی داشت و یک عده افزاد سیاسی میآمدند و مینشستند در امامزاده؛ مثلاً در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بارها سران مشروطه آمدند و بست نشستند. این اماکن در طول تاریخ محل پناه مردم بوده است. این فرهنگ وجود داشت که اگر یک جانی یا قاتل در آستان امامزادهای پناه میگرفت، کسی جرئت نمیکرد که او را از امامزاده بیرون بکشد و بخواهد مجازاتش کند؛ این رسم غلط را امیرکبیر برانداخت و اجازه نداد که این کار انجام شود. در دورههای متعدد، شاهد بسیاری از وقایع و حوادث مهم در امامزادهها بودیم و این امر نشان از آن دارد که این مراکز پتانسیل بسیار خوبی دارند. اخیراً پس از سخنان مقام معظم رهبری در مورد این اماکن مقدس و لزوم تبدیل آنها به قطب فرهنگی، اقداماتی انجام گرفته است که کفایت نمیکند؛ لذا باید فعالیتهای بنیادیتری انجام داد و بیشتر سرمایهگذاری کرد تا از این ظرفیت کمنظیر، بیشترین بهره فرهنگی را برد.
گفتوگو از وهاب خدابخشی
انتهای پیام