حجتالاسلام حسین عزیزی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره فلسفه غدیر، اظهار کرد: طبق قرائت مشهور و مورد اجماع شیعه، غدیر به مفهوم تثبیت امامت سیاسی برای امیرالمومنین(ع) است و طبق مبانی کلامی شیعه، ائمه(ع) دو نوع مرجعیت و امامت دارند؛ مرجعیت علمی و دینی و مرجعیت سیاسی که در غدیر طبق قرائت مشهور و نزدیک به اجماع شیعه، مرجعیت سیاسی تثبیت میشود. این موضوع یک پیام ثانوی هم دارد و آن این است که اسلام از روز اول به عنوان اسلام سیاسی و تمدنی زاده و مشخص شد که تکلیف امامت و رهبری سیاسی در آن باید به عهده ولیّ خدا و انسان معصوم باشد و اینکه دین از سیاست تفکیکناپذیر است.
وی افزود: قرائت شاذ و بسیار نادری از غدیر در میان برخی شیعیان مانند برداشت اهلسنت وجود دارد مبنی بر اینکه پیام غدیر مرجعیت سیاسی نیست، بلکه پیامی اجتماعی دارد در حد ابراز علاقه و محبت به یکی از بستگان پیامبر(ص) به نام علی(ع)، اما جامعه شیعه از روز اول این دیدگاه را قبول نداشته است.
عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: پیام همسویی اسلام دینی و اسلام سیاسی در ظهور مهدی موعود(عج) نیز نهفته است، یعنی ایشان نیز قرار است اسلام سیاسی و مرجعیت سیاسی را در سطح جهانی به عهده بگیرد و پیام ثانوی آن نیز این است که اسلام همانطور که در بدو تولد سیاسی زاده شد، در پایان تاریخ نیز سیاسی خواهد بود. در این خصوص نیز قرائت بسیار شاذ و نادری در میان برخی از مسلمانان مثل دکتر سروش وجود دارد که اصلا موعود و مهدیِ سیاسی را قبول ندارند، بلکه معتقدند مهدی(عج) فقط انسان صالحی است که ظهور کرده و یکسری تغییرات معنوی ایجاد میکند. برخلاف اهلسنت و تمام دیدگاههای رایج در دنیای اسلام که معتقدند با ظهور مهدی(عج)، امامت و سیاست با هم زاده میشود. بنابراین پیام غدیر و ظهور یکی بوده و آن، همسویی اسلام سیاسی و اسلام دینی است.
حجتالاسلام عزیزی بیان کرد: پیام غدیر در سطح اول به درستی درک نشد یا اگر درک شد، اجرا نشد و داستان سقیفه پیش آمد. امیرالمومنین(ع) در مواجهه با سقیفه معتقد بود که برای عملی ساختن یک اندیشه باید بستر اجتماعی و پذیرش عمومی برای آن وجود داشته باشد. در مدینه دوران سقیفه چنین بستری برای ایشان وجود نداشت، به همین دلیل آن حضرت بعد از مدتی تلاش برای تنویر افکار عمومی، چون نتیجه نگرفت، برای حفظ اصل اسلام از فرع گذشت و با خلفا بیعت و همکاری کرد، به آنها مشورت میداد و نقدشان نیز میکرد.
وی تصریح کرد: ما ضمن اینکه اندیشهها و دیدگاههایمان را مطرح میکنیم، در عمل باید مثل امیرالمومنین(ع) باشیم، یعنی طرف مقابل را به عنوان بخش بزرگی از جامعه دینی بپذیریم و برای دیدگاههایش احترام قائل شویم. در مواردی که قدرت و توانایی و پذیرش اجتماعی داریم، مثل امیرالمومنین(ع) عمل میکنیم، همانطور که جمهوری اسلامی عمل کرد، با نود درصد آرا مرجعیت سیاسی را اجرایی ساخت و ولایت فقیه در واقع نماد امامت سیاسی است. با دیگران نیز باید مدارا کنیم و تفاوتها را بپذیریم. در مورد کشورهای اسلامی که این مرجعیت را قبول ندارند، الگوی ما امیرالمومنین(ع) است، یعنی برایشان احترام قائل میشویم، نظام سیاسیشان را تا جایی که مردمشان میپذیرند، به رسمیت میشناسیم، با آنها مبادله میکنیم و پیمان میبندیم و آنها را برادر خود میدانیم. بنابراین مانعی ندارد که در سطح ملی اندیشه مرجعیت و امامت سیاسی را ایجاد کرده باشیم، با احترام به آرای مخالف اهلسنت که در اقلیتاند و رعایت حقوق همزیستی مسالمتآمیز و در عرف بینالملل نیز علیرغم اینکه آنها امامت سیاسی به مفهوم شیعی را قبول ندارند، آنها را به عنوان دولتهای اسلامی که فعلا مورد پذیرش مردمشان هستند، به رسمیت میشناسیم و با آنها مثل امیرالمومنین(ع) نسبت به خلفا، رابطه مسالمتآمیز برقرار میکنیم. پس الگوی ما در تبلیغ غدیر و همزیستی با اندیشههای متفاوت و دگراندیشان، امیرالمومنین(ع) و اهلبیت(ع) هستند، نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقبتر.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: اصرار بر فلسفه غدیر در جایی که حمایت و بستر اجتماعی وجود داشته باشد، هیچگاه وحدت را به هم نمیزند. در حال حاضر نظام سیاسی ما براساس الگوی غدیر یعنی با اکثریت آرا شکل گرفته است و انتخابات نیز براساس همین الگو اتفاق میافتد. در اینجا مشکلی وجود ندارد و دیدگاههایمان را نیز در مبادلات و مذاکرات علمی مطرح میکنیم. ما در حال حاضر این الگو را عملیاتی کردهایم، چون باور شیعه بر این است و در خصوص وحدت مشکلی نداریم. در همه عرصهها با اهلسنت کار میکنیم و به لحاظ علمی، هر دو طرف حرفهایی برای گفتن دارند و کتاب و مقاله مینویسند. در عرصه اجتماعی نیز اهلسنت تا جایی که قانون اساسی به رسمیت شناخته، مدخلیت دارند و به رسمیت شناخته میشوند. در قانون اساسی اصولی وجود دارد که دیدگاههای متفاوت را به رسمیت شناخته و به همزیستی مسالمتآمیز دعوت کرده است، ضمن اینکه در مجلس نیز نمایندگانی از اهلسنت حضور دارند. بنابراین مانعی ندارد که ما الگویی ولایی را اجرا کرده باشیم و در عین حال حقوق اقلیتهای مذهبی را براساس قانون اساسی به رسمیت بشناسیم.
وی با تاکید بر اینکه هیچ تحلیل و گفتوگو و پژوهش علمی به وحدت اسلامی آسیب نمیزند، گفت: وحدت از دانش و گفتوگو و تحقیق آسیب نمیبیند، بلکه از رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی و احساسات برانگیخته شده تعصبآمیز و قهرآمیز و توهینآمیز دچار آسیب میشود. بنابراین بهترین پیشنهاد این است که گفتوگوی علمی داشته باشیم، حرفها را بزنیم و بشنویم، ولی قهر نکنیم، توهین نکنیم، به همدیگر تهمت نزنیم، حقوق اجتماعی یکدیگر را طبق قانون به رسمیت بشناسیم و همدیگر را برادر خود بدانیم. اگر حقوق برادری را طبق قانون و آموزههای قرآن رعایت کنیم، برادری هیچ آسیبی نمیبیند و دیدگاههای متفاوت هیچ ضرری به وحدت اجتماعی نمیزند. آنچه باعث ضرر میشود، این است که هنر با غرض آلوده شود، ما باید مراقب غرضها و عواطف و احساسات باشیم. علم هیچگاه تفرقهزا و چالشزا نیست، این احساسات و عواطف ناپخته و تعصبآمیز است که باعث تفرقه و چالش میشود.
انتهای پیام