حرم مطهر رضوی از جمله بناهای تاریخی با معماری ایرانی - اسلامی و منحصربهفرد به شمار میرود که همهساله زائران و مسافران زیادی را از اقصی نقاط ایران و دنیا با هدف زیارت و دیدن کردن از این بنای تاریخی با قدمت چندین هزار ساله، به خود میکشاند.
در این خصوص پای صحبتهای رجبعلی لباف خانیکی، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان رضوی و همچنین پژوهشگر و باستانشناس خراسانی نشستیم تا بیشتر با سیر تاریخی شکلگیری حرم مطهر رضوی آشنا شویم.
رجبعلی لباف خانیکی، پژوهشگر و باستانشناس خراسانی، در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، اظهار کرد: خوشبختانه شخصی به نام کرکوز که از طرف مغولها به عنوان حاکم توس تعیین میشود، دست به اقدامات مهمی میزند و حصاری در اطراف توس احداث کرده و ارگ توس را دوباره احیا میکند و اتفاقات مهمی میافتد. توس دوباره رونق میگیرد و ضرابخانهای در توس ایجاد میشود و به دلیل فاصله اندکی که با مشهد دارد و به علت رونق مشهد باعث میشود که توس هم رونق گیرد، بعد از ایلخانان مغول، تیموریان روی کار میآید که البته آمدن تیمور هم با قتل، غارت و ویرانی همراه است.
وی گفت: تفاوتهایی بین چنگیز و تیمور مطرح است، تفاوت در شخصیتشان و در اهدافشان است. به عنوان مثال تیمور اهل تخارستان است که بخشی از خراسان بزرگ یا ایران کهن است و چنگیز اهل مغولستان بوده که فرهنگش با فرهنگ ایرانی متفاوت است. چنگیز میخواهد ریشههای فرهنگ و تمدن این سرزمین را بخشکاند و شالوده دلخواه خود را که یک شیوه چادرنشینی و کوچ و گلهداری است، در ایران برقرار کند و به همین دلیل وقتی به نیشابور میآید، تمام بناها اعم از مسجد، مدرسه، کاخها، خانههای مردم، تاسیسات زیربنایی و... را نابود میکند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی اظهار کرد: در واقع چنگیز با شهر و آبادانی مشکل داشته است. اما برعکس او، تیمور برای تمام صنعتگران، عالمان و هنرمندان، عزت و احترام قائل است و بعد از اینکه سمرقند را به عنوان پایتخت برمیگزیند، همه آنها را به سمرقند فرامیخواند و بلافاصله به شهرهای مختلف گسیل میکند، تا در واقع ویرانیهای دوره مغول احیا شود.
لباف خانیکی افزود: اما خانواده تیمور افرادی هستند که خدمتهای فرهنگی والایی برای فرهنگ و تمدن ایرانی انجام دادهاند، از جمله اینکه شاهرخ، پسر تیمور، پس از وی، سلسله تیموریان را تداوم میدهد و بر ایران و قلمرو تیموریان پادشاهی میکند. شاهرخ، همسری به نام گوهرشاد خاتون دارد که او نیز مانند شاهرخ به آبادانی علاقه بسیاری دارد. به کوشش شاهرخ، بناهای باعظمتی مانند مدسه غیاثیه خرگرد، آرامگاه ابابکر تایبادی و گور امیر تیمور به سفارش وی و یا وزیر فرهیختهاش غیاثالدین پیراحمد خوافی ساخته میشود که در حال حاضر به منزله شاهکارهای معماری به حساب میآیند و جالب اینجاست که اینها همه با همت معماران شیرازی یا اصفهانی شکل گرفته است.
وی گفت: گوهرشاد که زن بسیار فرهیخته، دانشدوست و فاضلهای بوده، در کنار حرم مطهر، مسجد عظیمی که در آن زمان بزرگترین مسجد عالم اسلام بود را به نام مسجد گوهرشاد در زمینی به وسعت 9هزار مترمربع با شبستانها، تاسیسات، حجرهها، غرفهها و تالارهای متعدد میسازد و این مسجد را از طریق دو رواق به حرم مطهر که تا آن زمان یک چارطاقی و مسجد کوچکی به نام مسجد بالاسر بوده است، متصل میکند.
وی عنوان کرد: با این کار گوهرشاد، برای نخستینبار حرم توسعه یافته و از آن حالت چارطاقی در میآید. شاهرخ سه پسر دارد به نامهای بایسنقر، الغبیگ و محمد سلطان که این سه نفر در خراسان، ماورالنهر و استان فارس منشا تاسیسات علمی و اقدامات زیادی میشوند. بایسنقر پایتخت فرماندهیاش هرات است ولی بیشتر در مشهد فعالیت میکند و بیش از دیگران اقدامات عمرانی و هنری انجام میدهد.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی اظهار کرد: چون بایسنقر خودش خوشنویسی بنام و طرفدار هنرمندان بوده و نگارستان هنری نیز داشته است، تصمیم میگیرد هنرش را بر مسجد گوهرشاد و بر اطراف ایوان مسجد گوهرشاد نشان دهد و خط ثلث زیبایی را در اطراف مسجد گوهرشاد از خود به جای میگذارد که هنوز هم موجود است. وی دست به اقدامات جالب دیگری نیز میزند، از جمله آن قرآن بایسنقری را در ابعاد بزرگ مینویسد و به عنوان یک اثر استثنایی ثبت میکند. همچنین شاهنامه بایسنقری را مینویسد که این شاهنامه هم به جهت خط خوشنویسی و هم به جهت مینیاتورهایی که دارد، بسیار نفیس، زیبا و ارزشمند است و یکی از شاهکارهای فرهنگی و هنری ایران در حال حاضر محسوب میشود.
وی اظهار کرد: اما در همان زمان اتفاق خیلی مهمی در حرم مطهر میافتد و آن اتفاق این است که در گنبد حرم مطهر تغییر و تحولاتی داده میشود. در واقع تا آن زمان ارتفاع گنبد 17متر بوده است، (بنایی که از دوران غزنوی باقی مانده بود) که قوامالدین شیرازی سعی میکند مسجد گوهرشاد را که به یمن حضور امام رضا(ع) ساخته شده، خیلی مرتفع نسازد تا این بنا، حرم را تحتتاثیر قرار ندهدو فرمولها، ابعاد، اندازهها و استانداردهایی که در ارتباط با معماری است به او این اجازه را نمیدهد، کمااینکه ما میبینیم گلدستههای مسجد گوهرشاد، بسیار کوتاه هستند و یا ایوان به نسبت ابعادی که دارد، خیلی بلند نیست و همچنین گنبدی که در انتهای ایوان درست میکند.
لباف خانیکی ادامه داد: گنبد این مسجد برخلاف شیوه معماری تیموری که ساقههای گنبد خیلی بلند هستند، مانند آرامگاه تیمور یا گوهرشاد خاتون که ساقهها خیلی مرتفع هستند، نیست و گنبد مسجد گوهرشاد تقریبا ساقه ندارد و کوتاه هست که این بر خلاف موازین معماری تیموری است.
وی اظهار کرد: در واقع وی سعی میکرده که این نسبتها را بشکند که به مسجد گوهرشاد ارتفاع ندهد، با این وجود و با همه تلاشی که انجام داده، مسجد گوهرشاد 39متر ارتفاع گرفته است و حالا در کنارش، گنبد حرم مطهر 17متر ارتفاع دارد و چون مشاهده کرد که نما خیلی نامتعادل میشود، بدین معنا که مسجد گوهرشاد کاملا بر حرم مطهر اشراف پیدا کرده است، قوامالدین شیرازی تصمیم میگیرد، بازوهای اولیه حرم مطهر را تقویت کند و بر فراز چارطاقی اولیه دایرهای ایجاد کند و بر روی آن دایره، استوانهای به ارتفاع 12 متر (در حالی که گنبد اولیه درون استوانه موجود است) و بر فراز استوانه، گنبد پیازی شکل فعلی را استوار کند و در این صورت توانست ارتفاع حرم مطهر را به 31 متر برساند که البته باز هم به اندازه مسجد گوهرشاد نیست، اما با ارتفاع اولیه تفاوت بسیاری دارد.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی عنوان کرد: متاسفانه برای مقالهای که در مورد ارتباط با گنبد و بقعه امام رضا(ع) برای دایرهالمعارف آستان قدس تدوین میکردم، به هیچ منبع مکتوبی برخورد نکردم و اینها همه قابل حدس است. البته در آن مقاله استدلالهای لازم را ارائه و در محافل علمی هم این مسئله را عنوان کردهام و تقریبا میتوان گفت مورد تایید قرار گرفته است.
لباف خانیکی گفت: به دلیل اینکه در معماری شیوه داریم و مسلما شیوه معماری غزنویان با شیوه تیموریان کاملا متفاوت است، اولی رازی و دومی آذری است و تقریبا میتوان گفت تردیدی نیست که این گنبد در دوره تیموریان ساخته شده و حداقل گنبد یک شمای دوره تیموری را به خود گرفته که در حال حاضر مشاهده میکنیم.
وی ادامه داد: در همان زمان (اواخر دوران تیموری) اتفاق دیگری نیز افتاد، در زمان سلطان حسین بایقرا، وی و وزیر دانشمند و فرهیختهاش به نام امیرعلیشیرنوایی، نخستینبار برای حرم مطهر یک ایوان ایجاد کردند که در حال حاضر در صحن انقلاب در مقابل ایوان عباسی، به نام ایوان طلا، ایوان نادری یا ایوان امیرعلیشیر نوایی معروف است که البته تغییر و تحولاتی پیدا کرده است، به عنوان مثال نادرشاه آن را طلاکاری کرد و البته تغییر و تحولات دیگری هم اتفاق افتاده است.
وی گفت: بیشترین گسترش حرم مطهر در دوره صفوی بوده است، چرا که در این دوره در سفرهای متعددی که شاه عباس صفوی به حرم امام رضا (ع) برای زیارت میآید، در سال 1010 هجری قمری دستور میدهد که صحن وسیعی ساخته شود. یعنی صحن امیر علیشیر نوایی گسترش پیدا کرده و چندین برابر میشود. در واقع منهای ایوان امیر علیشیر، سه ایوان دیگر در سه جهت ساخته میشود و نخستین و بزرگترین صحن جامع در حرم مطهر شکل میگیرد و پس از آن نیز حرم مطهر گسترش مییابد و به وضعیتی که هماکنون مشاهده میکنیم میرسد.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: در زمان صفوی، موهبتی که ناخوداگاه نصیب مشهد میشود این است که با توجه به اینکه شاهکارهای معماری عصر صفوی در اصفهان وجود دارد، هنرمندان، معماران و خوشنویسانی که میآیند اکثرا اصفهانی هستند و سعی میکنند، تمام شیوههای معماری، خوشنویسی و نگارگری بناهای فاخر اصفهان را هم به مشهد بیاورند. بنابراین حرم مطهر رضوی علاوه بر اینکه یک زیارتگاه است، یک موزه هنر نگارگری و موزه معماری نیز محسوب میشود و بیشترین تاثیرات را از آثار معماری نفیس اصفهان گرفته است.
انتهای پیام