محسن پرویز، عضو هیئت مدیره انجمن قلم ایران در گفتوگو با ایکنا درباره ویژگیهای داستان انقلاب گفت: یک سری عوامل جذابیت داستان فارغ از نوع آن باید مورد توجه قرار گیرد تا مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند. از جمله این عوامل میتوان به جذابیت داستانی، شخصیتپردازی، سوژه نو، غیرقابل حذف بودن پایان داستان و ... اشاره کرد که در هر داستانی باید وجود داشته باشد.
وی افزود: تاکنون آثار خوبی در حوزه داستان و رمان انقلاب نوشته شده و از این جذابیتهای داستانی نیز برخوردار بودند، اما ابعاد و رخدادها و حوادث انقلاب، شخصیتهای حاضر در انقلاب و بزرگی انقلاب آنچنان هست که هر چه در این زمینه نوشته شود، نه سوژه کم بیاوریم، نه دچار تکرار شویم و نه از جذابیت کار کاسته شود. از این رو داستان انقلاب یک موضوع ارزشمند و پرکشش را دستاویز قرار میدهد و با توجه به گستردگی ابعاد انقلاب، نویسندگان میتوانند آثاری جذاب و غیرتکراری در انواع ادبی بیافرینند.
پرویز در ادامه درباره اینکه چرا نتوانستهایم در حوزه ترجمه ادبیات انقلاب توفیق چندانی به دست آوریم، بیان کرد: بحث ترجمه از فارسی به زبانهای دیگر فقط مربوط به داستان انقلاب نیست و در سایر حوزهها نیز حرفهایی برای گفتن داریم، توفیق چندانی نداشتیم. دلیل اصلی این مسئله این است که زبان فارسی در خارج از محدود ایران بزرگ و ایران قدیم، برد چندانی ندارد. بنابراین یکی از دلایل ترجمه موفق آشنایی مخاطبان با زبانی است که قرار است از آن ترجمه انجام شود.
این نویسنده تصریح کرد: اگر میبینید آثار برجستهای از زبانهای دیگر به فارسی ترجمه میشود یکی از دلایل آن این است که افراد زیادی در بین فارسیزبانها هستند که به عنوان زبان دوم به زبانهای بیگانه به ویژه انگلیسی و فرانسوی تسلط دارند، از این رو مترجم است که کتاب را انتخاب و ترجمه میکند. بنابراین متأسفانه در مورد زبان فارسی مترجمانی که بتوانند آثار فارسی را به زبانهای دیگر ترجمه کنند، وجود ندارد. گاهی یک اثر را خودمان ترجمه و به کشور مقصد ارائه میکنیم که این شیوه بارها تکرار شده و کار خطایی است و مشکلات زیادی را به دنبال خواهد داشت و اغلب هم موفقیتآمیز نیست.
وی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه با وجود آثار فراوان در حوزه داستان انقلاب چرا اتفاق بزرگی را در این حوزه شاهد نبودیم که تصویری تمامقد از انقلاب ارائه کند، گفت: ما همواره یک مشکل در عرصه داستان داریم و آن هم اینکه نقد آثار ادبی جا نیفتاده است و مخاطبان را با آثار خوب منتشر شده آشنا نمیکنیم. به هر حال موفقیت یک اثر در گرو خوانده شدن آن است. وقتی یک اثر معرفی و خوانده نمیشود بنابراین نویسنده آن نیز در آثار دیگرش هم توفیقی نخواهد داشت و به اشکالات کار خود پی نخواهد برد.
پرویز ادامه داد: نویسندههایی که فعالیتهای جنبی خوبی دارند و به عبارتی پر سر و صدا هستند، آثارشان زیادتر خوانده میشود، هر چند این به معنای برتر بودن آثار و تکنیکی بودن داستان نیست. اما به هر حال معرفی و نقد یک اثر در موفقیت آن مؤثر است. به عنوان مثال مجموعه مفصل رمان «جاده جنگ» اثر منصور انوری که به سبک رمانهای کلاسیک نوشته شده و شامل 10 جلد است، از داستان قوی و محکمی برخوردار بوده، اما چون معرفی خوبی نشده، مورد استقبال خوب هم قرار نگرفته است. این مسئله در مورد داستانها و رمانهای کوتاه نیز صدق میکند.
نویسنده کتاب «زائران دیار زخم» گفت: نسل جوان، عموماً با ریشههای انقلاب آشنا نیستند. وضعیت قبل از انقلاب خارج از توصیف است. گاهی ما ماجراها را توصیف میکنیم و گاهی با عمل داستانی نمایش میدهیم. از این رو با وجود اینکه جوانان چندان با ریشههای انقلاب آشنا نیستند اما علاقهمند به این مسئله هستند و این امر نیازمند هم کار نویسندگان و هم برنامهریزی سیاستگذاران است.
انتهای پیام