در دعای روز دوم ماه رمضان آمده است:
بِسمِ ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم
اَللهمّ قَرّبْنی فیهِ الی مَرْضاتِکَ؛
خدایا! نزدیک کن مرا در این ماه به سوی خوشنودیات
و جَنِّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقِماتِکَ؛
و برکنارم دار در آن از خشم و انتقامت
و وفِّقْنی فیهِ لِقراءَةِ آیاتِکَ؛
و توفیق ده مرا در آن برای خواندن آیات قرآنت
برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینغ
به رحمت خودت، ای مهربانترین مهربانان
شاید همان خوانش نشانههای خدا (قرائت آیات خدا)، رمز دوری از خشم او و نزدیکی به خشنودی وی باشد. این دو، یعنی خشم و خشنودی، از آن خداست و آن یک یعنی قرائت آیات، سهم و وظیفه ما است. اما این چگونه خواندنی است که به این نزدیکی و آن دوری میانجامد؟ خواندنی نشانهوار؛ خواندن نشانهها و رد پای او در آنچه میخوانیم. وقتی حس گمشدن در بیابانی داشته باشیم و سالها؛ بیست، سی، چهل یا پنجاه سال (به اندازه سن خود)، خود را در این بیابان گمشده یافته باشیم، برای رسیدن به مقصد در هر چیزی به دنبال رد و اثر میگردیم؛ ردی و نشانهای که مقصد را نشانمان دهد. حتی پشم گوسفندی بر بوته خاری را نشانه گله و چوپان میبینیم و گله و چوپان را نشانی بر آبادی در همین نزدیکی. اینگونه قرائت آیات و نشانهها، رضایت او را در پی دارد که منتظر ما نشسته است و سخطش هم از لطفش برمیآید که چرا این نشانهها را نمیگیریم و دور میشویم. این سخط، ناشی از رحمت اوست و مهربانیاش.
یادداشت از زندهیاد داریوش اسماعیلی
انتهای پیام