به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمد سروشمحلاتی، 13 اردیبهشتماه، در نشست «دین و چالشهای اخلاقی جامعه امروز» که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، به طرح بحثی با عنوان «اخلاق عدالت و اخلاق عداوت از نگاه امیرالمؤمنین(ع)» پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
بشر در زندگی خود، ناچاراً با دشمنانی مواجه میشود و زندگی بشر خالی از خصومتها و درگیریها نیست. از روزی که هابیل و قابیل به جان هم افتادند تا همیشه تاریخ این خصومتها بوده و هست اما آنچه اهمیت دارد این است که چطور میتوان این دشمنیها را در قالب ارزشهای اخلاقی قرار داد و یا با ارزشهای اخلاقی کنترل کرد و به تعبیری خصومتی که با عدالت سازگار باشد، مسئلهای است که در مکاتب اخلاقی مطرح بوده و ما نیز در این جلسه از دیدگاه امام علی(ع) این مسئله را دنبال میکنیم. از قرآن استفاده میشود که یکی از حساسیتهای این کتاب آسمانی، حساسیت در رعایت عدالت در خصومتها، درگیریها و دشمنیهاست؛ عداوتها انسان را از عدالت خارج میکند.
سوره «مائده»، آخرین سوره نازل شده است؛ یعنی زمانی که مسلمین مشکلات مقابله با مشرکین را پشت سر گذاشته و به قدرت رسیدهاند و حکومت آنها استقرار یافته، در موضع ضعف نیستند و آیه نیز میگوید: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ». مسلمین در اوج قدرت هستند و در این شرایط خداوند در این سوره یک نگرانی را مطرح میکند که با عبارت «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ» آغاز شده است. لفظی که به کار برده لفظی است که از ادات تأکید برخوردار است؛ یعنی مبادا، هرگز دشمنیهای آنها موجب شود که شما از عدالت خارج شوید و در دشمنی زیادهروی کنید. هم تعبیر خود آیه با تأکیدی که دارد و هم تکرار این مضمون در سوره مائده و هم نزول این تأکید و بیانش در آخرین روزهای حیات پیامبر(ص) و قدرت یافتن مسلمین و تهدیدی که در پایان آیه وارد شده، نشان دهنده این است که مسئله از اهمیت زیادی برخوردار است.
فرمود: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا ...» مبادا امروز که شما به قدرت رسیدهاید موجب شود که پاسخ دشمنیها را با دشمنی دهید و تجاوزی در حق آنها داشته باشید. آیه در ذیل خود تأکید هم دارد و خدا میگوید تقوای الهی را پیشه کنید که در غیر اینصورت، خداوند شدیدالعقاب است. آیه، با آن تأکید آغاز میشود و با این تهدید به اتمام میرسد و یک خطر جدی است. سپس به آیه هشتم سوره میرسیم که میگوید: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»؛ یعنی مبادا آن دشمنیها موجب شود تا شما از عدالت خارج شوید. عدالت داشته باشید که به تقوا نزدیکتر است. اینجا نیز هشدار است که از عدالت خارج نشوید، اما کجا خداوند هشدار میدهد که مواظب باشید از عدالت خارج نشوید؟ زمینه، دشمنیهایی است که وجود دارد و عداوتها زمینههای خروج از عدالت و انصاف است. بنابراین، این آیات حساسیت موضوع را نشان میدهد که عداوت زمینه خروج از اخلاق است و انسان را به ظلم و تجاوز میکشاند.
اما در همین زمینه، کلامی هم از امام علی(ع) در نهجالبلاغه وجود دارد؛ کلام ایشان مختصر و موجز و در عین حال بسیار محکم و صریح است و این سخن کوتاه حضرت(ع)، انسان را میلرزاند. حضرت(ع) فرمودند: کسی که در میدان مخاصمه ورود پیدا میکند، نمیتواند تقوا داشته باشد. هرکسی وارد این میدان میشود به ناچار تقوی را از دست میدهد. بنابراین دشمنی انسان را از تقوا جدا میکند. در اینجا ترجمه گذشتگان و علمای معاصر را میخوانم که این کلام چطور معنا شده و البته درست هم معنا کردهاند. آقاجمال خوانساری، عالم عصر صفوی در کلمات قصاری که از امام علی(ع) ترجمه میکند، میگوید: «توانایی پرهیزکاری خدا ندارد، کسی که خصومت و جدال کند با مردم؛ زیرا چنین کسی نمیشود در برخی حرامها نیفتد».
آیتالله مکارم نیز این طور معنا کردهاند که «کسی که با دیگران به دشمنی برخیزد توانایی ندارد حق تقوی را رعایت کند». البته مراد این است که نوعاً وقتی انسانها در میدان مخاصمه وارد میشوند، اخلاق را فراموش میکنند. دکتر شهیدی نیز در ترجمه خود آوردهاند «آنکه ستیزهجو است، نتواند از خدا ترسید». این بیان امام علی(ع) بسیار هشداردهنده است که انسان در برخی از مواقع نباید روی تقوای خودش حساب کند و به آن اعتماد داشته باشد و یکی از جاهایی که کمتر باید روی تقوا حساب کرد، چنین مواردی است، چون موضعی لغزنده است.
اما اولین پیامد عداوت این است که عداوت انسان را به دشنامگویی وامیدارد و ادب را از زبان انسان میگیرد و انسان در مواجهه با دشمن از کلماتی استفاده میکند که این تعبیرات خوب نیستند و این اولین گامی است که عداوت میآید و تقوای زبانی میرود، مخصوصاً زمانی که انسان در اثر عداوتها خشم پیدا میکند که مهار زبان از دست انسان خارج میشود. امام(ع) فرمودند ما باید در برابر معاویه بایستیم و از حقوق خود دفاع میکنیم اما وقتی در برابر معاویه، شروع به ناسزاگویی میکنیم توجیهی ندارد و اینجا است که عداوت ما را در برابر عدالت قرار میدهد و کسی که از تعابیر زشت استفاده میکند، مشمول فرمایش امام(ع) است که بیان شد.
برخی از اصحاب انسانهای خوبی بودند اما در مقابل سپاه شام به معاویه و شامیان دشنام دادند. امام(ع) آنها را احضار کرد و به جای تشویق آنها، فرمودند من دوست ندارم که یاران من اهل ناسزاگویی باشند. بنابراین جایی که عداوت بیاید، ادب از بین میرود و شخص خیلی باید کار کرده باشد که منطقی حرف بزند و زبان خود را حفظ کند. ما مجاز به دشنامگویی نیستیم و نباید دشمن را مسخره کنیم و نمیتوانیم تعبیرات زشت و رکیک برای دشمن به کار ببریم. اولین موطنی که عداوت در برابر عدالت قرار میگیرد، مسئله بدگوییها به اشکال مختلف آن است.
اما مورد دوم از این موارد که عداوت و عدالت در مواجهه باهم قرار میگیرند، این است که عداوت انسان را سوق میدهد که نهتنها با دشمن مقابله کند، بلکه سعی کند همه حقوق دشمن را سلب کند اما عدالت این اجازه را نمیدهد. در آغاز جنگ صفین، مالک دستهای از اصحاب را آوردند و به کنار شریعه فرات رفتند و عدهای از سپاه شام نیز در کنار شریعه قرار گرفته بودند و یکی از آنها شریعه را محاصره کرد. همه قسمتهای فرات قابل دسترسی نیست و برخی از قسمتها به صورت شریعه است. سپاهیان امام علی(ع) که خواستند آب بردارند، شامیان اجازه ندادند. امام(ع) پیام داد استفاده از آب باید برای همه آزاد باشد و سرنوشت جنگ باید جای دیگری روشن شود.
تصمیم معاویه این شد که شریعه را آزاد نمیکنیم. امام(ع) دستور داد تا محاصره شریعه شکسته شود. وقتی چنین شد معاویه با عمروعاص صحبت کرد و گفت تکلیف چیست؟ عمروعاص گفت جای نگرانی نیست و میدانم که علی(ع) آب را به روی سپاه شام نمیبندد. بنابراین، دشمنی این طور است که حد و مرز نمیشناسد و وقتی طرف به دشمن رسید فکر میکند هرچه عداوت بیشتر، بهتر. اما مگر میشود با این عداوت و سرکشی بازهم تقوا را حفظ کرد؟
مورد سوم این است که عدالت بر مبنای عقلانیت و دیدن حقوق و مصالح جامعه است، اما عداوت چون با احساسات و عواطف و طغیان خشم و غضب همراه است، عنان تدبیر را از انسان میگیرد. وقتی حضرت رسول(ص) از دنیا رفت، ابوسفیان آمد تا از امام علی(ع) حمایت کند. هرکسی در این وضعیت باشد باید از این حمایت استقبال کند اما امام(ع) این کار را نکرد، چون عدالتش بر عداوتش غالب است. امام(ع) دید این حمایت ابوسفیان مطابق تدبیر و عقل نیست و به او گفت این موج، موج فتنه است و حاضر نیستم آلت دست فتنهگران قرار بگیرم و حضرت(ع) فرمودند برای ما مبارزه اصالت ندارد، بلکه مصالح امت اسلامی مهم است و یکجایی باید مبارزه کرد و یکجایی نباید مبارزه کرد. کسی که وجودش را عداوت گرفته نمیتواند تدبیر کند که مصلحتی وجود دارد یا خیر. اگر کسی میخواهد وارد صحنهای شود، یا باید ابزار داشته باشد و اگر ندارد باید بنشیند و اقدامی نکند. امام(ع) فرمودند من حامی کافی ندارم.
بنابراین این نیز قاعده سوم است و کسی که عاشق عداوت است و دوست دارد فقط دشمن را بزند، تحت تاثیر محرکهای بیرونی قرار میگیرد. امام علی(ع) در اوج تقوا و عقلانیت است اما ابوسفیانها فعال هستند تا افراد را در کانون عداوت قرار دهند.
انتهای پیام