وجوه تناسب میان دو سوره، میتواند به این صورت باشد که سوره دوم، ادامهدهنده و تکمیلکننده سوره پیش از خود باشد و یا مطالب اجمالی آن را تفصیل دهد و یا موضوع مطرح شده در هر دو یکی باشد؛ حتی ممکن است، میان مطالب آن دو، رابطه تقابل وجود داشته باشد و مواردی از این دست.
پس از گذر از سوره فاتحهالکتاب که دریچه ورود به قرآن کریم است و فشرده مطالب آن را در بردارد، میبینیم که میان دو سوره بقره و آلعمران پیوندی نزدیک وجود دارد، به گونهای که هر دو در بیان پایههای اساسی دین مانند توحید، نبوت و مانند آن هم داستان هستند و بنابر نقل زرکشی، سوره بقره به منزله اقامه دلیل بر حکم و آل عمران به منزله پاسخ از شبهات مخالفان است.
بیشتر بخوانید:
در سوره بقره به یهود و در آلعمران به مسیحیان بیشتر خطاب شده است، چرا که انجیل دنبالهرو تورات است و رویارویی رسولاکرم(ص) پس از هجرت نخست با یهود و در آخر کار با مسیحیت بود. در دو سوره بعد که نساء و مائده باشد باز همین اتحاد و تلازم وجود دارد، اما در بیان احکام و قانون برخوردها و روابط. شرح مناسبت میان مائده و نساء را از زبان رشیدرضا پی میگیریم: «همانگونه که روشن است قسمت عمده سوره مائده در احتجاج با یهود و نصارا و مقداری در ذکر منافقان و مشرکان است و این همان چیزی است که در سوره نساء تکرار شده بود و در آخرش از آن به تفصیل سخن گفته شد و این قویترین مناسبت و آشکارترین وجه پیوند میان دو سوره است؛ گویا آنچه در این سوره آمده متمم و کاملکننده مطالب گذشته است و در هر یک از دو سوره بخشی از احکام عملیه در عبادات و حلال و حرام آمده است؛ از جمله احکام مشترک در این دو، آیات تیمم و وضو است و همینطور حلیت ازدواج با زنهای پاکدامن و مؤمن.
در سوره مائده پاکدامنان اهل کتاب نیز حلال شدهاند که متمم احکام ازدواج در سوره نساء است. از دیگر مشترکات در سفارشهای کلی فرمان به بهپای داشتن عدالت و گواهی به عدل است بدون ترس از کسی و همینطور سفارش به تقوا. از نکات لطیف تناسب این دو سوره آن است که سوره نساء راه تحریم شراب را هموار ساخته و سوره مائده آن را بهطور کلی حرام کرده است.
البته احکامی نیز وجود دارد که ویژه هر سوره است. از جمله سورههایی که رابطه نزدیک دارند سورههای انفال و توبه هستند. رشیدرضا مینویسد: «تناسب میان این دو سوره و سوره پیش از آن، از تناسب سایر سورهها با هم آشکارتر است، گویی سوره توبه در اصول دین و سنتهای الهی و نظام تشریع و قانونگذاری متمم سوره انفال است. البته بیشترین قانونهای این دو سوره درباره احکام جنگ و مسائل مربوط به آن، مانند آمادگی رزمی و عوامل پیروزی در جنگ است. همچنین در احکام مربوط بهحفظ یا نقض معاهدات و پیمانها و دوستی و ولایت در جنگ و غیرجنگ میان مؤمنان با یکدیگر و کافران با یکدیگر و نیز در احوال مؤمنان راستین و کفرپیشگان و منافقان بیمار دل، سوره توبه کاملکننده سوره انفال است.
پس هر آنچه در سوره نخست، آغاز به طرح شده است در سوره دوم پایان یافته و اگر نبود که سورهبندی قرآن و اندازه سورهها متوقف بر نصّ است. آنچه گفتیم مؤید کسانی است که گفتهاند از این دو سوره یکی است، همچنان که ترتیب سورهها از نظر طولانی بودن نیز این مسئله را تأیید میکند». در مجمع البیان از امام صادق(ع) نیز روایت شده است که فرمود: انفال و برائت یکی هستند.
نمونهای دیگر را از اجزاء پایانی قرآن برمیگزینیم، مراغی چگونگی مناسبت سوره نبأ را با سوره پیش از آن، مرسلات، چنین باز میگوید: «سوره نبأ شامل اثبات قدرت بر برانگیختن مردگان است که در سوره پیشین یاد شده و کافران آن را تکذیب میکردند. چه در این سوره و چه در سوره قبلی، سرزنش و کوبیدن تکذیبکنندگان وجود دارد. در آنجا گفته شد: «أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ» و اینجا گفته میشود: «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا». در هر دو سوره توصیف بهشت و جهنم و نعمتهای پرهیزکاران و عذابهای منکران وجود دارد.
در این سوره تفصیل آنچه در سوره پیشین از یوم الفصل گفته شد آمده است، در آنجا میگوید: «لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَت لِيَوْمِ الْفَصْلِ وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ»(مرسلات/14 ـ 12) و اینجا میگوید: «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً»(نبأ/17) تا به آخر سوره». چنان که ملاحظه شد، در نمونههای یادشده جهات گوناگونی در تناسبهای مضمونی میان دو سوره وجود داشت که از جهات بارز آن تکمیلگری سوره دوم نسبت به سوره پیشین و تفصیل برخی مطالب مجمل آن بود.
سیوطی تفصیل این اجمال را بهصورت قاعدهای فراگیر در روابط میان سورهها چنین مینگارد. «قاعدهای که قرآن بر آن پایهریزی شده آن است که هر سوره تفصیل و شرح و بسط مطالب فشرده و اجمالی سوره پیش از آن است. در نزد من این مسئله در بیشتر سورههای قرآن، خواه طولانی و خواه کوتاه، ثابت شده است». گاه ممکن است این تناسب بهصورت تقابل میان دو سوره باشد، همانگونه که در سوره «ماعون» چهار صفت ذکر شده که در سوره «کوثر» نقیض آنها آمده است؛ در سوره ماعون خداوند منافقان را به چهار صفت توصیف میکند: بخل، ترک نماز، ریا در نماز و منع از زکات.
سپس در سوره کوثر که پس از آن آمده، در مقابل بخل میگوید:«إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» و در مقابل ترک نماز میگوید: «فصلّ»؛ یعنی بر آن پایدار باش و در برابر ریا میگوید «لربّک» یعنی برای رضای پروردگارت نه کس دیگر و در برابر ماعون میگوید: «وانحر» یعنی قربانی کن و گوشت آن را صدقه بده و به این ترتیب مناسبتی شگرف میان این دو سوره برقرار شده است.
منابع: کتب البرهان فی علوم القرآن و ترتیب سور القرآن و سایت ensani.ir
انتهای پیام