قوامیت فراجنسیتی است / برداشتی متفاوت از مفهوم نشوز
کد خبر: 3973335
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۴
نیازی بیان کرد:

قوامیت فراجنسیتی است / برداشتی متفاوت از مفهوم نشوز

دانشیار دانشگاه تهران با بیان اینکه فضل در آیات قرآن ذاتی نیست، اظهار کرد: در این آیه فضل ناشی از درآمدی است که مرد دارد و هزینه می‌کند. حال اگر مردی از کارافتاده شود، قطعاً قوامیت را از دست خواهد داد. آنچه از مفهوم قوامیت در آیه مربوطه یعنی 34 نساء به دست می‌آید این است که قوام بودن فراجنسیتی است نه اینکه مردان بر زنان قوامیت مطلق داشته باشند.

ارسال/به گزارش ایکنا، شهریار نیازی، قرآن‌پژوه و زبان‌شناس، سوم خردادماه در نشست علمی «مفهوم قوامیت در قرآن» که از سوی مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان برگزار شد، گفت: درباره این آیه «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا» به ویژه تعبیر «وَاضْرِبُوهُنَّ» نقل و بحث زیادی بین مفسران وجود دارد.

وی افزود: چهار ارزش حاکم بر یک رویداد و روند است که در فهم هر متنی باید مورد توجه قرار بگیرد؛ اولین ارزش، عدالت است و باید درکی از عدالت را در یک آیه بیابیم؛ یعنی آیا روابط میان انسان‌ها در آیات عادلانه تعریف شده یا خیر؟.

نیازی افزود: دومین ارزش، امنیت فردی، اجتماعی، خانوادگی، روانی است؛ آیا این آیات امنیت خانوادگی، آسایش و آرامش ایجاد می‌کند؟ ارزش دیگر عرف است، قرآن دائماً امر به معروف کرده است؛ لذا عرف و هنجارهای اجتماعی مهم است؛ آیا این آیه هنجارشکن است یا دنبال ایجاد سبک زندگی و هنجار درون خانواده و اجتماع است؟ ارزش دیگر اینکه وقتی آیات قرآن پدیده‌ای را واکاوی می‌کنند که صفات خدا مانند علیم، حکیم، کبیر و رحیم بودن دیده می‌شود و این حضور خدا با بحث آیه تناسب دارد.

استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران با بیان اینکه دعوت دینی مانند قانت و مؤمن بودن هم در آیات قرآن وجود دارد، اظهار کرد: در آیه 34، عمدتاً فقها و افرادی که می‌خواهند برداشتی داشته باشند، صرفاً تعبیر «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» را به صورت تقطیع شده می‌گیرند و چون به قبل و بعد آن توجه نمی‌شود، حکم به این بخش مشکلاتی درست کرده است؛ پس ابتدا باید آیه را در بافت خود درون متن بررسی کنیم.

وی افزود: در فهم آیه باید از ترادف عبور کنیم، مثلاً کلمه قوام را در نظر بگیرید، اگر برای این کلمه مترادفاتی درست کنیم آنها برجسته می‌شوند، قوّام بر وزن فعال از ریشه قوم یا قام و به معنای برپاخاستن و قیام است؛ قیام کردن برای چه کاری؟ در آیات قرآن قائم بودن و قیام در تقریباً همه موارد برای قسط و عدل و تحقق امر خداوند است؛ بنابراین در این آیه هم قوامیت مرد برای برپایی قسط و عدل و حکم خداوند است.

نیازی با بیان اینکه قوام بر وزن فعال به معنای کار زیاد، مسئولیت و تکلیف است، تصریح کرد: در این آیه زن و مردانی مد نظر هستند که در درون خانواده تعریف می‌شوند؛ ضمن اینکه در اینجا از مرد و نساء سخن گفته می‌شود و نه زوج؛ اینجا نکته‌ای وجود دارد و آن اینکه قوامون با «بما» فضل الله آمده است؛ پس قوامیت با دو چیز محقق می‌شود یکی بما فضل الله و دیگری انفاق؛ یعنی مردان اگر می‌خواهند قوامیت را به عنوان وظیفه خود داشته باشند نیاز به دو چیز دارند؛ یکی داشتن فضل و دیگری انفاق مالی است.

فضل مرد بر زن، ذاتی نیست

استاد دانشگاه تهران بیان کرد: فضل در آیات قرآن ذاتی نیست که ذاتا عده‌ای فضل بر دیگران داشته باشند؛ در عربی به معنای زیادت است؛ خدا خود را ذوفضل بر مردم دانسته و فرموده: «قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ»؛ یعنی ذاتیت فضل از خداست: «وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ»؛  خداوند برخی از شما را در رزق و روزی بر برخی دیگر برتری داده است. پس در این آیه فضل ناشی از درآمدی است که مرد دارد و هزینه می‌کند. حال اگر مردی از کارافتاده شود، قطعاً قوامیت را از دست خواهد داد.

نیازی تصریح کرد: پیامبران هم برخی از آنها بر دیگران برتری دارد؛ پس فضل، ذاتی نیست و حتی در گیاهان هم وجود دارد آنجا که فرموده که همه درختان و پیاهان با آب واحدی سیراب می‌شوند، ولی برخی از آنها چون خوردنی هستند، بر دیگر گیاهان برتری دارند، پس فوراً بحث قوامیت و فضل را به زیادت داشتن عقل، شرح صدر و توانایی در قدرت و شدت و خشونت ربط ندهیم. در حالی که آیه مؤید چنین مطلبی نیست. تعبیر آیه یعنی «بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ» هم جالب است؛ زیرا عموماً این برداشت بوده که همه مردان قوامیت دارند، ولی آیه بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ و بعضکم علی بعض را به کار می‌برد.

قوامیت فراجنیستی است

استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: پس معنای آیه این است که برخی از زنان و برخی مردان بر برخی دیگر به دو چیز یعنی اول زیادت در رزق و هزینه آن رزق برتری دارند، البته داشتن رزق به تنهایی هم ملاک نیست و باید هزینه کردن هم وجود داشته باشد؛ پس فضل و قوامیت فراجنسی است. در آیه‌ 22 نور فرموده است: «وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَ الْمَسَاكِينَ وَ الْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ در این آیه داشتن فضل در رزق را بیان فرموده و بلافاصله بر این مسئله تأکید کرد که چنین افرادی باید به خویشاوندان، مساکین و مهاجرین و نیازمندان کمک کنند؛ یعنی خسیس و بخیل نباشند.

نیازی بیان کرد: حال فردی را در نظر بگیرید که درآمدی ندارد و به زندان هم افتاده است، در این شرایط قرآن از زنانی سخن گفته است که صالحات هستند، «فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ»؛ رویکرد سنتی قانت را مطیع معنا کرده است در حالی که قانت در آیات دیگر به معنای مطیع خدا بودن است نه مطیع شوهر؛ در لسان العرب هم قانتات به معنای «قائمات» آمده است؛ در تعبیری بیان شده که «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ‌» یعنی باز قانت با قائم آمده است. پس زنان شایسته و دارای فضل و قدرت هم قائم هستند و قوامیت دارند.

وی افزود: آیه اولویت را به مردان داد، زیرا زن وقتی در بارداری و تربیت اولاد قرار بگیرد، از چرخه اقتصاد خانه خارج می‌شود؛ لذا اولویت با مردان است، ولی وقتی مردان از میدان بیرون رفتند زنان صالحه و قانتات باید به میدان بیایند؛ در ادامه فرموده است: «حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ»؛ در اینجا هم رویکرد مفسران قدیمی این است که زنان باید حافظ غیب یعنی هر چه در خانواده خودشان رخ می‌دهند باشند، در حالی که اگر این تعبیر را با توجه به دیگر آیات قرآن مورد توجه قرار دهیم می‌بینیم، منظور این است که زنان برای قانت و قوام شدن نباید از بدن خود به عنوان کالا استفاده کنند و به اصطلاح تن‌فروشی کنند.

این قرآن‌پژوه بیان کرد: امروز گاهی دیده می‌شود برخی زنان در محیط کار در معرض آسیب و خشونت هستند و طمع نسبت به آنها وجود دارد؛ کارکردن زنان در بیرون با چالش‌هایی بیش از مردان مواجه بوده است؛ لذا خداوند بر حفظ پنهانی‌های بدن زن تأکید کرده تا از طریق زیبایی و بی‌مبالاتی جنسی به کسب درآمد رو نیاورند. بماحفظ الله هم با توجه به سایر آیات حفظ فرج و عدم آشکارکردن زینت است.

برداشتی متفاوت از مفهوم نشوز

وی با اشاره به تعبیر «وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ» اضافه کرد: ناشز کسی است که از جای خود بلند شده و از حد و جایگاه خود تجاوز کند؛ حال اگر زن از حدی که برای او بیان شده فرارت برود و به امنیت جنسی خود توجه نکند نشوز رخ می‌دهد؛ پس نشوز به معنای تمکین نیست؛ در مورد مرد هم این وجود دارد؛ آیه دیگری از اعراض مرد ناشز سخن گفته است. به هر حال آیه برای تبیین این است که اگر زن ناشز شد و مرد به خوف افتاد که مسیر رفتار زن نادرست است باید با موعظه جلوگیری کند؛ اگر مؤثر نبود و تداوم یافت باید جدایی عاطفی، قهر معنادار و جدایی زناشویی را به کار ببرد و اگر باز تأثیری نداشت بحث «وَاضْرِبُوهُنَّ» پیش می‌اید.

وی افزود: نگاه سنتی در این مسئله آن را به خشونت و کتک زدن صرف معنا می‌کند در صورتی که ادامه آیه «أَطَعْنَكُمْ» (فی حدودالله) بیان شده است؛ یعنی راه آنها را در چارچوب حدود الهی ببندید تا کار متعارف و درآمدزایی سالمی داشته باشند و اگر این طور بود سد راه آنها نشوید؛ آیه در اینجا از سبیل سخن گفته و نه افراد چون مسئله، جنسیتی نیست که بخواهد مرد را بالا ببرد و زن را پایین؛ اصل مسئله دعوت به سبیل و صراط و راه درست است. نگرانی وقتی است که زن یا مرد از حدود خارج شوند.

انتهای پیام
captcha