محمدرضا ایمانی، مشاور خانواده و مدرس دورههای مهارت زندگی و رفتارشناسی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان درباره رفتار جرئتمندانه، اظهار کرد: جایی که بتوانیم ابراز وجود کنیم و خودمان را به شکل مناسبی جلوه دهیم، جرئتمندانه رفتار کردهایم. یکی از مشکلات و مسائلی که در فرهنگ خود با آن مواجهیم، این است که نمیتوانیم در یک تعامل مناسب، محترمانه، عقلانی و آسان نظرات منفی خودمان را بیان کنیم و رفتار منفعلانهای در پیش میگیریم که تحت تأثیر حرفها و درخواستهای نابجای دیگران قرار دارد و در رودربایستی، تسلیم آنها میشویم و مسائل و مشکلاتی برایمان پیش میآید که جنبه درونی پیدا میکند، یعنی چون در رودربایستی این خواستهها را پذیرفته و به آنها معترض بودهایم، دو احساس بد در ما شکل میگیرد؛ یکی اینکه احساس میکنیم در حقمان اجحاف شده است و از طرف دیگر، از درون ناراحت هستیم، چون تسلیم شده و نتوانستهایم حرف و نظر خود را بیان کنیم. وقتی این فشار روانی به ما وارد میشود، رفتارهای متفاوتی از خودمان نسبت به اطرافیان و نزدیکان بروز میدهیم، چون احساس میکنیم در حقمان اجحاف شده است.
وی افزود: رفتار دیگری که ممکن است در پیش بگیریم، رفتار پرخاشگرانه نام دارد که با پرخاش، توهین و واکنشهای تند و سریع همراه است و باعث میشود دیگران از مواجهه با ما پرهیز داشته باشند. راه سوم، رفتار جرئتمندانه همراه با اخلاق نیکو، شایسته و عقلانی است. جرئتمندی به رفتاری گفته میشود که در تعامل مؤثر و صحیح با دیگران، بتوانیم خواستههای خود را بهدرستی به آنها تفهیم کنیم و برای آنها ناراحتی و بیاحترامی ایجاد نکنیم، ضمن اینکه موفق به تحقق خواستههای خودمان نیز شدهایم.
مدرس دورههای مهارت زندگی و رفتارشناسی بیان کرد: در یک خانواده، الگوی تربیتی از ابتدا هر چه که باشد، فرزندان متناسب با آن رشد میکنند، یعنی به پدر و مادر و الگوهایی که با آنها مواجه هستند نگاه میکنند و رفتارهای آنها را یا ادامه میدهند، یا خلاف آن عمل میکنند. بنابراین ممکن است آن الگوی تربیتی که به فرزندان منتقل میشود، الگوی شایستهای نباشد، ولی وقتی فرزندان یاد میگیرند که در تعامل با دیگران چگونه از حقوق خود دفاع و محترمانه صحبت کنند و این صحبت همراه با کنکاش، سؤال و جستجو باشد، در واقع جرئتمندانه رفتار کردهاند. برای مثال، کسی از فرزند ما میخواهد که تبلت یا موبایل خود را به او بدهد و فرزند ما میپرسد: برای چه آن را میخواهی؟ او جواب میدهد که میخواهم با آن بازی کنم و فرزند ما میگوید: عذرخواهی میکنم، اگر تبلت خود را در اختیار شما قرار دهم و آسیب ببیند، پدر و مادرم مرا بازخواست میکنند و دچار مشکل میشوم، بنابراین نمیتوانم تبلت خود را به شما بدهم. این رفتار محترمانه در دفاع از حریم خود و اشیای تحت مالکیت، باعث میشود فرزند ما با همین رویه و رویکرد رشد کند و پرورش یابد.
ایمانی اضافه کرد: در رفتار جرئتمندانه، دو نکته نهفته است؛ یکی موضوع اعتماد به نفس که وقتی ما یاد میگیریم رفتار درست و شایستهای داشته باشیم و بازخورد محترمانه دریافت کرده و از حقوق خود دفاع میکنیم، اعتماد به نفسمان بالا میرود. نکته دوم، به موضوع عزت نفس برمیگردد. وقتی درست و شایسته رفتار میکنیم، اجازه نمیدهیم دیگران با توهین و تمسخر ما را خطاب قرار داده یا بازخوردهای زشت و نامناسبی نشان دهند. بنابراین یاد میگیریم که با محیط تعامل سازنده و مؤثر داشته باشیم، مهارت خود کنترلی و کنترل خشم به کار ببریم، با دیگران درست و شایسته رفتار و از حقوق خود دفاع کنیم و مورد تظلم قرار نگیریم.
وی ادامه داد: مسئله دیگری که بسیار شایع است اینکه، رفتار جرأتمندانه از خود بروز نمیدهیم و افرادی با نیش و کنایه زدن، رفتار زشت، شوخیهای جنسی و آزار و اذیت به ما تعدی میکنند. اگر فرزندان ما محافظت از بدن و وسایل خود را یاد بگیرند، هیچگاه مورد آسیب جدی قرار نمیگیرند. برای مثال، بارزترین نکته در رفتار جرئتمندانه این است که بهصورت منطقی، شایسته، محترمانه و همراه با قاطعیت به دیگران نه بگوییم، تا آنها متوجه شوند که نمیتوانند به خواستههای نابجا و آزار و اذیتهای خود ادامه دهند.
این مشاور خانواده اظهار کرد: بعضی از خصوصیات بهصورت ذاتی در افراد رشد پیدا میکند، مثل خندیدن، صحبت کردن یا خشمگین شدن، ولی برخی دیگر از خصوصیات را باید بهعنوان مهارت یاد گرفت. وقتی چیزی در ما وجود ندارد، مثل سواد پیدا کردن یا دانشهای مختلف، آنها را در مدرسه و دانشگاه یاد میگیریم، پس برای مهارتهای زندگی نیز باید وقت گذاشت و هزینه کرد و آنها را یاد گرفت. جدا از تکنیکهایی که وجود دارد، مشاورانی هستند که با ما تمرین میکنند و روشهایی را یاد میدهند که بتوانیم قدرتمندتر زندگی کنیم. بنابراین، با یکسری تمرینها و روشها میتوانیم به اصلاح رفتار خود بپردازیم. برای مثال، وقتی عصبانی هستیم و چیزی ما را خشمگین میکند، آب مینوشیم، یا توجه و تمرکز خودمان را به نکات دیگری جلب میکنیم تا واکنش پرخاشگرانه نداشته باشیم، یاد میگیریم از دیگران محترمانه سؤال بپرسیم و این سؤال پرسیدن باعث میشود کسی که درخواستی دارد، متوجه باشد که حواس ما جمع است و از قصد او باخبریم. آن شخص نیز وقتی میبیند با آدم هوشمندی مواجه است، از حریمها عدول نمیکند. مثلاً وقتی متوجه میشویم کسی قصد آسیب زدن به ما را دارد، از رفتار و واکنش خود در قبال یک اتفاق خاص صحبت میکنیم و آن شخص غیرمستقیم متوجه میشود که حواس ما جمع است.
وی افزود: مسئله بعدی، نه گفتن قاطع است. وقتی با لبخند و آرامش، نه میگوییم و دستمان را مقابل خود قرار میدهیم، دیگران متوجه میشوند که نمیتوانند هیچ درخواستی داشته باشند. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که رفتار و سخنان خود را با استدلال و منطق همراه کنیم. در بسیاری از مواقع، نه گفتنهای ما عاطفی و احساسی است و هر فردی میتواند روی آن مانور داده و به ما آسیب بزند، ولی وقتی هوشمندانه و همراه با منطق و استدلال نه میگوییم، دیگران از آنچه در ذهن دارند، بازمیمانند. این رفتار نیاز به تمرین دارد و مهم این است که گوش شنوا داشته و پذیرا باشیم، با صدای محکم و استوار صحبت کنیم، بتوانیم در چشمان فرد مقابل نگاه کرده و افکار و نظرات خود را با لبخند بازگو کنیم و از بیان مسائل حاشیهای بپرهیزیم. اینها باعث میشود که ما فردی منطقی بر پایه استدلال، خرد، احترام و داشتن مهارت ارتباط مؤثر باشیم و دیگران نتوانند در مقابل ما واکنشهای تند، غیراخلاقی و مخرب داشته باشند، بلکه با احترام افکار و نظرات ما را بپذیرند و عبور کنند. این راه بسیار مناسبی برای زندگی در جامعهای است که تعداد زیادی از افراد در کنار هم زندگی میکنند و تقاضاها و دیدگاههای متفاوتی دارند.
انتهای پیام