حجتالاسلام حسین عزیزی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: ائمه(ع) همه مکمل یکدیگر و به منزله انسانی 250 ساله هستند، همانطور که در کتاب «انسان 250 ساله» مقام معظم رهبری آمده است. بنابراین، سیره ائمه(ع) را باید در این چارچوب مورد بررسی قرار داد. بر این اساس و با استناد به سخن پیامبر اکرم(ص) که فرمود: «مثل امام همانند کعبه است که مردم به سراغ آن میروند، نه آنکه کعبه به سراغ مردم بیاید»، ائمه(ع) هیچگاه برای تصاحب قدرت و موقعیت سیاسی و اجتماعی قیام مسلحانه و نظامی انجام ندادند، بلکه به دنبال تنویر افکار و امر به معروف بودند و بسترسازی برای اینکه جامعه احساس تکلیف کند و با اختیار خود به سراغ ایشان برود.
وی افزود: بر اساس این جایگاه، ائمه(ع) نسبت به حفظ وحدت و انسجام اجتماعی مسلمانان اهتمام داشتند و هیچگاه برای تصاحب قدرت نظم اجتماعی را به هم نزدند و با هیچ قدرت مخالف بیرونی برای تخریب رقیب داخلی و خلفا به وحدت نظر نرسیدند و همواره به این راهبرد ملتزم بودند. در کنار این، ائمه و از جمله امام رضا(ع) با خلفا، ملحدان، اهل کتاب و مسلمانانی که حاضر به پذیرش اصل ولایت نبودند، چالش داشتند. در برابر خلفا، از خود نمونه یک مسلمان فرهیخته را نشان دادند تا جامعه اسلامی با مشاهده ولنگاریها و لاابالیگری خلفا، از اسلام بدفهمی نداشته باشد و آن را در قامت یک امام بفهمد.
عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان ادامه داد: در ارتباط با غیرمسلمانان، ائمه و بهخصوص امام رضا(ع) به یکسری مناظرات دست زدند و روشنگریهایی انجام دادند. در ارتباط با مکتب خلفا و نفی امامت اهل بیت(ع)، امام رضا(ع) تبیین زیبایی از جایگاه امامت ارائه داد و از این نظر، فرصت بسیار مناسبی در اختیار داشت. از طرف دیگر، امام رضا(ع) مانند سایر ائمه یک نقش اساسی و بنیادی در زمان خود ایفا کرد و آن پاسداری و صیانت از معنویت و ایمان و باور مسلمانان بود و از خود الگوی یک انسان کامل را نشان داد و مسلمانان اسلام را در قامت یک انسان پاک مشاهده کردند، نه در قامت مأمون و هارون.
حجتالاسلام عزیزی اضافه کرد: نقش دیگری که امام رضا(ع) همچون دیگر ائمه بر عهده داشت، ارائه یک بنیاد نظری برای تبیین عقاید اسلامی و شیعی و در کنار آن، تربیت شاگردان و راویان و محدثان و عالمان برای انتقال دانش به نسلهای بعد بود که میراث ارزشمندی از ائمه(ع) به یادگار گذاشتند، هر چند بخشی از این میراثهای مکتوب از بین رفته، ولی به هر حال آنچه از امام رضا(ع) باقی مانده، هر چند محدود است، اما میراث ارزشمندی محسوب میشود.
وی تصریح کرد: نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که ائمه(ع) بهلحاظ ذاتی، نقش هدایتگری را بر عهده داشتند و آنچه در خصوص پاسداری از باورهای مسلمانان و حفظ وحدت و انسجام اجتماعی گفته شد، همه در همین راستا بود. علاوه بر این، ائمه(ع) نقش دیگری نیز ایفا کردند که به علوم بشری مربوط میشود، یعنی تبیینهای عجیبی درباره انسانشناسی، جهانشناسی، طب، شیمی، آناتومی بدن، کیهانشناسی، اصول حکمرانی و سیاست و... دارند. امام رضا(ع) نیز در این زمینه نقش ایفا کرده است و ما چیزی بهعنوان طب امام رضا(ع) و نمونههای دیگری از آن حضرت داریم. این نقش جزو وظایف ذاتی ائمه(ع) نبوده است، بلکه به فضایل آنها مربوط میشد.
عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: وقتی از نقش ائمه(ع) در علوم بشری صحبت میکنیم، نمیتوانیم به این علوم عنوان اسلامی اطلاق کنیم، مثلاً وقتی میگوییم نقش امام رضا(ع) یا امام صادق(ع) در شیمی، نمیتوانیم بگوییم این شیمی از نوع اسلامی است و اصلاً اضافه کردن کلمه اسلامی یا غیراسلامی در اینجا معنی ندارد. اگر امیرالمؤمنین(ع) درباره خلقت طاووس و آفرینش آسمانها و زمین صحبت کرده است، این موضوع به علوم بشری مربوط میشود و معنایش این است که این علوم الزاماً ریشه الهی ندارد، یعنی ائمه(ع) نیز آن را از دیگران آموختهاند.
وی ادامه داد: ائمه(ع) در خصوص هدایتگری، تفسیر و تشریح قرآن و تبیین توحید و معاد، با خدا ارتباط دارند و اینها جزو وظایف ذاتی و الهیشان است، ولی اینکه بخواهند برای مثال درباره کاشت و هرس کردن درخت توضیح دهند، آیا این موضوع حتماً باید به آنها الهام شود؟ یا اینکه مثل ما، از دیگران آموختهاند؟ اتفاقاً همین طبالرضا(ع) که در اختیار داریم، حضرت در آنجا میگوید این علمی است که از دیگران آموختهام و تجربه دیگران به دست من رسیده است. بنابراین، این علوم مبدأ الوهی، قدسی و الهام و وحی ندارد و هیچ ضرری نیز متوجه امامت ائمه(ع) نمیکند، چون اصلاً وظیفه ذاتی آنها این نبوده است، بلکه به فضایلشان مربوط میشد. لذا چیزی بهعنوان دانش اسلامی که مانند قرآن و سنت ریشه در وحی و الهام داشته باشد، وجود ندارد.
حجتالاسلام عزیزی افزود: علاوه بر این، سخنانی که بهعنوان احادیث و روایات ائمه(ع) به آنها استناد میشود، باید به لحاظ سندشناسی، نسخهشناسی و تاریخی اثبات شود که به ائمه(ع) تعلق دارد. یعنی همین علوم بشری که با عنوان طبالرضا(ع) و طبالصادق(ع) بهدست ما رسیده، باید اثبات شود که از جانب آنها نقل شده است و اینها جای بحث و گفتوگو دارد و برخی معتقدند صحت انتساب اینها به ائمه(ع) حتی از زاویه علوم بشری مشخص نیست. اینها به بحث و گفتوگو نیاز دارد و ما در حال تدوین پایاننامهای در مقطع دکترا با موضوع بررسی جایگاه ائمه(ع) در علوم بشری هستیم.
وی با بیان اینکه سیره امام رضا(ع) در خصوص مناظره و بحث و گفتوگو با مکتبهای فکری مختلف ریشه در قرآن داشت، گفت: قرآن در خصوص هدایت صریحاً ما را به سه روش مناظره و گفتوگو، موعظه و فلسفه و برهان دعوت میکند و هیچ منافاتی ندارد که این سه روش با هم به کار گرفته شوند. امام رضا(ع) نیز بر اساس همین آیه دعوت عمل میکرد و این نکته میتواند برای ما الگو باشد. یعنی باید این واقعیت را بپذیریم که همه مثل ما فکر نمیکنند و در مواجهه با این واقعیت، سه روش را بهترتیب یا در ترکیب با یکدیگر بهکار ببریم و با افکار و اندیشههای گوناگون وارد گفتوگو و نقد و بررسی شویم. در واقع، این سیره متعلق به همه معصومین(ع) بوده است.
انتهای پیام