به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «آسمان چهارم» نوشته فریبا کلهر، رمانی درباره غدیر است که برای نوجوانان به نگارش درآمده و به همت انتشارات قدیانی منتشر شده است.
در این داستان، خیال و واقعیت به هم پیوسته و داستانی از گونهای دیگر درباره غدیر خلق میشود. داستان از زبان راوی سوم شخص روایت میشود و روایتگر داستان فردی به نام «الیاس»، از یاران حضرت محمد(ص) است که در خواب صدایی او را به سمت مکه فرامیخواند تا شاهد اتفاقی بزرگ باشد، اما پس از اینکه الیاس در مأموریت خود برای مسلمان کردن مردم قبیله ربیع، با تیر دشمنانش زخمی میشود، «تیهان» خواهرزاده یازده سالهاش را توسط اسب سرخ رنگ و عجیب خود، به سمت مکه فراری میدهد و به او میگوید: «فقط برو… نمان. به مکه برو شاید بفهمی چرا صدایی در خواب مرا به مکه دعوت میکرد. شاید بفهمی چه اتفاقی قرار است آنجا بیفتد.»
گویا این مأموریت که با کمک و همراهی فرشتهای از آسمان چهارم – که در قالب یک اسب سرخ رنگ در این داستان حضور دارد - وسیلهای است تا پیام مهمِ پیامبر اسلام(ص) در غدیر را به گوش مخلوقات (مسلمان و غیرمسلمان) برساند تا همه هستی برای شنیدن این پیام در حجةالوداع حاضر و شاهد باشند. در این میان شیطان رانده شده، نیروهای خود در زمین را به کار میگیرد تا مانع از لبیک به ندای پیامبر و تحقق غدیر شود.
حضور پررنگ فرشتگان و شیاطین در رمان
فریبا کلهر با قلم روان خود میکوشد روایتی داستانی به واقعه غدیر بدهد و برای مخاطبان صحنهای آشنا بیافریند. وی این داستان را به صورت فصل به فصل نوشته است که مخاطبان در فصل ابتدایی با افراد جدیدی آشنا میشوند. نکته متفاوت این رمان، وجود فرشتگان و شیاطینی است که در آن حضوری پررنگ دارند و باعث جذابیت و تأثیرگذاری بیشتر آن شدهاند.
نوشتن رمان و داستان برای نوجوانان با توجه به دایره لغات و سطح اطلاعات عمومی آنها دشوار است. از طرفی هم باید در داستانی که برای نوجوانان امروز نوشته میشود، به موضوعات مهمی از قبیل قدرت تحلیل مسائل روزانه زندگی، شناخت خود، اعتماد به نفس و... پرداخته شود. به همین دلیل این داستان زمانی که اولین چاپش در سال ۱۳۸۸ منتشر شد، مورد استقبال مخاطبانش قرار گرفت.
فریبا کلهر نویسنده ادبیات کودک و نوجوان است و تاکنون آثار متعددی از وی همچون روزی که محبت گل کرد، آن سه مرغابی، یک آدم نقاشی کن، بازگشت هرداد، کشور ده متری، جزیره افسانگان، سی سا سیاوش، قصههای یک دقیقهای، پسران گل، فرشته آیینهپوش، مردی از آنادانا و ... منتشر شده است.
برشی از کتاب
در بخشی از این کتاب میخوانیم: تیهان در این مسیر پس از پیمودن فراز و نشیبها و تحمل مشقتهای فراوان، در مسیر مکه خود را به منطقه غدیر میرساند؛ اما زمانی به آنجا میرسد که دیگر واقعه بزرگ اتفاق افتاده بود. او نقل واقعه غدیر خم را از زبان مرد جوانی که در آنجا حاضر بود، میشنود. آن جوان که از زخمی در دست خود رنج میبرد «الیاس» بود… این صحنه در کتاب به زیبایی توصیف شده است: «انگار دنیا از حرکت ایستاد. سکوت شد. شترها خاموش شدند. اسبها آرام گرفتند … مرد جوان ادامه داد: رسول خدا گفت هرکس که من مولای اویم، علی مولای اوست. گفت خدایا! دوست بدار هرکس علی را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس او را دشمن بدارد؛ و یاری کن هرکس او را یاری کند و واگذار هرآن کس را که ترک یاری او کند.»
انتهای پیام