به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، مهدی صحراگرد، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، شامگاه گذشته 26 مهرماه، در نشستی از سلسله نشستهای «محاکات» که به همت هیئت اندیشهورز هنر و رسانه معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان بهصورت مجازی برگزار شد، در خصوص هنر خوشنویسی و امر دینی؛ آشنایی با انواع خطوط و کتابت قرآن، اظهار کرد: همانگونه که میدانیم در بین تمام هنرهای جهان اسلامی، خوشنویسی مشهورترین و برجستهترین هنر بهشمار میرود به گونهای که میتوان این هنر را نماد دین اسلام دانست، از اینرو اگر از هر جنبهای به این هنر نگاه کنیم یک هنر دینی تلقی میشود، چرا که خوشنویسی هنری است در خدمت قرآن و قرآن هم رکن اصلی دین اسلام است.
وی عنوان کرد: ما برای تاریخ خط عربی روایات و تاریخهای متفاوت داریم. نگاه دینی به پیدایش خط و به طور کلی خط عربی این است که گفته میشود حضرت آدم خط را اختراع کردند و خط عربی هم ابداع حضرت اسماعیل بود که در حقیقت این نگاه به نوعی یک نگاه اعتقادی و دینی است که بهصورت شفاهی مطرح و در برخی از منابع نیز روایت شده است.
این استاد دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بیان کرد: از طرفی یک نوع تاریخ اسطورهای برای خط وجود دارد که اساتید ایران خط را به طهمورث دیوبند، کسی که با اسیر کردن دیوها از آنها میخواست که خط را آموزش دهند منسوب میکنند که بدین ترتیب خط در ایران به وجود آمده است، اما این در حالی است که تاریخ باستانشناسان خط، موضوع دیگری را بیان میکند.
صحراگرد با بیان اینکه خط سیر تحول متفاوتی را از آغاز عصر حجر تا دوران پیدایش الفبایی داشته است، گفت: چهار مرحله برای ابداع خط قائل هستیم که در این میان میتوان به خط تصویری، خط رمزی که خط هروگلیف مصری مصداق آن است، خط هجایی که خط چینی مصداق آن است و مرحله چهارم نیز خط الفبایی است که پیشرفتهترین نوع خط بهشمار میرود اشاره کرد.
وی خاطرنشان کرد: در حقیقت عمده باستانشناسان و محققان معتقدند که خط الفبایی را فنیقیها 1500 سال پیش از میلاد ابداع کردند و این خط الفبایی انواع و اشکال مختلفی را در منطقه خاورمیانه پیدا کرده و انواع خطوطی که ما در دوران باستان در سرزمین عربستان و ایران داشتیم، عمدتا از خط فنیقی گرفته شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد با اشاره به خط نبتی، افزود: در واقع همه اینها طبق یک نظریه شناخته شده و معروف به خط «نبتی» مربوط میشود که این خط مربوط به اقوامی به نام نبتیان که در جنوب سوریه زندگی میکردند، باز میگردد. در حقیقت این روایت تقریبا یک روایت پذیرفته شده در بین باستانشناسان و خطشناسان باستانی درباره ریشه خط عربی است.
صحراگرد عنوان کرد: اما این در حالی است که در صدر اسلام و آغاز ظهور پیامبر اسلام، با توجه به اینکه سنت اعراب حجاز و اعراب بادیه سنت شفاهی بوده، از اینرو نوشتن را بد شگون میدانستند و معتقد بودند که همه چیز را باید حفظ کرد و از اینرو است که هیچگونه خط دینی برای اعراب حجاز نمیشناسیم و علاوه بر این نیز با توجه به یکسری خطوط به جا مانده از آن زمان که برای تجارت استفاده میشده نشان میدهد خطوط زیبایی که شایسته قرآن نداشتهایم و همواره کاتبان قرآن نیز چند سال پس از نزول قرآن بر پیامبر(ص) به خدمت گرفته شده و شروع به ثبت کردند.
وی با بیان اینکه همواره تصور عامه بر این است که اولین خطی که در دوران اسلامی برای بیان قرآن استفاده میشده، خط کوفی است، تصریح کرد: خط کوفی اولین خط برای بیان قرآن نیست، زیرا خط کوفی خط نسبتا متأخری است و زمانیکه پیامبر(ص) دستور ثبت قرآن را میدهند با توجه به اینکه هر شهری خط مختص خود را داشته، از اینرو هر شهر قرآن را بنا به همان خط نوشتاری خود مینوشتند و همین امر باعث شده که ما هیچ نمونهای از قرآنی که به خط زمان پیامبر(ص) نوشته شده باشد در دست نداریم.
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بیان کرد: بنابراین قرآنهایی که شناخته شدهاند، قرآنهایی هستند که به خطوط حجازی معروف هستند که دلیل این عنوان آن است که اینها همان خطوط مکی، مدنی و بعثی هستند که با این عنوان مطرح شدهاند. البته این در حالی است که هنوز ما نتوانستهایم تفاوت شکل خط مکی، مدنی و بعثی را شناسایی کنیم که در حقیقت هیچ سندی هم برای شناخت این خطوط برای ما وجود ندارد.
صحراگرد به یکی از مهمترین نکات پیرو قرآنهای کوفی اشاره کرد و افزود: نکته مهمی که در قرآنهای کوفی وجود دارد نقطههای گردی هستند که در برخی از قرآنها دیده میشود و در برخی نیز دیده نمیشود که در حقیقت این نقطهها مراحل تکامل اعرابگذاری قرآن را نشان میدهد و همواره بسیار دقیقتر و زیباتر از خطوط حجازی است.
وی خاطرنشان کرد: نکته قابل توجهی که در این میان وجود دارد و مورد پرسش عموم نیز قرار میگیرد، انتساب این قرآنها به ائمه اطهار(ع) است. همانگونه که میدانیم در اکثر موزهها از جمله آستان قدس، حرم امام حسین(ع) و... قرآنهایی وجود دارند که آنها را منسوب به حضرت علی(ع)، امام حسین(ع)، امام حسین(ع) و سایر سایر اهل بیت(ع) کردهاند که شاید بیش از 200 نسخه از این قرآنها موجود باشد که تمامی آنها به ائمه اطهار(ع) منسوب شدهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد با تأکید براینکه واقعیت آن است که هیچ یک از این نسخهها به طور قطع قابل انتساب به این بزرگواران نیستند،گفت: اگرچه در منابع تاریخی میدانیم که حضرت علی(ع) جزء کاتبان وحی بودند و خط را نیز به زیبایی مینوشتند که حتی احادیثی از ایشان در مورد زیبا نویسی وجود دارد و همواره بر زیبایینویسی تأکید داشتند، اما این در حالی است که ما هیچ سند مکتوب از جمله امضا و شمارهای در پایان این قرآنها نداریم که بتوانیم با قاطعیت آنها را منسوب به اهل بیت(ع) بدانیم.
صحراگرد بیان کرد: دومین مرحله تحول در حوزه رسمالخط این است که در قرن سوم هجری قمری، قطع قرآنها تغییر پیدا کرد و چهارمین مرحله نیز علائم نقطهها و اعراب خطوط تغییر پیدا کرد و برای اعراب از خطوط نازک استفاده شد و یک سری علائمی از جمله وقف، تشدید، حمزه و غیره نیز ابداع شد و این سنت تا به امروز جاری است و امروزه ساختار و شیوهای که در رسمالخط داریم، بر اساس تغییر و تحولاتی است که در قرن سوم ایجاد شد و قرآنی که امروز در دست ما قرار دارد نیز حاصل این تغییر و تحولات است.
وی عنوان کرد: در کنار این جریان، تهذیب هم دچار تغییر و تحولاتی شد و در قرن چهارم و پنجم بهترین نمونههای تهذیب را با طلا مشاهده میکنیم که در حقیقت بحث تهذیب دارای یک فرآیند تاریخی است که در اینجا مجال پرداخت به آن نیست.
این استاد دانشگاه آزاد اسلامی مشهد به تغییرات خط اشاره کرد و گفت: در این راستا یک تغییر جدی که در حوزه خوشنویسی رخ داد، خطوط مستدیر است که منظور از این خط، خطوط دایره مانندی است که در مقابل خطوط مسطح قرار میگیرند. در حقیقت این خطوط در یادداشتهای قرن اول مشاهده میشود و بر خلاف نسخههایی که از قرن سوم و چهارم وجود دارد و تاریخ ندارند دارای تاریخ هستند و به نوعی زمان تولید این نوشتهها را به ما نشان میدهد.
انتهای پیام