دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، همزمان با ماه رمضان از سوی حجتالاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی برای علاقهمندان آغاز شده است. این آموزشها در ایکنای خوزستان بارگذاری میشود و نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن منتشر میشود.
آنچه میخوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه هفتم قرآن کریم است:
«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (44)؛ مردم را به نيكى دعوت مىكنيد ولى خودتان را فراموش مىکنید.»
به گفته مفسر معروف طبرسى در «مجمع البيان» علما و دانشمندان يهود قبل از بعثت حضرت محمد(ص)، مردم را به ايمان به وى دعوت مىكردند و بشارت ظهورش را مىدادند ولى خود هنگام ظهور آن حضرت از ايمان آوردن خوددارى كردند. و نيز همان مفسر بزرگ نقل مىكند كه بعضى از علماى يهود به بستگان خود كه اسلام آورده بودند توصيه مىكردند به ايمان خويش باقى و ثابت بمانند ولى خودشان ايمان نمىآورند.
اصولاً يک برنامه اساسى به ویژه براى علما و مبلغين و داعيان راه حق اين است كه بيش از سخن، مردم را با عمل خود تبليغ كنند همانگونه كه در حديث معروف از امام صادق(ع) مىخوانيم: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُمْ؛ مردم را با عمل خود به نيكیها دعوت كنيد نه با زبان خود».
تأثير عميق دعوت عملى از اينجا سرچشمه مىگيرد كه هرگاه شنونده بداند گوينده از دل سخن مىگويد و به گفته خويش صد در صد ايمان دارد، گوش جان خود را به روى سخنانش مىگشايد و سخن كه از دل برخيزد بر دل مىنشيند و در جان اثر مىگذارد و بهترين نشانه ايمان گوينده به سخنش اين است كه خود قبل از ديگران عمل كند، همانگونه كه حضرت على(ع) مىفرمايد: «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا، وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا: اى مردم به خدا سوگند شما را به هيچ طاعتى تشويق نمىكنم مگر قبلاً خودم آن را انجام مىدهم و از هيچ كار خلافى باز نمىدارم مگر اينكه پيش از شما از آن دورى جستهام».
در حديثى از امام صادق(ع) میخوانيم: «أَشَدِّ اَلنَّاسِ عَذَاباً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلاً وَ عَمِلَ بِغَيْرِهِ»: از كسانى كه در روز قيامت عذابشان از همه شديدتر است كسى است كه سخن حقى بگويد و خود به غير آن عمل كند. علماى يهود از اين مىترسيدند كه اگر به رسالت پيامبر اسلام(ص) اعتراف كنند كاخ رياستشان فرو ريزد و عوام يهود به آنها اعتنا نكنند، لذا صفات پيامبر اسلام(ص) را كه در تورات آمده بود دگرگون جلوه دادند.(1)
تفسیر
وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ (45) الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46)
براى پيشرفت و پيروزى بر مشكلات دو ركن اساسى لازم است، يكى پايگاه نيرومند درونى و ديگر تكيه گاه محكم برونى، در آيات فوق به اين دو ركن اساسى با تعبير «صبر» و «صلوة» اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شكيبايى و ايستادگى در جبهه مشكلات است، و نماز پيوندى است با خدا و وسيله ارتباطى است با اين تكيه گاه محكم.
گرچه كلمه «صبر» در روايات فراوانى به روزه تفسير شده است، ولى مسلماً منحصر به روزه نيست، بلكه ذكر روزه به عنوان يک مصداق بارز و روشن آن است، زيرا انسان در پرتو اين عبادت بزرگ، ارادهاى نيرومند و ايمانى استوار پيدا مىكند و حاكميت عقلش بر هوسهايش مسلم مىشود. و نيز از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: هنگامى كه با غمى از غمهاى دنيا روبرو میشويد وضو گرفته، به مسجد برويد، نماز بخوانيد و دعا كنيد، زيرا خداوند دستور داده «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ».
توجه به نماز و راز و نياز با پروردگار نيروى تازهاى در انسان ايجاد مىكند و او را براى رويارويى با مشكلات نيرو مىبخشد. در كتاب «كافى» از امام صادق(ع) مىخوانيم: «کَانَ عَلِیٌّ (ع) إِذَا هَالَهُ شَیْءٌ فَزِعَ إِلَی الصَّلَاهًِْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهْ» هنگامى كه مشكل مهمى براى على(ع) پيش مىآمد به نماز بر مىخاست سپس اين آيه را تلاوت مىفرمود: وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ».
آرى نماز انسان را به قدرت لايزالى پيوند مىدهد كه همه مشكلات براى او سهل و آسان است و همين احساس سبب مىشود كه انسان در برابر حوادث نيرومند و خونسرد باشد.
تعبير به «لقاء اللَّه» در قرآن مجيد مکرر آمده است و همه به معنى حضور در صحنه قيامت است. بديهى است منظور از «لقاء» و ملاقات خداوند، ملاقات حسى، مانند ملاقات افراد بشر با يكديگر نيست، چه اينكه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهر ديده شود، بلكه منظور يا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قيامت و پاداشها و كيفرها و نعمتها و عذابهاى او است، چنان كه گروهى از مفسران گفتهاند. يا به معنى يک نوع شهود باطنى و قلبى است، زيرا انسان گاه به جايى مىرسد كه گويى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مىكند، به طورى كه هيچگونه شک و ترديدى براى او باقى نمىماند.
اين حالت ممكن است بر اثر پاكى و تقوا و عبادت و تهذيب نفس در اين دنيا براى گروهى پيدا شود، چنان كه در نهجالبلاغه مىخوانيم: يكى از دوستان دانشمند حضرت على(ع) به نام «ذعلب يمانى» از امام پرسيد: هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ: آيا خداى خود را ديدهاى؟ امام فرمود: «أ فأعبد ما لا أرى» آيا خدايى را كه نبينم پرستش كنم؟ و هنگامى كه او توضيح بيشتر خواست امام اضافه كرد: لاَ تُدْرِكُهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَلكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الاِْيمَانِ: چشمهاى ظاهر هرگز او را مشاهده نكنند، بلكه قلبها به وسيله نور ايمان او را درک مىکنند.
ولى اين حالت شهود باطنى در قيامت براى همگان پيدا مىشود، چرا كه آثار عظمت و قدرت خدا در آنجا آنچنان آشكار است كه هر كوردلى هم ايمان قطعى پيدا مىكند.(2)
منابع:
1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص214.
2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص217.
انتهای پیام