در شماره 140 ماهنامه مدیریت ارتباطات مطلبی به قلم هال کاس و ترجمه محسن محمودی پیرامون دنیای متاورس منتشر شده است که در ادامه می خوانید: هیچ تعریف جهانشمول و توصیف مورد توافقی در مورد متاورس وجود ندارد، اما برخی از ویژگیهای آن مورد توافق همگانیاند. متیو بال از این هفت ویژگی نام میبرد: متاورس همیشه فعال است، بهصورت زنده و همزمان قابلتجربه است، میتواند میزبان هر اندازه مخاطب باشد، از اقتصادی کارآمد برخوردار است، تمامی پلتفرمها و همچنین حوزههای دیجیتال و فیزیکی (واقعیت افزوده) را پوشش میدهد، این اجازه را میدهد که داراییهای دیجیتال به تمامی سیستمعاملها منتقل شوند، کاربران و شرکتهای بزرگ، بهطور یکسان تجربیات و محتوای آن را ایجاد میکنند.
«روبلاکس»، یک پلتفرم بازی با ۱۲۰ میلیون کاربر، نمونه اعلای بلندپروازیهای متاورس است و بهخوبی ویژگیهای آن را منعکس میکند: چندرسانهای و همهجانبه، شناور، پایدار (حتی زمانی که کسی با آن تعامل نداشته باشد، به توسعه درونیاش ادامه میدهد)، گسترده و متنوع است، کاربر را قادر میسازد در سراسر تجربیات خود از یک هویت اصلی برخوردار باشد، با شبکههای اجتماعی ارتباطی پویا دارد، امکان دسترسی یکپارچه را از طریق هر دستگاهی امکانپذیر میسازد، صاحب اقتصادی بهرهور است و سرانجام، بر اساس قوانین و نظم اداره میشود.
پس برای درک متاورس به یک قلمرو مجازی عظیم فکر کنید. در واقع، جایی که مردم میتوانند هر زمان که بخواهند به آنجا بروند و هر کاری که میخواهند انجام دهند. آنها میتوانند از راه دور با دوستانشان معاشرت کنند، آثار هنری پدید بیاورند، آثار هنری را بخرند و بازی کنند و به خرید بپردارند. آنها میتوانند از قلمروهای دیگر نیز بازدید کنند و هویتشان در طول سفر حفظ شود.
اقتصاد متاورس فقط شامل شرکتهایی نیست که کالاهای دیجیتالی به کاربران میفروشند، بلکه در درجه اول شامل فروش همتایان به همتایان است. بهعنوان مثال، روبلاکس را در نظر بگیرید، پلتفرم بازیای که بهویژه بین کودکان و نوجوانان محبوب است. در این پلتفرم، کاربران از توانایی ایجاد بازیهای مورد علاقه خود با استفاده از ابزارهای توسعهدهنده روبلاکس برخوردارند. سپس آنها میتوانند از ساختههایشان پول دربیاورند، البته درصدی از آن به روبلاکس میرسد.
در واقع این یک اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد و کاربرمحور است و فقط درمورد خارج کردن پول از اکوسیستم نیست، بلکه درمورد استفاده از همان ارز مجازی و خرج کردن آن در سراسر اکوسیستم است.
اگر روبلاکس و ماینکرافت را بهعنوان شاخص در نظر بگیریم، کاربران تجربیات زیادی را در متاورس ایجاد میکنند که سازندگان و اپراتورهای تجاری تا حد زیادی به آنها متکیاند. پیشبینیها خبر از این میدهند که یادگیری ماشینی (machine learning) نقش مهمی در توسعه متاورس ایفا خواهد کرد. نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، موانع ابداع و خلاقیت را کاهش میدهند و مشارکت افراد عادی در متاورس را آسانتر میکنند. در حقیقت، بهمرور زمان، «ایجاد یک تجربه در متاورس مانند ایجاد یک ویدئو در یوتیوب خواهد بود.»
با گذشت زمان، پلتفرمهای فناوری ممکن است سهلتر و راحتتر شوند و به کاربران اجازه دهند از طریق آنها به پلتفرمهای دیگر وارد شوند، مانند گردشگرانی که از کشورهای دارای گذرنامۀ جهانی عبور میکنند.
با این حال، بعید است که یک شرکت بهتنهایی تسلط پیدا کند یا بهطور کامل کنترل یک «هاب اصلی» که بخشهای مختلف متاورس را به هم متصل میکنند، به دست گیرد. درست مانند جنگلِ انیمیشن «کابوس قبل از کریسمس» «تیم برتون»، با درهای جادویی که به هرکسی اجازه میدهد بیوقفه به داخل و خارج از جهانهای مجزا حرکت کند.
نسخه کامل این متن را در شماره 140 ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید.
انتهای پیام