بیشتر ما ایرانیان در مراسم عزاداری سالار آزادگان عالم شرکت میکنیم و زیارت عاشورا میخوانیم، امّا در عین حال، ویژگیهایی داریم که نه تنها با سیره و سنّت امام حسین(ع) سازگاری ندارند، بلکه با بارزترین ویژگیهای زندگی سیّدالشّهدا یعنی آزادگی، اصلاحگری و هزینهدادن برای حق، در تضاد هستند.
در زیارت عاشورا، ضمن تجدید پیمان با اباعبدالله(ع) میگوییم: «ما دوستِ ادامهدهندگان راه تو (آزادگان اصلاحگر) و دشمن کسانی هستیم که در مقابل آزادگی و اصلاحگری قرار میگیرند. ما با ظالمان میانهای نداریم و طرفدار و حامی مظلومان هستیم» امّا در عمل چقدر اینگونهایم؟ آیا میشود زیارت عاشورا را صادقانه خواند و از مظلومان حمایت نکرد؟
دکتر نعمتاله فاضلی از رواج «فرهنگ احتیاطگری» (درمقابل کنشگری) در میان دانشگاهیان ما سخن میگوید و دکتر حسین اسکندری معتقد است بیشتر دانشگاهیان ما به جای اینکه «کنشگر» باشند، «کرنشگر» شدهاند. البته عافیتطلبی، محافظهکاری و کرنشگری محدود به دانشگاهیان نیست و عمومیت دارد.
بیشتر ما ایرانیان در خفا نسبت به بسیاری چیزها اعتراض میکنیم امّا در فرصتهایی که میتوانیم صحبت، نقد یا موضعگیری کنیم و اثرگذاری داشته باشیم (ولو اندک)، ترجیح میدهیم سکوت اختیار کنیم که گربه شاخمان نزند! وقتی در جمعی (حضوری یا مجازی) نقدهایی مطرح میکنید، هیچکس از شما حمایت نمیکند امّا بعد برخی بهشکل خصوصی به شما میگویند: «آفرین، ما هم با تو موافقیم، خوب کردی این حرفها را مطرح کردی»
در جامعه ما، مانند عموم کشورهای توسعهنیافته، «نظام پاداشدهی اقتصادی و اجتماعی» با «منافع جمعی و ملّی» همراستا نیست. دکتر پاپلییزدی این مسئله را با اندکی مبالغه اینگونه بیان میکند: «جهانسوّم جایی است که هرکس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانهاش خراب میشود و هرکس که بخواهد خانهاش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد». در چنین شرایطی، بیشتر ما در انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب موضوع پایاننامه و مقاله، هنگام تصمیمگیری در مورد اینکه در مقابل افراد مختلف چه بگوییم و چگونه رفتار کنیم و بهطور کلّی در عموم موقعیتها، خیلی دقیق و هوشمندانه براساس «مسیر رشد و پیشرفت شخصی» (مسیری که در راستای اصلاح جامعه نیست) تصمیم میگیریم و عمل میکنیم.
زندگی بسیاری از ما عزاداران حسینی کاملاً «امتیاز محور» است، یعنی در تمام مراحل زندگی و در تمام موقعیتهای تصمیمگیری، گزینهای را انتخاب میکنیم که امتیازهای دنیوی بیشتری نصیبمان کند و در عین حال، به امامی عشق میورزیم که اوّلاً، عکس این عمل کرد و ثانیاً، از ما خواست که «آزاده» باشیم.
وقتی به افراد میگویید «تو که با فلان مسئله مخالفی، چرا در جلسه حرفی نزدی؟ چرا پای فلان بیانیه، پویش یا کارزار را امضا نکردی؟ و ...» به شما پاسخ میدهند که «این کار هزینه دارد» بعد همین افراد در زیارت عاشورا خطاب به سرور آزادگان عالم میگویند: «پدر، مادر، زندگی، فرزند، خانواده و داراییام به فدای تو باد ای اباعبدالله»
مسلّماً وجود این ویژگیهای متضاد با سیره و منش امام حسین(ع)، ژنتیکی نیستند؛ هر یک از ما از همین الان میتوانیم در مسیر «آزادگی و اصلاحگری جامعه» قرار بگیریم. لازم نیست «جوگیر» شویم و زندگی شخصی خود را تعطیل کنیم؛ کافی است در مواقع تصمیمگیری، خیر و صلاح جامعه را نیز در نظر داشته باشیم و از فرصتهای موجود برای برداشتن گامهایی هر چند کوچک در این راستا استفاده کنیم. همچنین، لازم نیست خود را بههلاکت بیندازیم، کافیست مبنای تصمیمگیریهایمان صِرفِ پیشیگرفتن از سایرین در مسابقههایی نباشد که برندهشدن در آنها در بهترین حالت، ارتباطی با «مفیدتر بودن برای جامعه» ندارد (اگر بهمثابه مضرتر بودن برای جامعه نباشد).
وحید احسانی
انتهای پیام