«ما همانیم که میخوانیم» شعار هفته کتاب امسال است که بسیار کلی، خام و مبهم است و باعث ایجاد سوءبرداشتهایی مختلفی از سوی اهالی قلم و کتابخوانان شده است.
در تعریف اولیه از این شعار این جمله به دست میآید: ما همان شخصیتی را داریم که مطالعات ما به وجود آوردهاند. یعنی موارد مطالعاتی شخصیت ما را تشکیل میدهند. این تعریف نوعی نگاه سادهانگارانه را به دنبال خود دارد چرا که اگر قرار باشد هر متنی که انسان مطالعه میکند مورد وثوق و تائید باشد، انسان به مثابه ماشین قرائتی میشود که اطلاعات مختلفی را بدون قدرت تحلیل و مقابله ایدئولوژیک ذهنی دریافت و تائید میکند و این خلاف اصول اولیه مطالعه است که باید هدفدار باشد و پس از خواندن به تحلیل و استنتاج برسد.
پس در واقع ما همان نیستیم که میخوانیم بلکه ما همان هستیم که شخصیت خود را با خواندههای مورد وثوق ارتقا میدهیم و اطلاعات دیگر را نهتنها قبول نمیکنیم که با افرادی که آن باورها را دارند به تقابل و مباحثه میرسیم. همه اینها هم دلیل آن نمیشود که من خواننده بر موضع حق باشم زیرا دریافتها و تحلیلهای خود را براساس تربیت ذهنی و شخصیت فعلی و باورهای شکل گرفته درونی انتخاب میکنم و ممکن است به دلیل این پیشینه برخی یا همه آنها از منظر خرد جمعی غلط باشد.
این میشود که هرچه بیشتر به کُنه این شعار سردستی و فکر نشده فرو میرویم بیشتر درمییابیم که نمیتوان آنی بود که خواندنیها او را تشکیل دادهاند و در این مسیر ما همانی خواهیم شد که مطالعه به ارتقای شخصیت و فردی ما کمک بسیاری میکند نه اینکه همان باشیم که هرچه خواندهایم!
از منظر رسانهای؛ شعار جمله یا عبارتی است که برای تبلیغ یک تفکر یا جریان تولید میشود و به دلیل بار تبلیغاتی و استفاده از کارکرد تهییجی، تبلیغی یا همان ترغیبی زبان، معمولاً از غلو استفاده میکند تا توجه بیشتری را جلب کند. با این وجود و با در نظر گرفتن ابزار غلو نیز باز هم با شعار بسیار مبهم و بزرگی روبرو هستیم چرا که اگر ما همان باشیم که خواندهایم این همه تحصیلکرده کمسواد از دانشگاه بیرون آمده در جایجای سازمانها و مراکز مختلف نداشتیم!
عباس کریمی عباسی
انتهای پیام