به گزارش ایکنا، نشست علمی «معرفتشناسی سایبر به مثابه مبنای جنگ شناختی» صبح امروز 26 بهمنماه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
مطالب من در سه مرحله خلاصه میشود، یک مرحله راجع به فضای سایبر و وجه معرفتشناختی آن، یعنی ارتباط معرفتشناسی و فضای سایبر چیست و این دو چه ارتباطی با هم دارند. مرحله دوم بحث من راجع به جنگ شناختی است و اینکه منظور از جنگ شناختی چیست. مرحله سوم درباره ارتباطی است که فضای سایبر با جنگ شناختی دارد. مباحث من در این سه سطح خلاصه میشود.
فضای سایبر امروزه تبدیل شده به زیستجهان ما. فضایی است که در آن زندگی میکنیم یا بالاتر از آن تبدیل شده به نحوه در عالم بودن ما. اینطور نیست که فضای مجازی صرفا ابزاری باشد و ما از این ابزار استفاده کنیم. رابطه انسان با فضای سایبر ابزاری نیست بلکه این فضا نحوه زندگی ما را تعیین میکند و ما غرق در این فضا میشویم. در تمام حوزههای مختلف زندگی از تجارت و طبابت و ... از این فضا استفاده میکنیم. برخی گفتند این فضا به منبع اطلاعاتی ما تبدیل شده است و حتی بالاتر از این، این فضا تبدیل شده به عالمی که تمام وجود ما را احاطه کرده است و حتی بخشی از مغز ما شده است. من نمیخواهم به اصطلاحات بپردازم چون ما را از بحث اصلی دور میکند و فرضم بر این است همه با فضای مجازی آشنا هستند. البته منظورم از فضای مجازی مساوی با هوش مصنوعی نیست. هوش مصنوعی در خیلی چیزها وجود دارد. فضای مجازی به هوش مصنوعی اطلاق میشود که در مقام ارتباط انسانی به کار میرود.
این فضا سه ویژگی دارد؛ یک ویژگی ارتباطی بودن آن است. این فضا فضایی است که هویت آن را ارتباط شکل میدهد. این فضا باعث شده حضور ما در عالم شدت پیدا کند و حضور همهجایی پیدا کنیم. ویژگی دومی که این فضا دارد استغراقی بودن آن است. کاربران در این فضا استغراق و استحاله وجودی پیدا میکنند یا به تعبیر فلسفی نوعی ارتباط وجودی پیدا میکنند. وجه سوم این فضا شبیهسازی است. در این فضا اطلاعات شبیهسازی میشوند به گونهای که شما فکر میکنید این اطلاعات واقعیت را نشان میدهد.
با این بیان ارتباط معرفتشناسی با فضای سایبر مشخص میشود. این تکنولوژی معرفتی است. ما تکنولوژیهای بسیاری داریم ولی قاعدتا اینترنت با صنعت هواپیما خیلی فرق دارد. این تکنولوژی معرفتی است. وقتی با تکنولوژی مواجهید که سرتا پا وجه اطلاعاتی و معرفتی دارد، از این جهت با معرفتشناسی ارتباط برقرار میکند. پس هویت این فضا، هویت اطلاعاتی است و جزء تکنولوژیهای اطلاعاتی به شمار میآید. فضای سایبر یک مغز جهانی به وجود آورده که همه اطلاعات در آن به اشتراک گذاشته شده است. الآن وارد عالمی از اطلاعات شدیم که جریان اطلاعات به گونهای است که نمیتوانید سرعت آن را دریابید. این نکته باعث شده فضای سایبر یک طور حاکمیت بر دیگر تکنولوژیها پیدا کند. هر نوع تکنولوژی دیگر در برابر فضای مجازی خاضع است. پس فضای مجازی معرفت بشری را دچار تغییر کرده است. بنابراین معرفتشناسی در بررسی فضای سایبر اهمیت زیادی دارد، دلیلش هم این است این فضا هویت معرفتی دارد لذا هم باید از وجه سلبی معرفتشناسی به این مسئله نگاه کنیم یعنی فضای مجازی چه آسیبهایی برای معرفت بشری پدید آورده است و هم وجه ایجابی یعنی معرفتشناسی سنتی در این فضا کارایی ندارد.
معرفتشناسی سایبر وجه چند رشتهای دارد و رشتههای مختلفی در آن دخیل است. مهمترین دانشهایی که در آن دخیل هستند و میتوانند تئوری معرفتشناختی را رقم بزنند علوم شناختی هستند چون این علوم دانشهای ناظر به ذهن هستند و با فرایندهای ذهنی سروکار دارند. کاری که فضای سایبر انجام میدهد با ذهن انسان است. لذا معرفتشناسی سایبر بار اصلی خود را روی دوش علوم شناختی میگذارد. علوم شناختی دانشهایی هستند که ناظر به ذهن هستند و عمدتا شامل پنج تا دانش است: عصبشناسی شناختی، روانشناسی شناختی، زبانشناسی شناختی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن. همه این علوم با ذهن کار دارند.
جنگ شناختی حداقل سه اصطلاح دارد؛ یک اصطلاح، اصطلاحی است که قبل از پیشرفت علوم شناختی مطرح شده بود و میگفتند جنگ پنج بعد دارد و بعد پنجم وجه شناختی است. معنای دوم جنگ شناختی بهرهگیری از علوم شناختی برای مدیریت و کنترل جنگ است یعنی ببینید علوم شناختی چه نقشی میتواند در جنگ داشته باشد. اصطلاح سوم استفاده خاص از هوش مصنوعی است و جنگ شناختی مرادف هوش مصنوعی به کار میرود.
فضای سایبر در آینده گستردهترین جنگهای شناختی نرم را به دنبال خواهد داشت. ابزار جنگ نرم، فضای سایبر است و روز به روز گسترده میشود. ارتباط این فضا با جنگ شناختی هم معین است. این فضا به نحوه در عالم بودن انسان تبدیل شده است و دارد وجود انسان را توسعه میدهد و از سوی دیگر یک ذهن جمعی گسترده است که در این فضا با بالاترین قابلیتهای زبان مواجهید. از این جهت فضای سایبر بالاترین نقش را در جنگهای شناختی خواهد داشت.
یکی از ویژگیهای معرفتی فضای سایبر عدم تعین معرفتی است. جهت حرکت معرفت در این فضا مشخص نیست و در ظاهر یک آشوب معرفتی گسترده در این فضا حاکم است که آینده این نوع معرفت را دچار اشکال میکند.
حال سراغ جنگ شناختی بروم. مدلهای فرهنگی انسان امروزی از فضای سایبر پیدا میشود یعنی فضای سایبر اعتباریات طرحوارهای را ارائه میکند که به ذهن بشر چارچوب میدهد و آنها را در ذهن کاربران نصب و راهاندازی میکند لذا کاربران به سمت انجام آن کارها میروند. مثلا دیده شدن به هر نحوی در فضای سایبر خیلی جوانها را به کام خودش میکشد. این یکی از اعتبارها است که به زندگی اشخاص چارچوب میدهد و سبک زندگی آنها را مدیریت میکند.
نکته پایانی که شامل پیشنهاد بنده است این است که باید دو کار اساسی صورت بگیرد. یکی توسعه مطالعات انتقادی نسبت به فضای سایبری. فضای سایبر آکنده از مغالطات جدید است و نیاز به مطالعات انتقادی دارد و این تفکر انتقادی باید از مقطع ابتدایی به دانشآموزان آموزش داده شود. نکته دیگر که اهمیت دارد توسعه مطالعات فرهنگی راجع به فضای مجازی است.
در ادامه این نشست مهدی عباسزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
من در چند محور مطالبی عرض میکنم؛ محور اول معرفتشناسی فضای سایبر است، محور دوم اینکه جنگ شناختی چیست، محور سوم اینکه معرفتشناسی فضای سایبر باید به عنوان مبنای نظری مطالعات جنگ شناختی محل توجه قرار بگیرد. محور چهارم تحولات معرفتشناختی فضای سایبر است که برای شکلگیری جنگ نرم بسترسازی میکند و محور آخر نتیجهگیری و پیشنهادات.
معرفتشناسی سایبر چیست؟ به نظر بنده شاخهای از معرفتشناسی مضاف است. معرفتشناسی گاه به شکل مطلق مد نظر است یعنی دانشی که شناخت انسان را مطالعه میکند. بنابراین موضوع معرفتشناسی مطلق خود معرفت است. یک زمان معرفتشناسی مضاف است یعنی معرفتشناسی چیزی، مثل فلسفههای مضاف. معرفتشناسی میتواند به چیزی اضافه شود مثل فضای سایبر. بنابراین معرفتشناسی فضای سایبر شاخهای از معرفتشناسی مضاف است که به بررسی رابطه فضای سایبر با معرفت میپردازد و میکوشد مسائل معرفتشناسی فضای سایبر را مطالعه کند. مسائلی در معرفتشناسی سایبر مطرح میشود از جمله؛ رابطه فضای سایبر با عالم خارج و عالم ذهن، تاثیر فضای سایبر بر معرفت، آسیبهای معرفتشناختی فضای سایبر، اینها رئوس مباحث معرفتشناسی سایبر است.
جنگ شناختی چیست، چه مولفههایی دارد و چه نسبتی با اقسام دیگر جنگ دارد؟ آیا جنگ شناختی همان جنگ نرم است؟ من تصورم این است که جنگ شناختی عینا جنگ نرم نیست ولی با آن نسبتی دارد. جنگ نرم یعنی تغییر اعتقادات افراد با تزریق باورهای معارض. اگر جنگ نرم این باشد جنگ شناختی عینا جنگ نرم نیست بلکه صورت پیشرفته جنگ نرم است. جنگ شناختی نسبتی هم با جنگ نظامی دارد. عمده مولفههای جنگ نظامی در جنگ شناختی هم حاضر است ولی سنخ این مولفهها متفاوت است. مثلا جنگ نظامی در یک منطقه جغرافیایی و زمان مشخص انجام میگیرد، جنگ شناختی هم چنین است ولی فضای آن فیزیکی نیست. مولفه دیگر این است که جنگ نظامی نفر به نفر یا گروه به گروه است ولی در جنگ شناختی گویی همه اقشار جامعه هدف جنگ هستند گرچه ممکن است بر برخی گروهها تمرکز بیشتری شود. بر این اساس تعریف جنگ شناختی این است جنگی که درصدد تغییر نحوه شناخت انسان نسبت به واقعیتهای اجتماعی است.
بحث بعدی این است؛ معرفتشناسی سایبر چرا مبنای نظری مطالعات جنگ شناختی است؟ شناخت اعم از معرفت است چون هر معرفتی شناخت هست ولی هر شناختی معرفت نیست. در علوم شناختی مراد از شناخت هر گونه فعالیت ذهنی است که یکی از آنها معرفت است. جنگ شناختی ابزار سایبر را به صورت جدی به کار میگیرد و اساسا مهمترین ابزار جنگ شناختی فضای سایبر است که تاثیرات عمیق معرفتی را در ذهن جامعه هدف به جا میگذارد. بنابراین باید معرفتشناسی سایبر مبنای مطالعات جنگ شناختی قرار میگیرد.
چه اتفاقاتی در فضای سایبر افتاد که زمینه برای جنگ شناختی از طریق سایبر فراهم شد؟ اتفاقات زیاد است از جمله؛ در فضای سایبر اطلاعات جای معرفت مینشیند، انبوهسازی اطلاعات در فضای سایبر که در اثر آن جداسازی درست از نادرست از مخاطب سلب میشود، در فضای سایبر معیار صدق و توجیه عوض میشود، اجتماعی شدن معرفت، این چهار تا از مهمترین تحولات فضای سایبر است که بسترساز جنگ شناختی است.
پیشنهاد بنده هم این است که به نظرم فیلترینگ راهکار چندان موثری نیست و اینترنت ملی هم راه حل نهایی نیست و باید ابتدا خودمان نسبت به فضای سایبر اگاهی پیدا کنیم و بعد به دیگران آگاهی بدهیم ولی متاسفانه علم ما در مورد سایبر به روز نیست و در مرز دانش قرار نداریم.
انتهای پیام