به گزارش ایکنا؛ ویژهبرنامه «وعده دیدار» به مناسبت هفتمین روز درگذشت شادروان استاد عباسعلی براتیپور، جمعهشب هشتم اردیبهشت به مدیریت گروه بینالمللی هندیران با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علویتبار برگزار شد.
این برنامه با سخنرانی و حضور اساتید پیشکسوت و جوان، خاطرهگویی دوستان و آشنایان مرحوم، برخی از مسئولان و فعالان فرهنگی و ادبی کشور، شعرخوانی شاعران، به اشتراک گذاشتن نمونه دستخطهایی از مکتوبات استاد براتیپور و خوشنویسیهای بداهه همراه بود.
در ابتدای این مراسم علیرضا قزوه، شاعر و رئیس دفتر شعر و موسیقی و سرود صدا و سیما، ضمن عرض تسلیت اظهار کرد: زندهیاد استاد براتیپور را از دهه شصت و سال ۱۳۶۳ میشناختم. حضور در جلسات شعر هفتگی حوزه هنری و اجرای جلسات توسط ایشان و استاد اسرافیلی و حضور در کنگرههای شعر جنگ در سال ۱۳۶۵ و حضور در کنگرههای شعر دفاع مقدس در سالهای بعد نشانگر وفاداری و تلاش چشمگیر این شاعر در جریان شعر انقلاب بود. اخلاقمداری و صفای قلبی از ویژگیهای این شاعر انقلابی بود.
از قرائت قرآن تا شعرسرایی
حسین اسرافیلی شاعر پیشکسوت اظهار کرد: مرحوم استاد براتیپور از شاعرانی بود که در همان اوایل تشکیل حوزه هنری به جمع دوستان شاعر پیوستند و قاری جلسات شعر ایشان بودند، گاهی با استاد سلحشور و گاهی هم خود ایشان، بعضی مواقع هم وحید امیری؛ قاری جلسات بودند.
مرحوم استاد عباس براتیپور قبل از اینکه به حوزه هنری تشریف بیاورند، در انجمن شاعران مذهبی که در منزل استاد مردانی تشکیل میشد، حضور داشتند و از آنجا به حوزه رجوع و از انجمن شاعران حوزه هنری شدند و همچنین از کسانی بودند که با دل و جان به دعوت حضرت امام(ره) و به انقلاب لبیک گفتند و بیعت کردند. در زمینه شعر شاعران آیینی فعال و ازجمله کسانی بودند که در زمره شاعرانی که برای شهدا و دفاع مقدس، رزمندگان و آزادگان کار زیاد انجام دادند، قرار داشتند و استاد براتیپور در این حوزهها بسیار فعال بودند.
اسرافیلی ادامه دادند: بعد از مدتی مدیریت انجمن شاعران حوزه هنری را داشتن بعدازآن مدتها در روزنامه رسالت صفحه شعرشان را میبستند. ستونی داشتند راجع به شعر و عروض و آنجا دوستان جوان را آموزش میدادند و به ادامه کار تشویقشان میکردند. همچنین استاد ازجمله کسانی بودند که در نیروی هوایی و در انقلاب اولین بیعت را با حضرت امام(ره) داشتند.
در حوزه فرهنگ و ادب در نیروی هوایی، نیروهای بسیار خوبی وجود داشت، مثل جناب مرحوم براتیپور، جناب سرهنگ بیگی حبیبآبادی و جناب سرهنگ خادمی که در این بخشها بودند و فعالیتهای زیادی داشتند.
هدایت نسلی از شاعران جوان
رضا اسماعیلی، شاعر و منتقد ادبی، دیگر سخنران این مراسم، به انگیزه کوچ شاعر پیشکسوت انقلاب، استاد عباس براتیپور گفت: با کمال تأسف باید گفت اگر امروز برای شناخت زندهیاد براتیپور و معرفی او به نسلهای آینده به دنبال منابعی مستند و موثق باشیم. در کمال ناباوری به این نتیجه میرسیم که در این خصوص دستمان خالی است و هیچ منبع قابل استنادی برای این منظور نداریم! حالآنکه زندهیاد براتیپور از فردای پیروزی انقلاب تا آخرین روزهای حیات خویش، در عرصه ادبیات انقلاب حضوری فعال و تأثیرگذار داشت. مدیریت جلسات نقد شعر حوزه هنری به مدت ۱۹ سال و تربیت و هدایت نسلی از شاعران جوان، مؤید این تأثیرگذاری است که انکار آن دور از انصاف است.
اسماعیلی در ادامه بیان کرد: استاد براتیپور رفت، بیآنکه رد پای روشنی از شخصیت و سلوک ادبی آن عزیز سفر کرده در قاب و قالب تاریخ شفاهی، یادنامه، جشننامه، شناختنامه، صدای شاعر، مستند تلویزیونی و... در دست داشته باشیم. این برای ادبیات ما خسران و نقصان بزرگی است.
برای مانایی و ماندگاری و انبساط و حیات شجره طیبه ادبیات انقلاب اسلامی، ضرورت امروز «مستندسازی» و تدوین «تاریخ شفاهی» اینگونه ادبی است. اهتمام جدی در پرداختن به شعر و ادبیات انقلاب، ارائه تعریفی دقیق و قابل استناد، تبیین مؤلفههای آن و کالبدشکافی و آسیبشناسی اینگونه ادبی، یکی از ضرورتهایی است که بیاعتنایی به آن میتواند تبعات جبرانناپذیری برای نسل امروز و فردای انقلاب به همراه داشته باشد. غفلت از این مهم، به معنای به مخاطره انداختن «چیستی و هستی» ادبیات انقلاب اسلامی است.
وی افزود: بی هیچ تردیدی زمان آن رسیده است که شاعران، پژوهشگران و ادبای عصر انقلاب به ارائه تعریفی کاربردی و شفاف از شعر انقلاب بپردازند تا این مولود مبارک که امروز دوران میانسالی خود را پشت سر میگذارد، بتواند با مکاتب ادبی جهان به تعامل و گفتمان سازنده بپردازد. لازمه این کار معرفی شایسته و بایسته نسل شاعران انقلاب اسلامی به همراه تبیین مؤلفههای سبکی (ساختاری و مضمونی) این جریان و نظریهپردازی درباره آن است. اگر به این اتفاق دست پیدا کنیم، بدون شک دیگر امکان دستاندازی دیگران بر این جریان نیست و میتوان به تثبیت شعر انقلاب فکر کرد و حتی از بانیان دیگر مکاتب ادبی و طرفدارانشان خواست تا به شکلی جدی به این پدیده توجه کنند. با برکشیدن و تکریم نامآوران شعر انقلاب، علاوه بر اینکه زمینه برای باروری و بالندگی بیشتر اینگونه ادبی فراهم میشود، راه برای ترجمه و معرفی آثار ارجمند شاعران انقلاب به علاقهمندان شعر و ادبیات در ایران و سراسر جهان هموار خواهد شد.
اسماعیلی در پایان عنوان کرد: ناگفته نماند که در سالهای اخیر در حوزه تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب، وزارت ارشاد، حوزه هنری و شهرستان ادب -به صورت پراکنده- گامهایی برداشتهاند. همچنین به همت حسین قرایی -نویسنده و پژوهشگر ادبی- به صورت ذوقی و خودجوش تلاشهایی در این حوزه صورت گرفته که حرکتی قابلستایش اما ناکافی است. بدیهی است اقداماتی ازایندست نیازمند حمایت جدی و پشتیبانی مادی و معنوی نهادهای مسئول و متولیان فرهنگی است که امید است با برنامهریزیهای روشمند و هدفمند در آینده تداوم یابد.
افرادی در مقام استاد نایابند
امیر عاملی، شاعر و خوشنویس پیشکسوت کشورمان در طی سخنانی خود بیان کرد: بنده برحسب حُسن اتفاق بیش از ۳۵ سال پیش با مرحوم استاد براتیپور آشنا شدم، این آشنایی خیلی نزدیک شد در حد رفت و آمد و علیالخصوص در مکتوبات، نامهنگاری که الان بنده شاید بیش از ۸۰ نامه از ایشان را دارم که به خطی بسیار زیبا و متنی بسیار مهربانانه و توانمند نوشتند و بنده هم متقابلاً به همین اندازه برای ایشان نوشتهام.
وی ادامه داد: استاد براتیپور از چند نظر قابل دقیقهیابی و بررسی هستند، یکی شخصیت غیر از شاعرانه ایشان و دیگری شخصیت شاعرانه ایشان و آمیختن این دو با هم. افرادی در شأن و مقام جناب استاد نایاب هستند و اگر نگوئیم نایاب، بسیار کمیابند که سالهای سال بر یک مداری حرکت کردهاند و بر یک مداری اعتقادات خودشان را حفظ کردند. انسانی خانوادهمدار بودند، انسانی اجتماعی بودند، انسانی انقلابی بودند، بهدوراز شعار و مبتنی بر شعور، همواره موضعگیریهای درست و دقیقی داشتند و از طرفی خوی و خصلت شاگردپروری و ذرهپروری داشتند.
این شاعر و خوشنویس پیشکسوت در خاتمه گفت: دلم به این بیت سایه خوش است که: «مردن عاشق نمیمیراندش/ در چراغی تازه میگیراندش». درواقع شما میدانید «وَلا تَحسَبَن الذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبهِم يُرزَقونَ»، در مورد همین افراد است، ایشان رزمنده بودند و همرزم شهید بابایی بودند. وقتیکه شهید بابایی به شهادت رسیدند اولینبار ایشان زنگ زدند به بنده و گفتند: امیر! یک شعر در مورد شهید همشهری شما گفتم، یادداشت کن، من یادم نمیرود نوشتم «ای سرو به خون تپیده بابایی/ ای همسفر سپیده بابایی»، یک مثنوی بلندی بود، نوشتم. اولین هفته در نشریهای که بودم چاپ کردم و آن روز بعد از شهادت شهید بابایی خیلی با گریه با هم صحبت کردیم و ایشان گویی روح از بدنش رفته بود.
متعلق به انقلاب
مهدی رمضانی؛ دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز در این مراسم گفت: مرحوم آقای استاد براتیپور یک شخصیت اثرگذار و اثربخش در حوزه شعر و ادب انقلاب بودند و فردی که به لحاظ کاری در فضای ارتش رشد کرده و سرهنگ نیروی هوایی ارتش بوده ولی به لحاظ لطافت طبع به شعر روی آوردند و شعر گفتند. با وجود کسوت نظامی در دوره پهلوی، متعلق به انقلاب و در زمینه شعر انقلاب پیشرو میشوند و استاد خیلی از این عزیزان جوان و میانسالی است که الان در شعر و ادب فعالیت دارند.
سیدحکیم بینش، شاعر و پژوهشگر افغانستانی در بزرگداشت استاد براتیپور اظهار داشت: من از ایشان شعر کم خواندهام اما شعرهای خوب خواندهام. اشعار آیینی ایشان را دوست دارم. فضای شعرها یکدست است و مخاطب را به خود جذب میکند. درواقع یک نوع فضای حسی و عاطفی فوقالعادهای در شعرهای ایشان حاکم است. همین هم باعث شده که مخاطب جذب شعر و فضای شعر ایشان شود و ارتباط خوبی با آن برقرار کند.
بینش ادامه داد: من شعر ایشان را شعر متعهد میدانم با این توضیح که خیلیها شعر آیینی میگویند اما تعهدی پشت واژهها و کلماتشان نیست. آنها برای امام حسین(ع) شعر میگویند، اما زندگی و رفتارشان در جامعه با مشی و راه امام(ع) خیلی فاصله دارد. کافی است در شبی چراغ خاموش شود تا معلوم شود چند نفر در خیمه ماندهاند. درحالیکه رنگ و بوی شعر شاعرانی مثل استاد محمدجواد محبت و استاد عباسعلی براتیپور، همیشه شمیم و عطر تعهد دارد. بسیاری از بزرگان به این اذعان دارند که بین زندگی و شعر ایشان فاصلهای نبوده و با تمام باور قلبی شعر میگفتند.
این شاعر و پژوهشگر افغانستانی در پایان اظهار کرد: نکته دیگر تلاش ایشان در جمعآوری آثار آیینی و جمعآوری آثار در بعضی از موضوعات دیگر مثل فلسطین و امام خمینی(ره) هست. ایشان مجموعههای زیادی را گردآوری کردهاند که خود یک گنجینه است و میتواند منبعی برای شعر آیینی ما باشد.
در این مراسم شاعران و ادیبانی همچون علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، سید مسعود علویتبار، سیدحکیم بینش، امیر عاملی، عزیز آذینفرد، محمدعلی یوسفی، محمدمهدی عبدالهی، سیدحمیدرضا حسینی، نغمه مستشارنظامی، فاطمه ناظری، مهسا ایمانی و فاطمه نانیزاد حضور داشتند.
ما در غم استاد براتیپوریم
در این برنامه همچنین شاعران به قرائت شعر پرداختند و اشعار خود را به روح مطهر شادروان استاد عباسعلی براتیپور تقدیم کردند که در ادامه برخی از این اشعار را با هم میخوانیم:
سید مسعود علوی تبار
از شور و نشاط و شادمانی دوریم
بر ریختن سرشک خون مأموریم
این داغ عظیم است ولی نیست عجیب
ما در غم استاد براتیپوریم
هرچند مزار او سراسر نور است
در باغ بهشت قلب او مسرور است
آهی که برآورد ز دل ناله سنگ
غمنامه مرحوم براتی پور است
با ناله سنگ اشک غم توأم شد
با هر نفس آه پرشرر توأم شد
چون در غم استاد براتیپوریم
با آتش غصه نیشتر توأم شد
امیر عاملی
یک چند ساکنانِ جهانیم و میرویم
بیاختیار آمدگانیم و میرویم
این کاروانسرا به کسی ماندگار نیست
ما یک دو روز ساکن آنیم و میرویم
ما آمدهایم جانبِ دنیا جدا جدا
حالا ز هم جداشدگانیم و میرویم
بالا و پست، پست و بلندِ زمانه را
شادی مکن که غمزدگانیم و میرویم
رفتن، جوان و پیر ندارد به هوش باش
در این مسیر پیر و جوانیم و میرویم
یکسان نبوده شیوه رفتن به هیچکس
خواجه بدان! که در نوسانیم و میرویم
سید حمیدرضا حسینی
پیچیده صدای تو در دهلی و بیشاپور
ای شاعر ایرانی ؛ محبوبتر از مشهور
ای حافظه شیراز ای کمال نیشابور
بدرود ؛ خداحافظ ؛ استاد براتی پور
محمدعلی یوسفی
یکی در حال بیداری یکی درخواب میمیرد
یکی در حال بیماری یکی شاداب میمیرد
یکی در جایگاه و منزلت، در ناز و در نعمت
یکی هم بینوا و خالی از اِعراب میمیرد
یکی در فقر و بدبختی اجل را میشود تسلیم
یکی با ثروت و سرمایهای کمیاب میمیرد
یکی هنگام جان دادن به لطف حق شود سیراب
یکی هم با لبتشنه کنار آب میمیرد
یکی در پاکی و ایمان ولی در اوج گم نامی
یکی کافر ولی با شهرت و القاب میمیرد
یکی در مرکز فسق و فجور و در گنهکاری
یکی هم در میان مسجد و محراب میمیرد
یکی جام شهادت سر کشد در راه دین حق
یکی هم چون منافق، کافر و کذاب میمیرد
یکی مثل علی با «فزت رب الکعبه» میمیرد
یکی چون عبدود در غزوه احزاب میمیرد
تمام انبیا از آدم و تا نوح و تا آخر
محمد، گوهر یکدانه نایاب میمیرد
علی مرتضی و فاطمه با مرگ مأنوسند
حسین بن علی با جمله اصحاب میمیرد
ابر شوکت، قدر قدرت، اگر فرعون و نمرود است
ولیکن عاقبت با حالتی اعجاب میمیرد
همه حتی حکیم و شاه و دانشمند میمیرند
که هم دهقان و هم نجار و هم قصاب میمیرد
سرانجام زمین و آسمان و کهکشان مرگ است
که هم مهتاب و هم خورشید عالمتاب میمیرد
نباشد جاودان هرگز کسی جز ذات پاک او
که هر کس عاقبت در محضر ارباب میمیرد
همه در نوبت مرگند و مرگ جملگی حق است
خوشا احوال آن شخصی که او تواب میمیرد
مهدیه موحدیفر
انتهای پیام