خرد علمی؛ محور اصلی اشعار خیام
کد خبر: 4141604
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۳
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

خرد علمی؛ محور اصلی اشعار خیام

یک استاد دانشگاه گفت: خیام به نوعی خرد علمی رسیده بود و این خرد، دستمایه و محور اصلی مضامین‌ اشعار او را دربر می‌گرفت.

آرامگاه خیام نیشابوریغیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری، ملقب به حجة‌الحق، رباعی‌سرای ایرانی در دوره سلجوقی است. وی شهرتی جهانی دارد و رباعیاتش در جای‌جای جهان به گوش می‌رسد. ۲۸ اردیبهشت‌ماه با عنوان روز بزرگداشت حکیم‌ عمر خیام نام‌گذاری شده است. به همین مناسبت، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفت‌وگویی با ناصر جان‌نثاری، استاد زبان و ادبیات فارسی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد انجام داده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید.
 
ایکنا - علت شهرت جهانی خیام چیست؟
 
صحبت درباره خیام بسیار گسترده و عمیق است، به‌دلیل اینکه وقتی می‌خواهیم او را معرفی کنیم، می‌گوییم ریاضی‌دان، منجم، فیلسوف و رباعی‌سرای قرن پنجم و اوایل قرن ششم. چون تولد خیام 420 و وفاتش 505 هجری‌ قمری است، یعنی دقیقاً وفات او با وفات غزالی همزمان است، بحث‌هایی بین این دو شاعر بوده که در ادامه به آن اشاره می‌کنم. علت شهرت خیام، متعدد است و مهم‌ترین آن اینکه ادوارد فیتزجرالد انگلیسی تقریباً 25 سال از عمر خود را صرف جمع‌آوری و ترجمه رباعیات خیام کرد، اشعار او را به دنیا معرفی نمود و مردم مشاهده کردند پیام‌هایی که در رباعیات و نوشته‌های خیام آمده است، با ظاهر مفاهیم دینی تعارض دارد و برای آنها سؤال شد که چرا سخنان او به این شکل است، در برابر عرف جامعه آن زمان ایستاده و سخنانی گفته که شاید به نظر برخی کفرآمیز هم بوده است.
 
به هر حال، خیام سه ساحت داشت؛ ریاضی‌دان، منجم و بلکه حکیم بود. اصطلاح حکیم در قدیم به کسی گفته می‌شد که در علوم گوناگون مسلط بود و وقتی علم را به ریاضیات، طبیعیات و الهیات تقسیم می‌کردند که هر سه زیرمجموعه فلسفه محسوب می‌شد، حکیم به همه این علوم مسلط بود. این خیام، حکیم و ریاضی‌دان بود. شخص دیگری به نام خیامی بوده که بسیار گمنام است و بعد از اینکه مغولان به نیشابور حمله می‌کنند، کتابخانه‌ها را آتش می‌زنند و حتی به مساجد جسارت می‌کنند، در یکی از خانه‌ها یا کتابخانه‌ها دیوان شعری باقی می‌ماند که قسمت‌هایی از آن سوخته شده بود و در انتهای آن، رباعیاتی وجود داشته که شاعر آنها هر کس بوده، مهری به نام الخیامی زیر این رباعیات زده است. برخی شک کردند که خیام فیلسوف، منجم و ریاضی‌دان نمی‌توانسته اهل رباعی باشد، چون شعر، عالم تخیل است و مثل فلسفه و کلام نیست که با محوریت عقل باشد، اما بعدها با تحقیقاتی که در خارج و داخل صورت گرفت، متوجه شدند این رباعیات از کسی است که فیلسوف و حکیم باشد، نه شخص گمنامی مثل خیامی.
 
استاد خیام، بهمنیار تلمیذ، از شاگردان برجسته ابن‌سینا بود و از این نظر می‌توان گفت که فلسفه خیام، مشایی است، به این دلیل که به ابن‌سینا، فارابی و در نهایت، ارسطو برمی‌گردد. شهرت جهانی خیام بیشتر مدیون تلاش‌های ادوارد فیتزجرالد انگلیسی است که  25 سال از عمرش را به معرفی خیام به جهانیان پرداخت. در حال حاضر، اگر از فردی خارجی بپرسیم که کدام‌یک از شخصیت‌های ایرانی را می‌شناسد، بدون تردید خیام را جزو اولین‌ها نام می‌برد، چون رباعیات او بارها به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی، اسپانیایی و اکثر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است و مردم جهان بیش از مولانا، حافظ، عطار و سنایی، خیام را می‌شناسند. علتش هم این است که با بیان مبانی فلسفی و کلامی، در اندیشه‌های دینی زمان خود پارادوکسی به وجود آورد.

 

ایکنا ـ مضمون عمده اشعار خیام چیست و چه اندیشه‌ای را دنبال می‌کرده است؟

خیام به نوعی خرد علمی رسیده بود. در یک تقسیم‌بندی کلی، علم به science شامل ریاضیات، زیست‌شناسی، فیزیک و شیمی و wisdom به معنای حکمت و خرد تقسیم می‌شود، همان که فردوسی در ابتدای شاهنامه می‌گوید: «به نام خداوند جان و خرد.» این خرد، دستمایه و محور اصلی مضامین‌ شعر خیام است. او سعی می‌کند به هستی نگاه کند و آن را مورد توجه قرار دهد. در قرن پنجم و ششم با ظهور سلجوقیان، تعصب عمیق و شدیدی بر سرزمین‌های اسلامی غالب شده بود و خیام با اشعار و نظریاتش مقابل این تعصب نامیمون ایستاد و حتی با غزالی هم بحث‌های عمیقی داشت که نشان‌دهنده اختلافات میان آنهاست. غزالی نیز به‌عنوان یک فیلسوف و متکلم، اندیشه‌هایش در آن زمان و حتی تا 300 سال بعد بسیار رواج داشت.
 
هستی‌شناسی خیام مبتنی بر تردید و پرسش است؛ یعنی مدام می‌پرسد چرا و برای چه؟ می‌دانیم که دستمایه هر فیلسوفی، چراهایی است که در ذهن دارد. فیلسوف می‌گوید هر چیزی که در این عالم ببینم یا بشنوم، می‌گویم چرا و برای چه این‌طور شده است؟ این چراها پیوسته پشت سر هم می‌آید و باعث شکوفایی علم، آشکارشدن مبهمات و حل‌شدن مجهولات می‌شود. خیام در رباعیاتش از فلک شکایت می‌کند و محور عمده‌ای از اشعارش، شکایت از فلک و روزگار است. حقیقتی که خیام دنبال می‌کند، حقیقت مطلق و ذات مطلق یعنی خداست و خدایی که معرفی می‌کند، خدای قهار عذاب‌دهنده جهنم‌آفرین نیست، بلکه خدای بخشنده، آمرزنده، رحیم و رحمان است.
 
نکته دیگری که درباره رباعیات خیام می‌توان گفت اینکه، پرسش‌هایی که مطرح می‌کند، با پرسش‌های یک عارف و صوفی متفاوت است؛ یعنی هرمنوتیک خیام با هرمونوتیک حلاج، غزالی، سنایی غزنوی، مولانا و حافظ تفاوت دارد، اگرچه به حافظ بسیار نزدیک بوده و حافظ از او تأثیر زیادی پذیرفته است. رباعیات جذاب خیام به لحظه و دم توجه دارد و می‌گوید این عالم هیچ در هیچ است، چرا برای هیچ در هیچ غصه می‌خوری و پریشانی؟
 
نکته دیگری که در شعر خیام بسیار مهم است اینکه، وجود و هستی تکرار می‌شود و ایستا نیست. خیام به تکرار عالم عقیده داشت، برخلاف افلاطون که می‌گوید عالم از ازل شروع شده، به ابد ختم می‌شود و ما میان ازل و ابد قرار گرفته‌ایم. از آنجا که نیشابور جزو سرزمین خراسان قدیم بود و خیام در آن ناحیه زندگی می‌کرد، تفکر بودایی بر اشعار او اثر گذاشته و اندیشه‌هایی که خیام در رباعیاتش مطرح کرده، برگرفته از این تفکر بوده است.
 
ایکنا ـ بارزترین ویژگی اشعار خیام چیست؟
 
خیام، شاعر غنیمت شمردن دم و لحظه است و در یکی از رباعیاتش می‌گوید: «از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن/ فردا که نیامده‌ست فریاد مکن/ بر نامده و گذشته بنیاد مکن/ حالی خوش باش و عمر بر باد مکن» در نتیجه، غنیمت شمردن دم و لحظه و پرسش از جهان، دو ویژگی بارز اشعار خیام است و با وجود سؤالاتی که مطرح کرده، برای برخی این سؤال پیش آمده‌ که چرا یک فیلسوف مقید به دین، بهشت، جهنم و قیامت را زیر سؤال برده است؟ در پاسخ باید گفت که این لحن و زبان خیام بوده و با لحن و زبان دیگر شعرا متفاوت است. خیام فیلسوفی بود که می‌خواست درون‌مایه‌های جهان را کشف و آشکار کند. بنابراین، ناچار به بیان این سخنان بود.
 
ایکنا ـ آیا اشعار خیام می‌تواند درباره مسائل امروز جامعه حرفی برای گفتن داشته باشد؟
 
امروزه از اشعار خیام بسیار می‌توان برای حل مسائل جامعه استفاده کرد. به‌عنوان یک استاد دانشگاه، افسوسی که دارم، این است که در کشورهای اروپایی، پزشک‌ها و روانکاوها وقتی بیماری به آنها مراجعه کند، به جای اینکه قرص و آمپول تجویز کنند، یک رباعی را روی یک کاغذ به‌عنوان نسخه می‌نویسند و به بیمار می‌دهند، حال آنکه در ایران، با وجود اینکه خیام متعلق به ماست، می‌خواهیم با داروهای شیمیایی بیماری‌های روحی و روانی را درمان کنیم و این خطای بزرگی است. تعبیر عامیانه‌ای که می‌گوید این نیز بگذرد، درواقع خلاصه و عصاره رباعیات خیام است. از آنجایی که متأسفانه در کشور ما افسردگی، اضطراب‌ و بیماری‌های روحی و روانی آمار بالایی دارد، رباعیات خیام می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد.
 
یک جنبه سلبی شعر خیام این است که می‌گوید: هیچ در هیچ است، غصه هیچ در هیچ را مخور و یک جنبه ایجابی و مثبت شعر او این است که می‌گوید: لحظه‌ها را قدر بدان و شاد باش، خودت را از تعلقات و وابستگی‌ها رها کن، مردم را دوست داشته باش، راحت زندگی کن و بدان که همه شهرت‌ها و موقعیت‌ها به زیر خاک می‌رود. خیام در یک رباعی بسیار مشهور می‌گوید: «هر سبزه که بر کنار جویی رسته‌ست/ گویی ز لب فرشته‌خویی رسته‌ست/ پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی/ کآن سبزه ز خاک لاله‌رویی رسته‌ست» او درختان و گل‌ها را صورت زیبارویی می‌داند که از دنیا رفته و خاکش تبدیل به گل شده، مرگ دیر یا زود به سراغ همه می‌آید، پس به خودمان سخت نگیریم: «ای دل غم این جهان افسرده مخور/ بیهوده نه‌ای غمان بیهوده مخور/ چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید/ خوش باش غم بوده و نابوده مخور».
 
فاطمه کاظمینی
 
انتهای پیام
captcha