به گزارش ایکنا از اصفهان، سهیلا ترابی فارسانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر در نشست «نشریات زنان از مشروطه تا پهلوی؛ با تأکید بر نشریه زبان زنان اصفهان» که روز گذشته، ۹ خردادماه در مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل وابسته به سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان برگزار شد، با بیان اینکه اولین نشریه زنان، چهار سال پس از مشروطه انتشار یافت، اظهار کرد: در آن دوران، زنان محدودیت آموزش داشتند و نبود مدارس مشخص و محدودیت خروج از خانه و فعالیت اجتماعی، از ویژگیهای وضعیت اجتماعی زنان در ایران بود. بنابراین، حوزه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با جهان بیرون مرتبط بود که زنان با آن فاصله داشتند و زنانی را شاهد هستیم که برای مادری و همسری آموزش میدیدند، در بازه زمانی ۹ تا ۱۴ سال ازدواج میکردند و اگر دیرتر میشد، شانس ازدواج را از دست میدادند. ادامه آموزشهای مربوط به نقش مادری و همسری از سوی مادرشوهر انجام میشد، اما مشروطه گفتمان تازهای بود که نگاه جدیدی به جامعه منتقل میکرد و در پی تغییر وضعیت زنان بود. با این وجود، پیروزی جنبش مشروطه نه به لحاظ سیاسی و نه از نظر اجتماعی، بهدلیل مقاومت اجتماعی تغییر عمدهای در جامعه ایجاد نکرد.
وی افزود: به همین دلیل، تعدادی از زنان پیشرو که آموزشهایی در خانوادههای روشنفکر خود دیده بودند، به این فکر افتادند تا مدرسه را به خانه ببرند و علت ایجاد نشریات همین بود؛ به این صورت که افراد باسواد آنها را در مجامع میخواندند و بعد بهصورت شفاهی نقل میکردند. اولین نشریه زنان چهار سال پس از مشروطه در سال ۱۹۱۰ شمسی به دست خانم کحال که طبابت را نزد پدر آموخته و بعد به مدرسه آمریکایی رفته بود، منتشر شد و به همین دلیل، به او دکتر کحال میگفتند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اولین کاری که نشریه دانش انجام میداد، این بود که در فضای مبتنی بر نقش سنتی زنان، ایدههای جدید مطرح میکرد. این نشریه برای تغییر فضای اجتماعی، بر توانمندسازی زنان در فضای سنت تأکید میکرد؛ یعنی معتقد به تعطیلی آشپزخانه و نقشهای مادری و همسری نبود، بلکه همین نقشها را با دو پارامتر علم و عقل و گفتمان مدرن آمیخت و مخاطبان آن در درجه اول، اعیان و اشراف بودند که غم نان نداشتند. درواقع، این گروه بر خانهداری و همسرداری عاقلانه و عالمانه، رعایت بهداشت و نکات ریزی که امروز بهصورت طبیعی رعایت میشود، تأکید میکرد.
وی ادامه داد: روش دیگر این نشریات، استفاده از ادبیات و رمان بود؛ مجموعهای از داستانهای خارجی ترجمه و آن دسته که متناسب با علایق زنان بود، در این نشریات منتشر میشد تا نوعی آموزش غیرمستقیم انجام شود. در این نشریات، به ازدواج در سنین پایین میپرداختند و اعلام میکردند بهتر است دختران پیش از ازدواج به بلوغ جسمی و عقلی برسند.
ترابی فارسانی تصریح کرد: نشریه دانش یک سال بیشتر دوام نیاورد، زیرا تمام هزینهها را خود تأمین میکرد و درآمدزایی خاصی نداشت. پس از تعطیلی دانش، در سال ۱۹۱۳، نشریهای دیگر بهوسیله مزینالسلطنه منتشر شد که نشریهای ادبی، اخلاقی و بهداشتی بود، بر مسائل زنان تمرکز داشت و به وظایف زنان، تربیت فرزند و لزوم علمآموزی دختران میپرداخت. این نشریه تلاش میکرد با بیان دلایل متعدد، خیال مردان جامعه سنتی را از حضور زنان در عرصه اجتماعی راحت و به آنها اعلام کند که با تحصیلات زنان، خانهداری و همسری آنها بهبود مییابد. آنها از واژه علم خانهداری و علم همسرداری استفاده و بیان میکردند که بدون آموزش، زنان فقط فرزندان را نگهداری میکنند، اما با آموزش، فرزندان به دست آنها تربیت میشوند. همچنین روایتهایی از زندگی و فعالیت زنان اروپایی منتشر و بیان میکردند تعریف مشاغلی مثل خلبانی، لوکوموتیورانی، سیاستمداری و... برای زنان نشاندهنده تغییر گفتمان جامعه است. نکتهای که نشریه دوم اضافه میکرد، توجه به حقوق زنان و موضوع حقوق بشر بود و برای پرداختن به این موضوع از عباراتی مثل شرافت و کرامت استفاده میکرد تا موجب حساسیت جامعه نشود.
وی افزود: نشریه سوم با عنوان «زبان زنان» در سال ۱۹۱۸ از سوی صدیقه دولتآبادی در اصفهان منتشر شد که کار فرهنگی ویژهای بود. صدیقه دولتآبادی از خاندان دولتآبادی معروف در اصفهان و دختر هادی دولتآبادی، روحانی معمم بود که خانواده فرهیختهای بودند و صدیقه بهعنوان تنها دختر خانواده با ۶ پسر، به شدت مورد توجه پدر بود و آموزشهای او از کودکی آغاز شد، در فضایی خاص و قدرتمندانه بدون تفاوت میان او و برادران تربیت شد و آموزشهای علمی و سیاسی متعددی نزد پدر و برادر دید. او برای تأسیس مدارس دخترانه در اصفهان تلاش زیادی انجام داد و در اولین گام، مدرسه شرعیات را تأسیس کرد که چند روز بعد تعطیل شد. بعد از آن، اکلالمدارس را تأسیس کرد و مدیریت آن را به یکی از دوستان خود سپرد، ولی آن هم بهدلیل مخالفتهای موجود تعطیل شد.
این استاد دانشگاه گفت: دولتآبادی بعد از گذشت یک سال از انتشار نشریه زبان زنان و حمله به آن، مجبور به تعطیلی نشریه و مهاجرت به تهران میشود، چند شماره از نشریه را در تهران منتشر میکند، اما آن هم به علت سفر به فرانسه برای تحصیل و مداوا تعطیل میشود. او اولین زنی است که به نمایندگی از زنان ایران در کنفرانس زنان صحبت میکند و باعث تعجب همگان میشود. صدیقه دولتآبادی در فرانسه به تحصیل در رشته تعلیم و تربیت پرداخت و با فروش زمینهای خانوادگی، هزینه تحصیل را پرداخت کرد. زبان زنان میخواست مطالبات و مسائل زنان را از سوی خود آنها بیان کند و برخلاف خواسته معمول آن زمان که زبان زنان را کوتاه میخواست، تلاش میکرد حرف زنان را به گوش جامعه برساند.
وی ادامه داد: اتفاق جالب این است که زبان زنان خاص مسائل زنان نبود و مقالات سیاسی هم منتشر میکرد که یکی از دلایل تعطیلی نشریه نیز چاپ مقالهای درباره قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس بود. واژهها و اصطلاحاتی مثل سوسیالیسم، ناسیونالیسم و دموکراسی که در فضای سیاسی جامعه متداول شده بود، در این نشریه مطرح میشد. آموزش دختران با الهام از موج اول فمینیسم، لزوم تأسیس مدارس دخترانه، توجه به ملیگرایی و ایران بهمثابه یک ملت، حقوق زن و مرد و حق رأی، از مسائل مورد تمرکز این نشریات بود. زنان ایدهآل در همه این نشریات، زنان اروپایی بودند که حق انتخاب همسر در سن بالاتر و حق تحصیل داشتند.
ترابی فارسانی با بیان اینکه زبان زنان در اصفهان نسبت به نشریات پیش از خود، رادیکال بود و تندروانه عمل میکرد، گفت: یکی از دلایل این رادیکالیسم، زمان انتشار آن بود؛ زیرا در سالهای بعد از جنگ جهانی فضا به خودی خود حالت رادیکال داشت و پیروزی انقلاب روسیه هم به این فضا دامن میزد. بنابراین، نشریات دیگر هم در تداوم این نشریه مجوز میگرفتند و منتشر میشدند، در حالی که در یک سال اول انتشار زبان زنان، هیچ نشریه دیگری وجود نداشت. هیچ نشریه شهرستانی به جز زبان زنان در کشور نبود، البته جهان زنان یک شماره در مشهد و بعد در تهران منتشر شد؛ زیرا در تهران فضا بازتر بود. لذا از این نظر، کار صدیقه دولتآبادی با توجه به رادیکالبودن نشریه، کارستان بوده است.
وی بیان کرد: جهان زنان، عالم نسوان و نامه بانوان، سه نشریه دیگری بود که بعد از زبان زنان و در تداوم لحن رادیکال این نشریه منتشر میشد. نشریه جهان زنان سه سال پس از جنگ جهانی از سوی فخرآفاق پارسا منتشر و بعد از انتشار یک شماره این نشریه در مشهد و توقیف آن، به تهران و سپس همدان تبعید شد. لحن انتقادی و تغییر وضعیت زنان نه در چارچوب سنت، بلکه با ورود عناصر جدید، نگاه خوشبینانه به آینده و تأکید بر آموزش، از مشخصههای این نشریه بود که با استفاده از احادیث و روایات مطرح، سعی میکرد تأثیر آموزش را در زندگی عملی و روزمره نشان دهد و بر حضور زنان در عرصه اجتماعی تأکید کند. حق انتخاب همسر، حق تحصیل و ورود به جامعه در این نشریه مطرح و بیان میشد که با دور نگهداشتن زنان از عرصه اجتماعی و آموزشها، وقتی قرار بر حضور آنها در جامعه میشود، هیچ یک از اصول و آداب اجتماعی را نمیدانند و گویا از دارالمجانین به جامعه ورود کردهاند و این حاصل شرایطی است که ما برای زنان ایجاد کردهایم.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: نشریه عالم نسوان از سوی نوابه صفوی، از محصلان مدرسه آمریکایی منتشر میشد. این مدرسه تأثیر زیادی در تغییرات اجتماعی داشت و بسیاری از نیروهای پیشرو و آوانگارد از محصلان این مدرسه بودند. عالم نسوان بر بهداشت، اخلاق، تربیت اطفال، خانهداری، مد و لباس و ادبیات، شرایط زنان در سایر کشورها، حقوق بشر و مشارکت زنان با لحنی تند و عصبانی میپرداخت. در این نشریه، موضوع کار زنان برای اولین بار مطرح شد، در حالی که نگاه به کار زن بسیار منفی و تحقیرآمیز بود.
وی تأکید کرد: نشریه عالم نسوان در تلاش برای تغییر این نگاه بود. بعد از این تلاش فرهنگی، مشاغلی مثل پرستاری، معلمی و پزشکی برای زنان پذیرفته شد. لذا، این نشریه درباره کار زنان بهصورت کلی صحبت میکردند و بعد آرام آرام به مشاغل گوناگون میپرداختند. همچنین توجه به فردیت زنان در نشریه عالم نسوان برای اولین بار مطرح شد و علاقهمندیهای شخصی آنها مورد تأکید قرار گرفت. این تلقی برای اولین بار مطرح شد که زنان علاوه بر نقشهای سنتی باید به فردیت خود بپردازند. لذا، در این مرحله نگاه به تقویت زنان، سلامت جسم، مانعشدن از چاقی، ورزشکردن، بهداشت فردی، تحصیل و توجه به خود شکل گرفت که همه اینها باعث تحول در فرهنگ جامعه آن زمان شد. نشریه نامه بانوان نیز از سوی شهناز آزاد با محتوای مسائل قبل از جمله علم، عقل، تساوی حقوق و آموزش منتشر میشد، با توجه خاص به موضوع حجاب که از روبنده انتقاد میکرد و به استفاده از حجاب شرعی برای حضور زنان در اجتماع تأکید داشت.
پریسا عابدی
انتهای پیام