به گزارش ایکنا به نقل از The National، توماس هِلم (Thomas Helm) نویسنده این روزنامه اماراتی در یادداشتی به تحلیل سفر اخیر محمود عباس به چین پرداخت و نوشت: لی چیانگ، نخستوزیر چین، در حالی که هر دو دولت (فلسطین و چین) به دنبال تقویت روابط هستند، با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار کرد.
این سفر پنجمین سفر رسمی عباس به چین در سی و پنجمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور است.
این سفر همچنین به عنوان فرصتی برای چین در نظر گرفته میشود تا جایگاه خود را در خاورمیانه ارتقا دهد، زیرا به نظر میرسد ایالات متحده در حال خروج از منطقه است.
چیانگ در جلسه اخیر، عباس را دوست قدیمی مردم چین خواند و هر دوی این مقامات برنامههای خود را برای ایجاد یک مشارکت استراتژیک که در مورد آن صحبت شد، اعلام کردند.
این ابتکار شامل پیشنهاد چین برای فلسطین برای موقعیت شریک گفتوگو در سازمان همکاری شانگهای بود؛ یک نهاد چندجانبه که بیشتر بر تهدیدات امنیتی منطقه تمرکز دارد.
عباس همچنین نسبت به راهاندازی کمیته تجارت مشترک اقتصادی چین و فلسطین ابراز امیدواری کرد.
نور عوده(Nour Odeh)، تحلیلگر برجسته فلسطینی میگوید: این دیدارها منعکسکننده روابط تاریخی و قوی بین این دو کشور است و به ابتدای جنبش ملی مدرن بازمیگردد. موضع چین در قبال فلسطین محکم و ثابت بوده و سابقه رأیگیری این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد گواهی بر آن است. با توجه به گسترش روابط چین در سطح جهانی و به طور خاص با اسرائیل، فلسطینیها به چین نیاز دارند تا از این روابط برای تأثیرگذاری بر اسرائیل و تشویق آن به تغییر سیاستهایش در قبال اشغالگری استفاده کند.
به همین ترتیب، عباس زکی، رئیس بخش روابط چین در جنبش فتح، نیز معتقد است سفر عباس نشاندهنده نقش رو به رشد منطقهای چین پس از مشارکت در نشست سران بلندپایه بین ریاض و پکن است که در ماه دسامبر برگزار شد، عربستان سعودی و ایران مجدداً روابط بین خود را احیا و سوریه هم به اتحادیه عرب بازگشت.
اما هیو لوات(Hugh Lovatt)، تحلیلگر شورای روابط خارجی اروپا، گفت که این نشستها نتایج محدودی برای فلسطین به همراه خواهد داشت.
وی افزود: روی کاغذ، امضای یک مشارکت استراتژیک روابط دوجانبه فلسطین با چین را به همان سطوحی که مراکش و اردن از آن برخوردار هستند ارتقا میدهد. اما در عمل، منافع فلسطین احتمالاً محدود خواهد بود، بهویژه با توجه به کنترل کامل نظامی و اقتصادی که اسرائیل بر فلسطین اعمال میکند.
با این وجود، این نشستها نشاندهنده فعالیتهای بینالمللی در سطح بالا در رابطه با مناقشه اسرائیل و فلسطین بوده و این در حالی است که فشارها برای حل مسئله فلسطین از سوی قدرتهای غربی همواره شامل مذاکرات صلح میشود؛ مذاکراتی که به طور فزاینده نتایج محدودی را نشان داده است.
بر اساس بیانیه وزارت خارجه فرانسه، در ماه مِی، وزرای خارجه فرانسه، مصر، آلمان و اردن خواستار ایجاد یک افق سیاسی برای امید دادن به مردم، چشمانداز معنادار و پایان دادن اشغالگری شدند.
لوات میافزاید: چنین فشاری برای از سرگیری مذاکرات صلح یک چیز است، اما سرمایهگذاری جدی دیپلماتیک برای تحقق این امر چیز دیگری است.
تحلیلگر شورای روابط خارجی اروپا افزود: تاکنون نشانههای کمی مبنی بر تمایل اروپاییها به این کار وجود داشته است. در عوض آلمان و سایر کشورهای اروپایی همچنان توجه خود را از موضوع فلسطین تغییر میدهند. علت، تقویت روابط با اسرائیل و پاسخ به مجموعه جدیدی از چالشهای ژئوپلیتیک ناشی از اقدام نظامی روسیه در اوکراین است.
نور عوده تلاشهای کنونی غرب را توخالی و از نظر سیاسی بیاهمیت توصیف کرد و گفت: دولت کنونی در تلآویو حتی وجود مردم فلسطین را به رسمیت نمیشناسد و برنامهای دارد که به طور واضح هدف آن الحاق دائمی تمام فلسطین تاریخی است. به نظر من فراخوانی برای مذاکرات صلح در این زمینه، بدون حصول اطمینان از تغییر اساسی در مواضع اسرائیل که آنها را با قوانین بینالملل باید تطبیق دهد، چیزی جز مالهکشی برای این رژیم تروریست، فاسد و در کمترین حالت یک فاشیست خودخوانده نیست.
ترجمه: محمدحسن گودرزی
انتهای پیام