به گزارش ایکنا؛ سیدمهدی شجاعی با نگارش داستان «فصل خوب پیوستن»، نگاهی به زندگی یکی از قهرمانان حادثه عاشورا داشته و در داستان «وای تشنگی...» ضمن روایت داستان حضرت سکینه(س)، دلهای مخاطبان نوجوان را به تلاطم واداشته، غبار تاریخ را از مصیبت عظیم کربلا زدوده و مخاطبان هدف خود را به ظهر عاشورای 61 هجری دعوت کرده است.
شجاعی با این دو کتاب که توسط نشر نیستان منتشر و هم اکنون در دسترس علاقمندان است، بار دیگر به تجدید عهد با مخاطب نوجوان پرداخته است.
«فصل خوب پیوستن»؛ روایت شهادت «مسلم ابن عوسجه»
کتاب «فصل خوب پیوستن» نگاهی است موجز به زندگی «مسلم ابن عوسجه» از یاران امام حسین(ع) دارد که در کوفه سعی کرد به قیام «مسلم ابن عقیل کمک» کند. اما به دنبال ناکامی در آن و فریب خوردن از جاسوسی به نام «معقل» که منجر به شهادت مسلم شد، از کوفه گریخت و خود را به کربلا و سپاه امام رساند و در نهایت در صف یاران شهید ایشان قرار گرفت.
شجاعی در این کتاب از شیوه روایی سادهنویسی و استناد نکردن بیش از حد به جزئیات روایت تاریخی بهره برده است. گویی برای او جان کلام و حرکت «مسلم ابن عوسجه» و نه جزئیات زندگی او مد نظر بوده است.
همانطور که از نامی که او برای کتابش انتخاب کرده است بر میآید، این داستان روایتی از اعتقاد و وفای به عهد با اهل بیت(ع) و تلاش برای یاری دادن به آنها در هر موقعیت و ساختاری از زندگی است.
شجاعی با همین مفهوم ذهن مخاطب را بدون نیاز به پیچیدگیهای روایت تاریخی زندگی مسلم، به فرازهایی فداکارانه و عاشقانه از زندگی او هدایت میکند و سعی میکند با خلق لحظاتی احساسی همانند شیوه استقبال امام از او، جان کلامش که خدمت و اطلاعت و باور تام داشتن به فلسفه و قیام امام است را در دل و جان مخاطب بنشاند.
این کتاب جدای از متن خود با تصویرگری متفاوتی از صدیقه احمدی همراه شده است. احمدی در این کتاب به شیوه مستند تاریخی دست به تصویرگری زده است که کمک شایانی به ارتباط مخاطب با متن داستانی کرده است. او سعی کرده تصویرهایی را به این کتاب بیافزاید که به شکلی کاملا عینی بازسازی کننده متن داستان است.
شیوه اجرای این تصاویر نیز به شکلی است که بناها، افراد و موقعیتها به طبیعیترین شکل ممکن و با کمترین رجوع به تخیل در ذهن مخاطب بازسازی میشود و این اتفاق در باورپذیری و تأثیرگذاری این داستان نقش مهمی را ایفا میکند.
دعوت به ظهر عاشورا با رو.ایت حضرت سکینه(س) در «وای تشنگی...»
سخن گفتن از حادثه دلخراش عاشورا برای نوجوانان امروز، کار سادهای نیست و از عهده و گرده هر فردی بر نمیآید. فاصله فرهنگی، میان ما و فرزندانمان بسیار بیشتر از نسلهای گذشته شده است. چنانکه گاهی به نظر میرسد در جستن زبان مشترک، حتی برای بیان موضوعات روزمره، نیاز به کمک داریم.
حال، با این زبان، چگونه میتوانیم فاجعهای را که در آسمان و زمین مشابه آن روی نداده، شرح دهیم و احساسی را بیان کنیم که شاکله ارادت ما را به اهل بیت (س) میسازد؟
«وای تشنگی…» به قلم سیدمهدی شجاعی پاسخی در اوج زیبایی و صلابت کلام به این دغدغه به جا است و قهرمان داسان، حضرت سکینه(س) راوی ماجرا است.
داستان، با استفاده از معتبرترین متون شیعی، از زبان ایشان شرح و بسط مییابد و این دختر 14 ساله، که در روضههای رایج از نقشی کمرنگ برخوردار است در این داستان به یکی از چهرههای اصلی تبدیل میشود تا خواننده بتواند نزدیکی بیشتری با ایشان احساس کند و فاجعه را در اعماق روح خود به درک بنشیند.
نثر محکم «وای تشنگی…» در همراهی با تصویرسازی خلاقانه سیدحسام طباطبایی فضایی منحصر به فرد آفریده است. تلاقی این هر دو در کتاب «وای تشنگی..» گویی قصد دارد خواننده خود را به صحنه تاثیرگذار پرده خوانیهای زمان گذشته ببرد. با این تفاوت که هنرمند، مفاهیمی جدید را با استفاده از عناصر بصری قدیمی و تکنیکهای آشنا خلق میکند.
او مفهوم کشتی نجات بودن حضرت امام حسین(ع) را بُنمایه ایده بصری کتاب قرار میدهد، طوری که در تمام اثر، زمین را آب و آسمان را خاک گرفته است. در کنار این ابتکار، عناصری قدیمی همچون حضور فرشتگان، نورانی نشان دادن چهره معصومان(ع) حاضر در صحرای کربلا، گلهای لاله روییده از خون شبیهترین مخلوق روزگار به رسول اکرم(ص) و کبوترهای سفید تیرآگین شده، تأثیر نقاشیها را دوچندان میکند.
طباطبایی نقطه اوج ماجرای عاشورا را با تصویر خونآلود و خسته ذوالجناح در آستانه خیمه اهل بیت نشان داده است. با این تفاوت که در کار او برخلاف مینیاتور مشهور استاد فرشچیان، خبری از زنان و کودکان نیست و نجابت و تنهایی این موجود باوفا، قلبها را به تپش وا میدارد.
در مورد «وای تشنگی…» بیش از اینها میتوان نوشت اما به طور خلاصه، اثری خاص و عاشقانه است که چاپ نفیس، قطع مناسب، آن را به انتخابی خاص و ماندگار تبدیل کرده است. کتابی که بیتردید میتواند همچون سایر آثار سیدمهدی شجاعی برای سالهای سال مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهد.
انتهای پیام