اگر اراده خدا بر یارى مؤمنان است، چرا بسیارى از انبیاء به شهادت رسیدند؟
کد خبر: 4160487
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۸
پاسخ به یک سوال؛

اگر اراده خدا بر یارى مؤمنان است، چرا بسیارى از انبیاء به شهادت رسیدند؟

نصرت و یاری الهى در مورد پيامبران و مؤمنان به صورت‏‌هاى مختلف جلوه مى‏‌كند كه برخی از آنها اگرچه در يك نگاه سطحى و اولیه شكست دانسته می‌شود، ولى در واقع پيروزى و نصرت الهى را در بر دارد. باید توجه داشت که پیروزی به عصر و زمان خاص و مكان خاصّى محدود نمى‌شود، لذا هرگز انبيا و مؤمنان شكست نخوردند چرا كه در نهايت، عقيده و مرام آنان باقى ماند و در حقيقت يارى خدا نسبت به اعتقادات آنان، همان يارى آنان است.

یاری مومنان توسط خداوندبه گزارش ایکنا از اردبیل، نصرت و یاری الهى در مورد پیامبران و مؤمنان به صورت‏هاى مختلف جلوه مى‏‌کند؛ که برخی از آن‌ها اگرچه در یک نگاه سطحى و اولیه شکست دانسته می‌شود، ولى در واقع پیروزى و نصرت الهى را در بر دارد.

باید توجه داشت که پیروزی به عصر و زمان خاص و مکان خاصّى محدود نمى شود، لذا هرگز انبیا و مؤمنان شکست نخوردند؛ چرا که در نهایت، عقیده و مرام آنان باقى ماند و در حقیقت یارى خدا نسبت به اعتقادات آنان، همان یارى آنان است.

نصرت انبیا و مؤمنان از سنّت‏هاى الهى است. خداوند در آیه ۵۱ سوره غافر قرآن می‌فرماید: «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ فىِ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَاد»«ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده ‏اند، در زندگى دنیا و(در آخرت) روزى که گواهان به پا مى‏‌خیزند یارى مى‏‌دهیم».

نصرت الهى در مورد پیامبران و مؤمنان به صورت‏‌هاى مختلف جلوه مى‌کند؛ گاهى با ایجاد الفت و گرایش دل‏‌ها(۱)، گاهى با استجابت دعا(۲)، گاهى با معجزه و استدلال(۳)، گاهى با عطاى حکومت(۴)، گاهى با غلبه در جنگ(۵)، گاهى با سکینه و آرامش قلب(۶)، گاهى با هلاکت دشمن یا انتقام از او(۷)، گاهى با امدادهاى غیبى و نزول فرشتگان(۸)، گاهى با ایجاد رعب در دل دشمن(۹)، گاهى با گسترش فکر و فرهنگ و پیروان(۱۰)، گاهى با نجات از خطر‌ها(۱۱) و گاهى نیز با خنثى کردن حیله‌ها و خدعه‏‌ها(۱۲).

نباید مقیاس سنجش ما در ارزیابى مفهوم پیروزى محدود باشد، پیروزى تنها دشمن را به عقب راندن و چند روز حکومت به دست گرفتن نیست. برتری مکتب و پیروزی در هدف نیز خود پیروزی است. الگو شدن یک مجاهد شهید براى نسلهاى موجود و آینده، عزت و سربلندى در نزد همه آزادگان جهان و جلب خشنودى و رضایت خدا نیز پیروزی است. آیا ابراهیم(ع) که در آتش افکنده شد، از عقیده و دعوت خویش دست کشید؟ او در حالى که در داخل آتش افکنده شده بود، نصرت الهى شامل حالش بود. در واقع دشمن او شکست خورده بود، که نتوانست با همه تهدید‌ها و آزارها، وى را از عقیده و مرامش باز دارد، بلکه آیینش گسترش یافت(۱۳).

اگر دید خود را وسیع‌تر و افق فکر خود را بازتر کنیم و ارزش‌هاى واقعى را در نظر بگیریم پاسخ این سوال مشخص می‌شود. سیدقطب در تفسیر فى ظلال‌القرآن در این مورد سخنى دارد که شاهد ارزنده‌‏اى بر این مقصود است. او قهرمان میدان کربلا امام حسین(ع) را مثال مى‌‏زند و چنین مى‏‌گوید: «حسین(ع) در چنان صحنه بزرگ از یک سو، و دردناک از سوى دیگر، شربت شهادت نوشید، آیا این پیروزى بود یا شکست؟ در مقیاس کوچک و صورت ظاهر شکست بود، اما در برابر حقیقت خالص و مقیاسهاى بزرگ پیروزى عظیمى به شمار مى‌آید.

براى هر شهیدى در روى زمین قلوب پاک انسان‌ها مى‌لرزد، عشق و عواطف را برمى‌انگیزد، و غیرت و فداکارى را در نفوس به جنب و جوش مى‏‌آورد، همان‌گونه که حسین(ع) چنین کرد. این سخنى است که هم شیعیان و هم غیر شیعیان از سائر مسلمین، و هم گروه عظیمى از غیر مسلمانان در آن متفق و هم عقیده‌اند.

چه بسیار شهیدانى که اگر هزار سال زنده مى‌ماندند نمى‌توانستند به مقدار شهادتشان عقیده و مکتب خود را یارى کنند، و قدرت نداشتند این همه مفاهیم بزرگ انسانى را در دل‌ها به یادگار گذارند، و هزاران انسان را با آخرین سخنان خود که با خونشان مى‌نویسند به کارهاى بزرگ وادار کنند.

آرى این سخنان و خطبه‌هاى آخرین که با خط خونین نوشته شده است پیوسته زنده مى‏ ماند، و فرزندان و نسل‌هاى آینده را به حرکت در مى‏‌آورد، و اى بسا تمام تاریخ را در طول قرون و اعصار تحت تاثیر خود قرار مى‏ دهد»(14).

به هر حال انبیاء و اولیای الهى در برابر تمام تلاش‌هاى مستمر و منسجم دشمنان حق توانستند اهداف خود را در دنیا پیش ببرند و پیروان زیادى پیدا کنند و خط مکتبى خود را تداوم بخشند و در برابر آن همه طوفان قد علم کنند و حتى در دنیاى امروز افکار اکثریت مردم جهان را به خود متوجه سازند. از آن گذشته نوع دیگر از پیروزى داریم که پیروزى تدریجى در برابر دشمن در طول قرن‌ها است که گاه نسلى به میدان مى‏‌آید و پیروز نمى‌شود، اما نسل‌هاى آینده دنبال کار آن‌ها را مى‏‌گیرند و به پیروزى مى‌رسند(مانند پیروزى نهایى لشکر اسلام بر لشکر صلیبیون بعد از دویست سال) این نیز پیروزى براى مجموع محسوب مى‌شود(۱۵).

باید بر این سخن بیفزاییم که ما شیعیان همه سال با چشم خود آثار حیات امام حسین(ع) و دوستان شهیدش را در کربلا مى‌بینیم که جلسات سوگوارى آن‌ها سرچشمه چه جنبش‌هاى عظیمى مى‌شود؟ ما با چشم خود شاهد و ناظر حرکت میلیون‌ها نفر مسلمان بیدار در ایام عاشوراى حسینى(ع) براى ریشه‌کن ساختن کاخ ظلم و استبداد و استعمار بودیم.

ما با چشم خود دیدیم که این نسل فداکار که درس خویش را در مکتب امام حسین(ع) و مجالس یادبود و ایام عاشوراى او خوانده بود چگونه با دست خالى از هر گونه سلاح قدرتمندترین سلاطین جبار را از تخت خود پائین کشیده‌‏اند. آرى ما با چشم دیدیم چگونه خون امام حسین(ع) در عروق آن‌ها به جریان افتاد و تمام محاسبات سیاسى و نظامى ابرقدرت‌ها را بر هم زد. آیا این پیروزى امام حسین(ع) و یارانش نبود که توانستند بعد از ۱۳ قرن چنان قدرت ‏نمایى کنند؟(۱۶).

بنابراین نباید پیروزى‌ها را در محدوده زمانى و مکانى خاص دید، این مقیاس‌ها، یک مقیاس کوچک بشرى است؛ ولى در مقیاس بزرگ‌تر که زمان و مکان را در مى نوردد و به عصر و زمان خاص و مکان خاصّى محدود نمى‌شود، هرگز انبیا و مؤمنان شکست نخوردند، چرا که در نهایت، عقیده و مرام آنان باقى ماند و در حقیقت یارى خدا نسبت به اعتقادات آنان، همان یارى آنان است.

البته نمی‌توان به این نکته نیز اشاره نکرد که وعده خداوند دائر به غلبه مؤمنان یک «وعده‏ مشروط» است، نه مطلق و بسیارى از اشتباهات از عدم توجه به این حقیقت سرچشمه مى‌گیرد. گاهی اوقات مجاهدان جبهه حق همه اعمال‌شان مخلصانه نیست یا مثلا می‌خواهند با نقشه‌های شیطانی به پیروزی در مسیر الهی دست یابند. بعد هم تعجب می‌کنند که چرا مغلوب دشمنان شدند. مگر آن‌ها به همه وعده‌های‌شان عمل کرده‌اند که حالا و به هنگام جنگ انتظار داشته باشند خداوند همه وعده‌های خود مبنی بر پیروزی آن‌ها را عملی کند؟ خداوند هرگز قول نداده است که هر کس نام خود را مسلمان و سرباز اسلام نهاد در تمام صحنه‌ها بر دشمن غلبه کند، این وعده الهى مخصوص کسانى است که از قلب و جان خواهان رضاى خدا و از نظر عمل در خط فرمان او باشند و تقوا و امانت را فراموش نکنند(۱۷).

 

برگرفته از: آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی دفتر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی

تهیه و تنظیم: تقی قاسمی خادمی - زهرا رضازاده

منابع:

1) سوره انعام، آیه11.

2)  سوره نوح، آیه26.

3) سوره حديد، آیه25.

4) سوره نساء، آیه54.

5) سوره توبه، آیه25.

6) سوره توبه، آیه40.

7) سوره اعراف، آیه136.

8) سوره آل عمران، آیه124.

9) سوره حشر، آیه2.

10) سوره صف، آیه9.

11) سوره عنكبوت، آیه15.

12) سوره انفال، آیه18؛ تفسیر نور، قرائتی، محسن، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، 1383هـ.ش، ج 10، ص 269.

13) فی ضلال القرآن، سيد بن قطب بن ابراهيم شاذلي، دارالشروق، قاهره/ بیروت، 1412هـ.ق، ج 5، ص 3086.

14) همان.

15) تفسیر نمونه، مكارم شيرازی، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1374 هـ.ش، ج‏ 19، ص 190.

16) تفسیر نمونه، همان، 1374 هـ.ش، ج‏20، ص 130 و 131.

17) ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 19، ص 190 و 191.

انتهای پیام
captcha