به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد یاوری، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، شامگاه 17 مرداد در نشست علمی «زمینههای ساسی قیام عاشورا و پیامدهای آن»، که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی فارس برگزار شد، با اشاره به سیاستهای خبیثانه فرهنگی و اجتماعی معاویه علیه اهل بیت(ع)، گفت: یکی از کارهای معاویه لعن خاندان اهل بیت(ع) و به خصوص حضرت علی(ع) بود و از جمله چند مسجد را در بصره به سب امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، حضرت زهرا(س) و حتی مالک اشتر اختصاص داده بود. در کنار این نوع کارها تغییرات سیاسی هم وجود داشت.
وی اظهار کرد: الان برخی به جامعه القا میکنند که اگر یزید کاری به امام حسین(ع) نداشت امام هم با او کاری نداشت. لذا میگویند امام حسین(ع) قصد رفتن به کوفه را نداشت و اگر وقتی در مکه بود حکومت با ایشان کاری نداشت ایشان همانجا میماندند. پس ما فقط باید دنبال عزاداری خودمان باشیم و آن را به سیاست و حکومت و... پیوند نزنیم و قطعاً این نوع تحلیلهای روشنفکرانه غلط و انحرافی است.
یاوری افزود: مسئله این است که ساختار حکومت بنیامیه، موروثی و سلطنتی است؛ یعنی اگر بعد از پیامبر(ص) انحرافی رخ داد و امامت به خلافت تبدیل شد در دوره معاویه و بعد از آن سلطنتی و موروثی شد. معاویه و عبدالله بن عمر میگفتند حق با کسی است که غلبه پیدا کند(الحق لمن غلب) و از طرف دیگر ابوسفیان هم به اینها توصیه کرده بود که حکومت را مانند توپ بین خودتان پاس دهید و نگذارید به دست دیگران بیفتد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه حکومت بنیامیه برای تحقق سفارش ابوسفیان از زور، تهدید و تطمیع و ارعاب و انواع روشها بهره برد، گفت: بعد از روی کار آمدن امیرالمؤمنین(ع)، بنای معاویه این بود که با روشهای گفته شده مردم را به سمت خود بکشاند و از اطراف علی(ع) جدا کند. در دو سال و نیم آخر حکومت حضرت علی(ع)، معاویه به کسانی چون بسربن ابی ارطاة دستور میداد تا در مناطق اسلامی غارتهایی را انجام دهند که به نام سربازان حضرت علی(ع) نوشته شود و مردم از اطراف امام(ع) دور شوند و این جنایات خون به دل امام(ع) کرد.
وی افزود: در دوره امام حسن(ع) هم جاسوسهایی فرستاد تا حکومت امام را به هم بریزد و امام آنها را اعدام کرد، ولی بعدا فرماندهان لشکر امام مانند عبیدالله بن عباس را تطمیع کرد و خرید و حتی کار به جایی رسید که برخی حاضر بودند امام حسن(ع) را دست بسته به معاویه تحویل دهند؛ معاویه با رعب و وحشت افراد زیادی را از دور امام حسن(ع) جدا کرد و امام مجبور به پذیرش صلح شد وگرنه ایشان را میکشتند و یا باید ذلیلانه تسلیم میشدند. در دوره سیدالشهداء(ع) هم زیاد بن ابیه و مغیره و... روی کار آمدند و کار اینها این بود که شیعیان را به وحشت میانداختند و جنایاتی مرتکب شدند که امام حسین(ع) نامه برای معاویه نوشت و انتقاد کرد؛ زیاد بن ابیه به امام حسن(ع) توهین کرد و امام اهانتهای او را به معاویه گوشزد کرد. امام حسین(ع) هم در نامهای خطاب به معاویه گفته است تو کسی هستی که مردم را مثله میکردی و به درخت میبستی و مرتکب جنایات زیادی شدهای.
یاوری با بیان اینکه حسادت بنیامیه به بنیهاشم ریشه تاریخی دارد، افزود: امیه نسبت به برادرش، هاشم(جد پیامبر(ص)) حسادت میورزید، زیرا هاشم در حجاز معروف و مشهور به نیکی بود و امیه هم حسادت میورزید و بساط رقابت و مسابقه برقرار میکرد و باز شکست میخورد و حاضر شد که 70 شتر قربانی کند و به شام برود، ولی در مکه نماند تا هاشم رئیس قبیله قریش و مکه باشد. همین حس رقابت و حسادت به نسل امیه هم منتقل شد و تقابل امام علی(ع) با اینها و کشتن برخی از آنها هم دلیل مضاعفی شد تا همواره نسبت به اهل بیت(ع) توطئه کنند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه این حسادت تا جایی است که بر کنار سر بریده اشعار کفرآمیزی خواند که «لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل ...» در ادامه گفت بریدن سر امام حسین(ع) انتقام از بریدن سرهای بزرگان ما در بدر بود، تصریح کرد: یزید منکر وحی و دین شد، ولی معاویه از قرآن و اسلام سوء استفاده میکرد، ولی آن را زیر سؤال نمیبرد؛ لذا امام حسین(ع) فرمودند از اینکه کسی علیه معاویه قیام نکند باید به خدا پناه برد ولی الان وقت قیام نیست. اما در دوره یزید امام فرمودند «اذ بلیت الاسلام براع مثل یزید...» یا فرمودند «خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی ...»؛ این خروج یعنی قیام. روشنفکری که میگوید اگر یزید کاری با امام حسین(ع) نداشت امام(ع) هم با او کاری نداشت به این تعابیر امام(ع) دقت نکرده است. جالب است امام(ع) به مروان گفت پیامبر(ص) فرمود اگر دیدید معاویه از منبر من بالا رفت او را بکشید و شما این کار را نکردید. لذا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) همیشه معترض حکومت معاویه بودند.
وی افزود: آقای نجفی صالحی فقط سخنان حضرت را از مدینه تا کربلا آورده است و اشاره میکند که اینها بدعتگذار بودند و دین را به بازی گرفتند و قیام من علیه اینها از این جهت است. حضرت سیدالشهدا(ع) که 70 تا 150 نامه دریافت کردند، دو طیف است؛ شیعه و غیرشیعه. لذا همه نامهها برای شیعیان نبود. نکته مشترک در نامهها، دعوت از امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت در کوفه و بیرون کردن حاکم اموی است. در نامه غیرشیعیان هم تا حدودی به این مسئله اشاره شده، ولی جنس نامهها با هم فرق دارد. مثلا شبث بن ربعی نوشته میوهها رسیده و نهرها جاری است و شما به کوفه بیا.
یاوری با اشاره به اینکه امام حسین(ع) وقتی نامه شبث را خواند فرمود که اینها نامه نوشتند، ولی هدفشان خوشخدمتی به بنیامیه بود یعنی قصد داشتند که امام(ع) را به کوفه بکشانند و تحویل حکومت بدهند. مسئله سیدالشهدا(ع) و یاران امام این است که بنیامیه لایق حکومت نیستند و نامشروع هستند و حق حکومت برای امام(ع) است؛ لذا امام فقط برای شهادت دست به قیام نزدند، وگرنه در مکه میماندند تا شهید شوند. البته این نامشروعبودن دلیل این نیست که امام(ع) آغازگر جنگ باشد، ولی باید پشت پرده یزید را افشا کنند. بنابراین امام(ع) عامل بدبختی جامعه اسلامی را تغییرات سیاسی میدانست که بنیامیه ایجاد کرده بودند.
یاوری ادامه داد: کربلا این بینش و کنش را ایجاد کرد که در برابر ظلم باید قیام کرد. به همین دلیل چند روز بعد از کربلا، قیامهایی علیه عبیدالله در کوفه ایجاد شد و در سیستان وقتی مردم متوجه شهادت امام حسین(ع) شدند برادر عبیدالله را از شهر بیرون کردند. قیام توابین هم با فاصله کوتاهی رخ داد و بعد هم حوادث دوره مختار. در سال 83 و بعد از قیام مختار کسانی مواجه با جنایات حجاج بن یوسف ثقفی شدند و طاقت نیاوردند و لب به اعتراض گشودند که از جمله میتوان به کمیل اشاره کرد که ایشان در کربلا حاضر نبود و جزء توابین و قیام مختار هم نیست، ولی در برابر حجاج ایستاد و به شهادت رسید و جمع زیادی از شیعیان هم به سمت قم و اصفهان و کاشان و... کوچ کردند و این مناطق هم به تدریج شیعه شدند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه قیامهای متعدد دیگری تا انقلاب اسلامی در این راستا ایجاد شد، گفت: امام خمینی(ره) هم فرمودند که انقلاب هم برگرفته از قیام سیدالشهداء(ع) است و نه چیز دیگر. اصل عاشورا، قیام علیه ظلم و زور و حکومت نامشروع است و اگر امام حسین(ع) علیه این حکومت قیام نمیکرد این سؤال در ذهن من و شما باقی بود که چرا امام تن به حکومت یزید داد؟ امام خمینی(ره) هم هدفشان این نبود که صرفا شاه برود و کسان دیگری جایگزین او شوند بلکه باید عدالت در جامعه ایجاد شود و در برابر زورمداران ایستادگی کنیم.
وی افزود: بیدلیل نیست که دشمنان هم از تمامی ابزار خود مانند هشت سال جنگ تحمیلی و کودتا و تحریمهای شدید بهره بردند تا جمهوری اسلامی را نابود کنند زیرا در برابر زورمداری آنها ایستاده است. البته گاهی ریلگذاری مسیر انقلاب به انحراف رفته و گاهی حرکت انقلاب کند شده است. سندرز در کتاب جنگ سرد فرهنگی آورده است که باید کاری کنیم کسانی که انقلاب کردهاند نتوانند پیشرفت کنند و باید کاری کنیم که مردم باور کنند ایدئولوژی مخرب و ناکارآمد است. لذا گاهی فیلمی از سوی یک کارگردان انقلابی ساخته میشود، ولی فیلمنامهنویس کسی است که القائات دشمنان را در فیلم دنبال میکند تا نشان دهد افراد انقلابی کسانی بیفکر و تدبیر و برنامه و بیمنطق هستند.
یاوری تصریح کرد: آنچنان کار میکنند تا نمادهای دینی و مذهبی مانند قرآن و روایات و عزاداری و روحانیت و... را به انزوا بکشانند؛ امروز قرآن را آتش میزنند تا باعث تحقیر مسلمانان و دین اسلام شوند. در نتیجه بنیامیه خلافت را ابزاری برای دنیای خود قرار دادند و مکتب اهل بیت(ع) به عنوان حزبالله در برابر این حکومتهای نامشروع ایستاد، ولی این حکومتها با ایجاد رعب و وحشت و تهدید و تطمیع برای خود طرفدارانی ایجاد کردند که توانستند سالیان متمادی بر مسلمین حکومت کنند. لذا واقعه کربلا ناظر به این است که چنان جنایت کردند که کسی جرئت مقاومت در برابر حکومت نداشته باشد، ولی تحلیلشان غلط بود و حکومت یزید سه سال بیشتر طول نکشید.
انتهای پیام