ما شب‌زده‌ایم... آه! یا شاه‌چراغ!
کد خبر: 4162746
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۴
سوگ‌سروده شاعران چهارمحال‌وبختیاری برای شاهچراغ

ما شب‌زده‌ایم... آه! یا شاه‌چراغ!

شاعران آیینی چهارمحال‌وبختیاری درپی حمله تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ(ع) به سرودن شعر درباره این حادثه و داغ دردناک پرداختند.

شاهچراغ

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، شاعران آیینی چهارمحال‌وبختیاری درپی حمله تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ(ع) به سرودن شعر درباره این حادثه و داغ دردناک پرداختند.
 
مهدی طهماسبی 
 
حریم احمد موسی پر از خون شد دگر باره
دلم در موج خون همرنگ مجنون شد دگرباره
 
به دست داعشی نامرد نااهل ستم‌کاره
حرم در خون نشست این‌گونه گلگون شد دگرباره
 
به یاد کربلای تشنه‌کامان بلا دیده
نگاه زائران آن لحظه محزون شد دگرباره
 
خشاب از کینه و جهل و نفاق و ناکسی پر شد
به قصد قتل دلداران چه بیرون شد دگرباره
 
حرم می‌گرید از این داغ‌یاد زائران اینک
ز دیده جاری غمگین کارون شد دگرباره
 
بگو هیهات من‌الذله از کرب و بلا باشد
که با این انقلاب عشق مقرون شد دگرباره
 
الهی اشک می‌باریم و می‌گویم به غم ناله
حریم احمد موسی پر از خون شد دگرباره
 
احمد رفیعی وردنجانی 
 
دوباره شد دل من داغ‌دارِ شاهچراغ
دوباره تیر ستم شد نثارِ شاهچراغ
 
دوباره قصه‌ای از لاله‌های خونینش
به گوش می‌رسد از لاله‌زارِ شاهچراغ
 
دلم شبیه کبوتر دوباره پر زده است
که باز روضه بخواند کنارِ شاهچراغ
 
شمیم ناب شهادت گرفته است به خویش
دوباره رایحه‌ مُشک‌بارِ شاهچراغ
 
چه روضه‌ای به لب پر کشیدگان بوده
که رفته‌اند به عرش از جوارِ شاهچراغ
 
دوباره قصه‌ حاجت روا شدن از عشق
دوباره شورِ شهادت، دوباره شاهچراغ
 
خدا کند که به شاعر عنایتی بشود
به‌ خون خویش بشوید غبارِ شاهچراغ
***
ما شیعه‌ عشقیم، نسل سرخِ طاها
از این شهادت‌ها نمی‌ترسیم ماها
 
درد است آن مرگی که در بستر بیاید
شد این شهادت‌ها علاجِ مبتلاها
 
در جان‌مان تا خون عاشورا به جوش است
تکرار خواهد شد همیشه کربلاها
 
سرتاسر ایران من شاه چراغ است
این است فریاد تمام هم‌صداها
 
چیزی به غیر از شور احلی‌من‌عسل نیست 
در سینه‌ قاسم نشانِ جان‌فداها
 
افسوس از ما که اسیرِ خاک ماندیم
رفتند مرغان هوایی تا کجاها!
 
ای کاش در سربازی این مکتبِ سرخ
باشیم ما هم روزی از حاجت رواها
 
مرتضی کریمی 
 
با خون گُل آذین شده گلدسته باغ
می‌روید لاله، نوبه‌نو، داغ‌به‌داغ...
دردا که مسیرِ ماه را گم کردیم
ما شب‌زده‌ایم... آه! یا شاه‌چراغ!
 
با لشکرِ ابلیس تفاهم نکنیم
بر دشمنِ بی‌رحم ترحم نکنیم
دلگرمیِ ما به توست یا شاه‌چراغ!
تا در شبِ فتنه راه را گم نکنیم
 
یک‌چند پی حدیث خلخال شدید
چندی پی روضه‌های گودال شدید
فریاد شما گوش فلک را کر کرد
ای معترضان! باز چرا لال شدید؟
 
خون می‌ریزید تا خدا را بکُشید
فریادِ شهید نی‌نوا را بکُشید
باری ققنوس را به آتش بکشید
ما زنده شویم، هرچه ما را بکُشید
انتهای پیام
captcha