به گزارش ایکنا، نشست «رهزنان دین» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین بهرام دلیر؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 21 شهریور در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در جغرافیای دینی معمولا پرسشهای فراوانی راجع به دین و دینداران، دین و دینگریزی پرسیده میشود. امروز میپرسند علل دینگریزی جوانان در چیست. پرسش مهمی است ولی به نظر میآید که ما گریزان از دین نداریم، فراری از دین نداریم بلکه برخی، برخی دیگر را فراری میدهند. رهزنان دین عامل فرار نسل جوان از دین میشوند.
رهزنان در بحثهای دینی غالبا با لباس معرفت دینی گام به عرصه میگذارند. یکی از پارامترهای مهمی که برای متدینان عموما و نسل جوان خصوصا خوشایند نیست مفهوم اکراه و اجبار در دین است. در خود دین اکراهی وجود ندارد. دین کسی را در حوزه بایدها و نبایدها مجبور نمیکند و حتی در باورهای دین، خداباوری اجباری نداریم اگر هم خداباوری اکراهی باشد کاری از آن برنمیآید. پس خود دین هرگونه اکراه را نفی میکند. دین، دین بیان است، دین، دین دانش است، دین، دین شناخت است. دین به معنای اجبار متدینان نیست و چنین توصیهای ندارد و خواست الهی در رویکرد به دین انتخاب است، اختیار است، معرفت است، دلدادگی است، عشقورزی است یعنی مردم عاشقانه از دین استقبال کنند.
بدفهمی از دین یا نفهمیدن دین سبب میشود شخصی به اجبار و اکراه دیگران اقدام کند و این عمل را به نام دین انجام دهد. چنین شخصی نمیگوید این اجبار و اکراه سلیقه من است که شما را مجبور به انجام مناسک دینی میکنم لذا سلیقه خود را بر قاموس دین تحمیل میکند. لذا خطر بدفهمی از دین خیلی خطر بزرگی است. مصداق بارز بدفهمیدن و نفهمیدن دین این است که به نام دین بحث از اکراه و اجبار بر گزارههای دینی را مطرح کنیم در حالی که دین در قاموسش اجبار و اکراه نیست. خیلی از مفاهیم دینی به خاطر نفهمیدن دین تحریف شده یا به انحراف کشیده شده است. نفهمیدن دین باعث میشود مفاهیم دینی را مواجه با نارسایی کنیم در حالی که آموزههای علوی و حسینی و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نافی نارسایی مفاهیم دینی است. ما در حوزه اخلاق دینی، در حوزه باور دینی، در حوزه بایدها و نبایدهای دینی مفهوم نارسایی نداریم ولی متاسفانه گاهی به خاطر کمبود شناخت و معرفت و فقر معرفت دینی، مفاهیم دینی را با نارسایی مواجه میکنیم.
به خاطر همین امور که گفتیم و سررشته آن جهل و نادانی و تعصبهای کورکورانه است، بین گزارههای دینی و ضروریات بشری تباین برقرار میشود. لذا باید به نسل جوان یاد بدهیم که دین ضروریات بشری را نفی نمیکند، دین حقیقتجویی را توصیه میکند و دین مظهر زیباییدوستی است. دین یعنی خلاقیت و نوآوری که از اسمای حسنای پروردگار عالم خلاقیت است. خیر اخلاقی در دین است. آزادیدوستی در دین است. آزادگی از گزارههای مهم دین است. امیرالمومنین(ع) میفرماید خدا شما را آزاد آفرید برده دیگری نباشید. ضروریات بشری چیست؟ آزادیدوستی، خیر اخلاقی، زیباییدوستی، عدالتخواهی. دین به همه اینا توصیه کرده است و گاهی در بحث مهرورزی و محبت در گزارههای معصومین میخوانیم آیا دین به جز محبت چیز دیگری است؟
ما گاهی منتظر معرفتافزایی در جامعه نیستیم و سریع میخواهیم به نتیجه برسیم. این کجفهمی در مراتب دین و دینداری است لذا لزوم تدرج و تمکن در هدایت و تربیت امر مهمی است. یکباره نمیشود مدینه فاضله ساخت، یکباره نمیشود همه بشر را هدایتیافته کرد. لذا خیلی از عجلههایی که به نام دین ثبت میکنیم به دین ربطی ندارد. دین با عجولی ناسازگار است. دین یعنی آرامش، دین یعنی هدایت تدریجی.
ما گاهی اوقات بر منابر طوری عنوان میکنیم انگار کل دین زحمت و سختی است در حالی که دین چنین نیست و صاحب شریعت میفرماید من برای شریعت سهل و آسان برگزیده شدم. پس دین آسانگیر است، سختگیری ندارد. سختگیریها به بدفهمی دین برمیگردد. خیلی از مروجان دین نادان و دیننفهم هستند هرچند در لباس روحانیت باشند. خیلی از انحرافات در تاریخ از سوی کسانی اتفاق افتاد که لباس تبلیغ دین به تن داشتند. لذا در بحث تقلید چنان قلمرو تقلید را گسترش میدهیم انگار باورهای دینی هم با تقلید امکان دارد. من هر تقلید را ستوده نمیدانم. تقلید نکوهیده هم هست.
کدام تقلید خوب است و کدام تقلید بد است؟ تقلیدی که راه تفکر را باز کند، خردمندی را جاری و ساری بسازد خوب است. خطر تقلید ویرانگر برای دین بسیار زیاد است. لذا عالمان بدعمل یا بیعمل یا عالمنمایان ضربهای به دین میزنند که غیر قابل جبران است. خیلی از نسل جوان به خاطر رفتارهای این قشر از دین فراری شدند لذا عملکرد متولیان دین خیلی مهم است.
دین بماهو دین نفی خشونتورزی میکند و دین در گزارههای اهل بیت محبت معرفی شده است. در دین خودکامی نفی شده است و متولیان دینی که خودکامگی و استبداد در رای و دیکتاتوری را به کار میبندند باعث فراری شدن نسل جوان از دین میشوند. دین یعنی رعایت حقوق متدینان. انسان در دین جایگاه بسیار بزرگی دارد و دارای حقوق است. محیط زیست دارای حقوق است. اگر چشم و دل باز کنیم اطراف ما فراوان از حقوقی است که باید ادا کنیم.
پس جوان به خودی خود گریزان از دین نیست. نسل جوان بماهو نسل جوان منهای عوامل بیرونی از دین فراری نیست بلکه ما او را فراری میدهیم؛ لذا نه دین عامل گریزان شدن نسل جوان است و نه جوان عامل گریز از دین است بلکه ما باید عوامل را در جاهای دیگر مثل تبلیغ دین و تبیین دین دنبال کنیم و چه بسا خیلی از کسانی که صاحب کرسی تبیین دین هستند از دین ابزاری استفاده میکنند و عامل گریز نسل جوان از دین هستند.
انتهای پیام