مناظره یکی از سنتهای حسنهای است که جایگاه ویژهای در فرهنگ اسلام دارد. صفحات تاریخ اسلام نمونههای بسیاری از تلاشهای علمی بزرگان دینی در خود ثبت کرده که هریک در راستای تبیین اندیشه خود و زدودن سوءتفاهمات، همچنین تعامل علمی بیشتر است. مناظرات ائمه اطهار(ع) از جمله امام رضا(ع)، یکی از مهمترین منابع در راه درک بهتر عقاید شیعه است. به همین مناسب در سالروز شهادت امام هشتم(ع) خبرگزاری ایکنای خراسان رضوی، گفتوگویی با محمد صادقیان، مدرس حوزه و دانشگاه داشتیم که در ادامه میخوانیم:
محمد صادقیان، مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، درخصوص اهمیت شیوه مناظره در تبیین حقیقت، اظهار کرد: مناظره یکی از شیوههای قدیمی طرح موضوعات علمی است که در حیطهها مختلف از جمله عقاید، مورد استفاده قرار گرفته است. مناظرهکنندگان دو طرف یک موضوع هستند که از دو جهت متفاوت به موضوع ورود یافتند و به دلایلی اختلاف نظر در رابطه با نتایج به دست آوردند، البته همیشه اینطور نیست که مناظرهکنندگان دو خصم یا دشمن و در تقابل با هم باشند، گاه مناظره کشف یک راه حل سوم یا درک بهتر هر دو طرف است و به همین دلیل در یک زمینه علمی وارد بحث و مناظره میشوند، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند، به یک نتیجهگیری کلی میرسند که در آن نه تنها دیدگاهها نفی نمیشود، بلکه اصلاح دیدگاهها و نگاه بهتر به موضوع را موجب میشود.
وی بیان کرد: در موضوعات کلامی وقتی مناظره رخ میدهد که دو فرد با دو دیدگاه کاملاً متضاد و مخالف و دو تعریف کاملاً متفاوت از حقیقت درباره یک موضوع داشته باشند. در این صورت چون حق یکی بیش نیست، امکان جمع بین دو دیدگاه وجود ندارد، بلکه هر کدام باید دلایل خودشان را بیاورند تا حق واقعی مشخص شود. بنابراین در طول تاریخ کلامیان این شیوه را به عنوان یکی از شیوههای بسیار مهم در اثبات و تأیید اعتقادات خودشان انتخاب کردهاند.
صادقیان تصریح کرد: این شیوه تنها مخصوص مسلمانان نیست و در دیگر ادیان نیز مشاهده میشود، چنانکه در داستان مناظره و تقابل ابراهیم (ع) و نمرود نیز در قرآن نیز آمده است، این مناظره که در آیه 258 سوره «بقره» به آن اشاره شده است: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ...، آیا ندیدی که پادشاه زمان ابراهیم (ع) به دلیل حکومتی که خدا به او داده بود، درباره (یکتایی) خدا با ابراهیم به جدل برخاست؟ چون ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده گرداند و بمیراند، او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق برآورد، تو اگر توانی از مغرب بیرون آر؛ آن نادان کافر در جواب عاجز ماند؛ و خدا راهنمای ستمکاران نخواهد بود».
مدرس تاریخ اسلام در دانشگاه شهید مطهری(ره) ادامه داد: این شیوه، معمول ادیان ابراهیمی بوده، آنها در این شیوه ید طولایی داشتند و سابقه بسیار طولانیتری نسبت به اسلام داشتند، کسانی که 600 سال راجع به اندیشههای و دیدگاههای خودشان بحث و و مناظره کردند، یقیناً از قدرت استدلایی بالایی برخودارند، نسبت به کسانی که به تازگی دیدگاههای خود را مطرح میکنند (اسلام که 600 سال پس از میلاد مسیح ظهور یافته است) و به ابعاد مختلف این دیدگاه تسلط آنچنانی ندارند.
وی افزود: در مناظراتی که از پیامبر اکرم(ص) و نیز سایر ائمه اطهار از جمله امام رضا(ع) نقل شده است، نشان میدهد که این موضوع یک قضیه اجتماعی نیست که فردی براساس تجربیات خودش بیان کند و نشان از عمیق بودن پایههای این دین و اعتقاداتی است که توسط وحی، تغدیه و تأیید میشود.
صادقیان اظهار کرد: در مناظره امام رضا(ع) با چهار تن از بزرگان ادیان مسیحی، زرتشتی، یهودی و صابئین که هرکدام به عنوان بزرگان کلامی ادیان آسمانی مطرح بوده و کسی جرأت نداشته با آنها وارد بحث شود، اما امام رضا(ع) با اینها وارد بحث میشوند و آنها در برابر امام رضا(ع) کمکم تواضعشان را نشان میدهند و در پایان میپذیرند که در مناظره شکست خوردهاند.
وی درباره آداب مناظره که در قرآن بدان اشاره شده است، گفت: مهمترین توصیه در این باره به پیامبر اکرم(ص) در آیه 125 سوره «نحل» آمده «... وَجَدِلهُم بالَّتِي هِيَ أَحسَنُ... و به روشى كه آن [روش] بهتر است، با آنان مناظره كن» جدال احسن به معنا که من قصد ندارم قدرت خودم را به رخ شما بکشم، بلکه قصدم آشکار کردن حقیقت است. گاه ما با این نیت وارد بحث میشویم که بگوییم فرد مقابلمان انسان نادان و یا مغرضی است، اما خداوند در این آیه به پیامبرش براساس خلق نیکویی که دارد، جدال احسن را توصیه میکند.
مدرس تاریخ اسلام در دانشگاه شهید مطهری(ره) به شیوه مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) در برخی روایات اشاره کرد و گفت: پیامبر اکرم(ص) مخاطب خود را با الفظی همچون «ای برادر مسیحی» «ای برادر یمنی» خطاب میکند، بدین معنا که من تو را به عنوان یک فرد مغرض شناسایی نمیکنم، یا کسی که قصد داری حق را بپوشانی، در واقع آنچه برای پیغمبر(ص) اهمیت دارد، محکوم کردن فرد مقابلش نیست و قرآن هم از این پیغمبر(ص) میخواهد اینگونه عمل کند که عصبانیت و ناراحتی خود را کنار بگذارد، سعی بر آشکار کردن حقیقت داشته باشد و برای بالا بردن حق تلاش کند، زیرا اینها از ویژگیهای جدال احسن است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار از جمله امام رضا(ع) هم در رفتارهای خود با افراد مختلف این موضوع را رعایت میکردند و یکی از نکاتی که باعث میشده که افراد در برابر پیامبر اکرم(ص) تسلیم شود، بیش از موضوعات علمی، خلقیات ایشان بوده است.
صادقیان افزود: عمل به این توصیه قرآنی از سوی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) علاوه بر آنکه حق را آشکار میکند، قلب مخاطب را نیز تسخیر میکند و موجب میشود فرد مقابل از شکست خود احساس خفت نکند، بلکه بگوید از کسی شکست خوردم که به من توهین و بیاحترامی نکرد، شخصیت من را مورد حمله قرار نداد، این امر به ایجاد احساس عزلت در طرف مناظره میانجامد و قلبهایشان را نرم میکند.
وی درباره ویژگیهای مناظراتی که امام رضا(ع) بدان شهرت دارند، اظهار کرد: در این موضوع سه موضوع کلی مطرح است. نخست آنکه هدف مأمون از دعوت امام رضا(ع) به مناظره چه بود؟ زیرا چنانکه در تاریخ آمده است، مأمون خود از سرآمدان در مناظرات کلامی بوده است. او که در گسترش بیتالحکمه تلاش کرد و بزرگان مکاتب مختلف اعتقادی را گرد هم میآورده و خود نیز در بحثهای آنان شرکت میکرده است. بنابراین کسی که از امام رضا(ع) دعوت به مناظره میکند، کسی است که کاملاً بر فنون مناظره مسلط است و بارها و بارها این قدرت و علم خود را در محافل مختلف به اثبات رسانده است.
مدرس تاریخ اسلام در دانشگاه شهید مطهری(ره) ادامه داد: بدین ترتیب مأمون با دعوت از امام رضا(ع) برای مناظره با بزرگان ادیان مختلف، اهداف خاصی را دنبال میکرده است، هدف نخست، خراب کردن وجهه امام رضا(ع) بوده است. مأمون عباسی با هدف خراب کردن قیامهای علویان و نظرشان درباره امام رضا(ع) که ایشان را دارای شخصیت الهی و علم لدنی میدانستد، مناظرات را بنا مینهد تا با شکست امام در مناظره، این وجهه را در نظر علویان بشکند و نشان دهد که امام شما هم یک فرد کاملاً معمولی است که در مقابل یکی از این مناظرهکنندگان شکست خواهد خورد.
وی درباره دیگر اهداف مأمون اظهار کرد: سرگرم کردن مردم به مناظرات علمی هدف دیگر مأمون بوده تا بتواند از مشکلات و شورشهای احتمالی که در جامعه وجود داشته، پیشگیری کند. هدف سوم مأمون شناخت بهتر امام رضا(ع) بوده است، این نکته از کلام نوفلی راوی حدیث نیز استنباط میشود آنجا که امام رضا(ع) از او سؤال میکنند که به نظر تو هدف مأمون از این مناظرات چیست؟ نوفلی میگوید: او قصد دارد شما را بیازماید تا دریابد آیا چیزی از علم امامت در نزد او هست یا نه.
صادقیان درباره مناظرهکنندگان و شیوه آنان، بیان کرد: امام رضا(ع) مناظرههایی با جاثلیق مسیحی، رَأسِ جالوت یهودی، بزرگ هیربدان زرتشتی و عمران صابی داشت که هریک در زمان خودشان در مباحث کلامی ید طولایی داشتند. امام رضا(ع) در برابر این افراد 6 شیوه مختلف در مناظره را اتخاد کرد. شیوه نخست مناظره به شکل تک به تک است و امام هیچگاه خودشان را در معرض بحث با 4 نفر به صورت همزمان قرار نمیداد.
وی ادامه داد: امام هیچگاه به نقد شخصیت افراد و متهم کردن آنان نمیپرداخت، بدین معنا که بگویند تو دروغگویی یا اشتباه کردی، بلکه به نقد استدلال فرد میپرداخت. شیوه دیگر امام در مناظره استفاده از مسلمات خصم است، یعنی امام ابتدا از فرد مقابل نسبت موضوعی که قرار است مورد استدلال قرار بگیرد تأیید میگرفت و سپس با بهرهگیری از همان مسلمات به او پاسخ میداد. حصر عقلی از دیگر شیوههای امام در مناظرات بوده است، یعنی قرار دادن مخاطب در یک دو راهی که هر دوی آنها به شکست میانجامد و راه فراری برای مناظرهکننده باقی نمیماند.
این مدرس حوزه و دانشگاه افزود: پنجمین شیوه امام در مناظره، تبدیل مستشکل به سوالکننده بوده است، به این معنا که تسلط روحی و علمی امام در طول مناظره بر علمای ادیان سبب شد تا آنها از جایگاه یک اشکالکننده به موضع یک سوالکننده تغییر وضعیت دهد. این مسئله زمانی اتفاق میافتد که مخاطبان بر تسلط علمی فرد مقابل خود پی برده و به نوعی خود را در برابر او ضعیف مییابند. از این رو با تغییر لحن خود از حالت اشکال کردن به سوال کردن میزبان ضربات را بر خود کاهش میدهد و شکل کار را از مبارزهجویی به مباحثه علمی تغییر میدهد. این شیوه در مناظرات با عمران صابی دیده میشود.
وی اظهار کرد: از دیگر شیوههای استدلال، تهمت وارونه است. در این شیوه شخص مناظرهکننده به ظاهر با وارد کردن اتهام، شخص مخاطب را برمیانگیزاند تا نسبت به تهمت ایراد شده عکسالعمل نشان دهد که این اتهام تنها دامی برای گرفتن اعتراف از او در جهت رد عقیده دیگری بوده است.
صادقیان در پاسخ به پرسش که آیا امام رضا(ع) در هر موضوعی وارد مناظره میشدند، بیان کرد: در بررسی شیوه علمی ائمه اطهار(ع) در برخورد با مخالفان چند شیوه مختلف دیده میشود. نخست آنکه فرد در مقام مناظره وارد میشود، مانند مناظره امام با پیشوای حنفیان در موضوعات فقهی و در آنجا تناقض رفتاری آنان را اثبات میکند. همچنین مناظره با ابن مقفع در ایام حج که قائل به خداوند نبوده و درباره موضوعات خداشناسی با او مباحثی را طرح کرد، اما گاه افرادی که برای مناظره وارد میشدند، امام خودشان وارد مناظره نمیشد و در هر موضوع مطرح شده از سوی مناظرهکننده، یکی از شاگردانش را به پاسخگویی امر میکرد.
وی گفت: به این ترتیب علاوه بر حفظ شأن امام، فرصت و تمرینی برای شاگردان محسوب میشده است، بدین ترتیب امام با همه کس وارد مناظره نمیشد، بلکه با افرادی شناخته شده که دارای شأن و مقام علمی برجسته بودند، حتی اگر دیندار و قائل به خداوند نبودند، مانند ابن ابی العوجا و ابن مقفع وارد مناظره میشد.
صادقیان یادآور شد: نظارت مأمون بر مجالس مناظره و دعوت او از افراد برجسته و مشهور زمانه به قصر برای دیدن شکست امام بوده است. لذا امام قدرتمندانه وارد بحث میشود و سعیمیکند تا حد امکان استدلالات را منطقی بچیند تا بعدها کسی نتواند خللی بر آن وارد آورند.
مدرس تاریخ اسلام در دانشگاه شهید مطهری(ره) درخصوص میزان تأثیر مناظرات در پیشبرد دین و فواید آن، اظهار کرد: اولین اثر این مناظرات پس از پایان مناظره آشکار میشده است، در یکی از مناظرات پس از پایان مناظره امام میفرمایند که یکی از دلایلی که مأمون مرا وارد مناظره کرد، این بود که میخواست شأن خود را بالا ببرد. در میان بنیعباس، مأمون به عنوان یک شخصیت عالم شهرت داشته است و سعی میکند علم خود را در معرض دید دیگران قرار دهد. زمانی که امام با این اشخاص وارد مناظره و بر آنها پیروز میشد، به اباصلت میگفت: او خواهد فهمید که من برای رهبری از او شایستهترم. به این ترتیب مشخص شد که مأمون با هدف شکست امام رضا(ع) در مناظره و نشان دادن برتری علمی خویش چنین مجلسی را برپا کرده است. بنابراین اولین اثری که این مناظره در فضای اجتماعی آن زمان داشته، اثبات برتری امام رضا(ع) نسبت به موضوع رهبری است.
وی در پاسخ به این پرسش که پیروزی امام رضا(ع) در مناظرات تا چه میزان بر دشمنی معاندان افزود، بیان کرد: اباصلت هروی از یاران امام در این باره گفته است یکی از دلایل شهادت امام رضا(ع)، پیروزی ایشان در مناظرات بوده است، زیرا مأمون متوجه شده بود که نمیتواند با چنین شخصیتی به شکل عادی مقابله کند، وی به شکلهای مختلف سعی کرد امام را درگیر و به یک فرد عادی تبدیل کند، حتی در موضوع ولیعهدی به نوعی زمینی کردن امام را مدنظر داشت، اما امام از تمامی این دامها عبور میکند، و آخرین تیر در چنته مأمون، مناظره است که موجب پیروزی امام و ناامیدی مأمون میشود.
صادقیان در پاسخ به این پرسش که امروزه بحث و مناظره در مکانهای مختلف از جمله دانشگاه شکل میگیرد، چه میزان از الگوی مناظره امام هشتم(ع) به لحاظ اخلاقی و سبکی میتوان الگو گرفت تا به آشکار شدن حقیقت و کسب دانش بهتر کمک کنیم، گفت: در مقدمات مناظره نیازمندیم که افراد در جلساتی و نشستهای صمیمی و با کنار همدیگر بودن آشنایی بیشتری نسبت به همدیگر بیایند، به این ترتیب بسیاری از پیشفرضهای ذهنیمان تغییر مییابد و مناظرات میتواند به جای اینکه بیانگر حق و باطل باشد، برطرفکننده سوءتفاهمات باشد. بنابراین ارتباطات شخصی افراد میتواند در تلطیف فضای مناظره بسیار اثرگذار باشد.
وی تصریح کرد: علاوه بر آن، ما نباید در مناظره به دنبال زمین زدن طرف مقابلمان داشته باشیم، چنانکه ائمه اطهار به طرف مقابل فرصت فکر کردن و دوباره تحقیق کردن را میداد، ما نیز با دلایل و توضیحات خود به مخاطب فرصت پذیرفتن و نپذیرفتن بدهیم. اصرار نکردن بر پذیرفتن طرف مقابل، با حفظ احترام و شأن شخص مناظرهکننده در حقیقت مقابل کسانی که شاهد این ماجرا هستند، کسب آبرو داشته باشید و تواضع و علمدوستی نشان دهید. اگر در مسئلهای طرف مقابل درست میگوید، بپذیرید زیرا حقپذیری بخشی از پیروزی است.
این مدرس تاریخ اسلام در دانشگاه شهید مطهری(ره) ادامه داد: گاه اختلافات افراد درباره یک موضوع به این معنا نیست که در مقابل یکدیگر هستیم، بلکه دو فهم متفاوت از یک حقیقت را مطرح میکنیم که هر دو فهم قابل احترام است. به عنوان مثال هنگامی که من به نتایج یک محقق اهل سنت در مباحث کلامی احترام میگذارم، اگرچه آن نتیجه مورد پذیرش من واقع نباشد، در واقع به یک حرکت علمی احترام گذاشتهام، چنانکه اهل سنت نیز اگرچه اعتقادی به امامت ائمه اطهار(ع) ندارند، اما به آنان بسیار احترام میگذارند، حضور آنان در جریان اربعین نیز از همین روست و نشان میدهد که آنان پذیرفتند که این افراد، شخصیتهایی برجسته هستند.
انتهای پیام