کد خبر: 4312429
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۸
محمدعلی انصاری مطرح کرد

عبودیت؛ بلندترین مقام انسان

صاحب تفسیر مشکاة گفت: آیه‌ نخست سوره‌ اسراء با تعبیر ملکوتی «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ» آغاز می‌شود؛ آیه‌ای که حقیقت عبودیت را در اوج معرفت و قرب الهی می‌نمایاند و بنده‌ برگزیده‌ خدا را در مسیر سیر شبانه و آگاهانه‌ به سوی خالق خویش نشان می‌دهد.

محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانال‌های مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر می‌شود، با موضوع «عبد مطلق» اظهار کرد: آیه‌ نخست سوره‌ «اسراء» با تعبیر ملکوتی «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ» آغاز می‌شود؛ آیه‌ای که حقیقت عبودیت را در اوج معرفت و قرب الهی می‌نمایاند و بنده‌ برگزیده‌ خدا را در مسیر سیر شبانه و آگاهانه‌ به سوی خالق خویش نشان می‌دهد.

وی ادامه داد: کلمه‌ «إسراء» از ریشه‌ «سَرَى» گرفته شده است. «سَرَى» به معنای حرکت شبانه است، حرکتی که در ظلمت شب و در سکوت خلقت انجام می‌گیرد. در لغت عرب، واژه‌ی «سیر» به هر نوع حرکت اطلاق می‌شود، خواه ظاهری و جسمانی باشد یا باطنی و روحی؛ اما «إسراء» حرکتی ویژه است، حرکت در شب، آن‌گاه که دیگران در خوابند و تنها اهل بیداری و آگاهی در مسیر خویش گام می‌نهند. از همین رو، «إسراء» را سیر خاص در شب دانسته‌اند؛ حرکتی آگاهانه در زمانی که چشم‌های ظاهر به خواب رفته‌اند، اما چشم دل در بیداری و حضور است.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه اشاره‌ای لطیف به همین معنا دارد، آن‌گاه که می‌فرماید:«عِندَ صَباحٍ یُمدَحُ القَومُ السُّریٰ»؛ چون صبح فرا می‌رسد، مردم از آنان یاد می‌کنند که شب‌هنگام برخاستند و در تاریکی سحر به راه افتادند. آنان که قدر سحر را شناختند و از وقت خویش بهره بردند، همان «سُرَاة»اند؛ رهروان شب، آنان که از خواب غفلت گذشتند و راه بندگی را پیش از دیگران پیمودند.

انصاری افزود: در ادامه، قرآن می‌فرماید: «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ؛ منزّه است آن خداوندی که بنده‌ی خویش را سیر داد». در ساختار آیه، تعبیر «بِعَبْدِهِ» ظرافتی ادبی و معنوی دارد. از نظر نحوی، وجود حرف «باء» زائده‌ی تأکیدی است، امّا در عین حال، بر مصاحبت و همراهی دائمی خدا با بنده‌ی خویش نیز دلالت دارد. یعنی، این سیر شبانه نه تنها از سوی خدا است، بلکه با همراهی لحظه‌به‌لحظه‌ او تحقق می‌یابد.

وی تصریح کرد: واژه «عبد» در این آیه، به صورت مطلق آمده است. در اینجا مقصود از «عبد» جنس انسان نیست، بلکه فردی معیّن و برگزیده است؛ آن بنده‌ای که به تمامی مراتب عبودیت و معرفت رسیده، همه‌ی حلقه‌های تعلق را گسسته و در قله‌ بندگی ایستاده است. عبد مطلق کسی است که معرفت خویش را به چهار حقیقت بنیادین رسانده است: شناخت کامل از خویشتن، شناخت کامل از پروردگار، شناخت از مسیر و شناخت از مقصد.

صاحب تفسیر مشکاة در ادامه گفت: چنین عبودی، جز پیامبر اکرم(ص) کسی نیست. اوست که در قرآن کریم بارها با عنوان «عبد» یاد شده است:«أَرَأَيْتَ الَّذي يَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلّى؛ دیدی آن‌که بنده‌ای را هنگام نماز بازمی‌داشت؟» در این آیه، خداوند پیامبر را در مقام بندگی یاد می‌کند و این «عبد» همان وجود مقدس رسول اکرم(ص) است، که در حال عبادت و انجام وظیفه‌ی الهی مورد آزار قرار گرفت.

انصاری افزود: در جای دیگر می‌فرماید: «الَّذي نَزَّلَ عَلى‌ عَبْدِهِ الْكِتابَ؛ خداوندی که کتاب را بر بنده‌ی خود نازل کرد». در همه‌ این موارد، «عبد» به صورت مطلق آمده و تنها بر پیامبر اسلام(ص) دلالت دارد.

وی تصریح کرد: در نتیجه، تعبیر «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ» بیانگر اوج کرامت عبودیت است؛ عبودیتی که به شرافت تشریف به ذات الهی پیوند خورده است. اضافه‌ «عبد» به «الله» از نوع اضافه‌ تشریفی است؛ یعنی بنده‌ای که به واسطه‌ نسبت یافتن به خدا، از همه‌ی مراتب وجودی دیگر فراتر می‌رود. هیچ شرافتی بالاتر از آن نیست که موجودی به خالق خویش منسوب گردد.

انتهای پیام
captcha