کد خبر: 4227340
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۵

ابعاد روش‌ تفسیرى امام سجاد(ع)

شاید مهم‏ترین رویکرد تفسیر قرآن، تفسیر از منظر اهل بیت(ع) باشد که خود داراى مباحثى خاص و یکى از آن مباحث، درک روش تفسیرى امامان علیهم السلام است که مى‏‌تواند در راستاى تفسیر قرآن و کشف ابزار آن مفید باشد و روش‌هاى تفسیرى امام سجاد(ع) نیز از آن جمله است.

امام سجاد(ع)رابطه اهل بیت پیامبر(ص)  با قرآن مجید، رابطه‌‏اى عمیق و همه جانبه است و ارتباط میان آن دو به حدى قوى است که تفکیک آن دو، به منزله تباه ساختن آنان است، نه قرآن بدون اهل‏ بیت(ع)، هدایت‏‌بخش و نه وجود اهل بیت‏(ع) بدون قرآن امکان‏پذیر است.

رابطه قرآن و اهل بیت(ع) از جهات مختلف شایان بررسى است و با رویکردهاى متعدد قابل پیگیرى خواهد بود. شاید مهم‏ترین رویکرد تفسیر قرآن، تفسیر از منظر اهل بیت(ع) باشد که خود داراى مباحثى خاص و یکى از آن مباحث، درک روش تفسیرى امامان علیهم السلام است که مى‏‌تواند در راستاى تفسیر قرآن و کشف ابزار آن مفید باشد. در ذیل به طور مختصر روش‌هاى تفسیرى امام سجاد(ع) را مورد بررسى قرار مى‏‌دهیم.

 روش تفسیرى قرآن به قرآن

این روش تفسیرى بسیار متقن و قابل اعتماد و بیان براى همگان است که در بسیارى از آیات کاربرد دارد، زیرا بسیارى از عبارات و مفاهیم قرآنى در خود قرآن به علل خاص تکرار شده است . در ذیل به یک نمونه از این روش اشاره مى‏‌شود:

از امام سجاد(ع) سؤال شد که مفهوم معصوم کدام است؟ امام در پاسخ فرمود: او شخصى است که به واسطه ریسمان خداوند محفوظ و ریسمان خدا همان قرآن است، میان امام و قرآن تا روز قیامت جدایى حاصل نمى‌‏شود. امام، مردم را به قرآن دعوت مى‏‌کند و قرآن انسان‌ها را به سوى امام راهنمایى مى‌‏کند و این مسئله، برگرفته شده از قول خداوند است که مى‏‌فرماید: «ان هذا القرآن یهدى للتى هى اقوم‏؛ همانا این قرآن به راهى که استوارتر است، هدایت مى‌‏کند» .

امام سجاد(ع) در این بیان، آیه 103 سوره آل عمران را به آیه 9 سوره اسراء تفسیر کرده‏‌اند.

تفسیر بطنی

طبق روایات منقول از شیعه و سنى، آیات قرآنى علاوه بر معانى ظاهرى، داراى معانى باطنى است، اما فقط کسانى مى‌‏توانند به آن معانى راه گشایند که از علوم الهى مخصوص بهره‌‏مند شوند و ائمه معصوم که با اسرار آیات الهى مأنوسند، چنین توانایى را دارند، لذا مشاهده مى‏‌کنیم که آنان بدون آنکه از کسى نقل کنند، تفاسیرى از آیات ارائه مى‏‌دهند که از توان تمامى عاقلان زمین و مفسران عالم خارج است و جز از راه عصمت و الهام و پیوند با عوالم دیگر، امکان‏‌پذیر نیست. در ذیل به یک نمونه از این تفسیر اشاره مى‏‌شود:

خداوند در قرآن مى‌‏فرماید: «ولایزالون مختلفین الا من رحم ربک و لذلک خلقهم‏؛ مردم پیوسته در اختلافند مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین، آنان را آفریده است»

امام سجاد(ع) مى‌‏فرماید: کسانى که خداوند مورد رحمت‏ خود قرار داده است همان دوستان مؤمن ما هستند که خداوند از گلى پاکیزه آنان را آفریده است.

جرى و انطباق

بسیارى از آیات قرآنى داراى اسباب نزول هستند، اما نباید آیات قرآنى منحصر به همان موارد نزول شوند و مفاهیم قرآن را نباید در تنگناى حوادث صدر اسلام، محصور کنیم،  بلکه چنان‏که امام باقر(ع) مى‌فرماید: «آیات قرآن همانند خورشید و ماه دائماً در حال جریان و تابش جدیدند» و  به همین علت امام سجاد(ع) در موارد بسیارى براى آیات قرآن مواردى جدید را ذکر و آیه را بر آن موارد منطبق و جارى کرده‌‏اند که از این روش به «روش جرى و انطباق‏» تعبیر مى‏‌شود . براى نمونه، یک مورد را ذکر مى‏‌کنیم:

خداوند متعال در سوره بقره مى‌‏فرماید: «و چون ابراهیم گفت: پروردگارا، این [سرزمین] را شهرى امن گردان و مردمش را - هر کس از آنان که به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد - از فرآورده‌‏ها روزى بخش . [خداوند] فرمود: ولى هر کس کفر بورزد، اندکى برخوردارش مى‏‌کنم و سپس او را با خوارى به سوى عذاب آتش مى‌‏کشانم و چه بد سرانجامى است».

گفته فوق مربوط به زمان حضرت ابراهیم(ع) است، اما امام سجاد(ع) مى‏‌فرماید: مقصود از اهل مکه، ما و اولیاى پیامبر و شیعیان وصى اوست و منظور از کافران، منکران وصى پیامبر(ص) است و نیز کسانى که در میان امت او، او را پیروى نمى‏‌کنند.

 تفسیر به ظاهر آیه

یکى از روش‌هاى شایع و روش‌مند، بهره‌‏گیرى از قواعد عرفى در تفسیر آیات قرآن است، همان قواعدى که براى فهم عبارات هر قومى مى‌‏تواند مورد استفاده قرار گیرد. امام سجاد(ع) در این روش به مثابه امامى که در صدد گفتوگو و ارائه برهان براى دیگران است ظاهر مى‌‏شود و به همین جهت از قواعدى استفاده مى‏‌کند که براى دیگران حجت و دلیل، محسوب مى‏‌شود و باید همه به آن قواعد گردن نهند و چنین تفسیرى را برگزینند که در ذیل به یک نمونه آن اشاره مى‏‌شود:

امام صادق(ع) از امام باقر(ع) نقل مى‏‌کند که امام سجاد(ع) فرمود: تو نمى‌‏توانى با هر کس که مى‌‏خواهى، مجالست نمایى، زیرا خداوند از آن نهى کرده و فرموده است: «و اذا رایت الذین یخوضون فى آیاتنا فاعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره‏؛ و چون بینى کسانى که [به قصد توطئه] در آیات ما فرو مى‏‌روند، از ایشان روى برتاب تا در سخنى غیر آن در آیند».

طبق عرف محاوره که هر امرى دلالت‏ بر لزوم و وجوب مى‏‌کند، امام سجاد(ع) از کلمه فاعراض(اعراض کن‏) که فعل امر است، وجوب اجتناب را بیان کرده ‏است.

تفسیر عقلى

عقل انسانى حجت ‏باطن خداوند در همه زمینه‏‌هاست و امکان تخطئه آن، امرى محال است، زیرا تخطئه آن نیز خود نیازمند برهانى عقلى است.

یکى از مواردى که باید بسیار از عقل سود برد، فهم کتاب و سنت است. قرآن کریم در آیاتى بسیار، مى‌‏فرماید: عاقلان و اهل تدبیر و تفکر مى‌‏توانند به ژرفاى علوم قرآنى راه جویند، لذا تفسیر آیات قرآنى با تکیه بر عقل و قواعد عقلى، مورد اهتمام امامان معصوم علیهم السلام بوده که در ذیل به یک نمونه از آنها اشاره مى‏‌شود:

امام سجاد(ع) در پاسخ یکى از یاران خود که سؤال کرده بود: آیا خداوند داراى مکان است؟ فرمود: خداوند از نیاز به مکان منزه است. وى (ثابت‏بن دینار) سؤال مى‏‌کند: پس چگونه است که خداوند درباره معراج پیامبر(ص) مى‏‌فرماید: «ثم دنى فتدلى فکان قاب قوسین او ادنى‏؛ سپس نزدیک آمد و نزدیک‏تر شد تا فاصله‏‌اش به قدر دو طرف کمان یا نزدیک‏تر شد»؟ امام سجاد(ع) مى‏‌فرماید: منظور آن است که پیامبر(ص) به حجاب‌هاى نورانى نزدیک شد و ملکوت آسمان‌ها را نگریست‏، سپس نزدیک‏تر شد و از ناحیه زیر به ملکوت زمین نگاه کرد تا جایى که خیال کرد آنقدر نزدیک شده است که به اندازه دو طرف کمان یا نزدیک‏تر شده است.

عقل هر انسانى مى‏‌فهمد که خداوند مکان ندارد، زیرا که نیازمند نیست، پس مراد از نزدیک شدن به خدا، یعنى قرب معنوى و سیر در ملکوت است و جز این تفسیر، تفسیر دیگرى که به عقل نزدیک‏تر باشد، یافت نمى‏‌شود.

تفسیر به بیان مصداق روشن‌‏تر

خداوند در برخى آیات قرآن، علتى را براى حکمى بیان مى‏‌کند و آن را بر مصداقى استوار مى‏‌سازد، مانند آیه ذیل که مى‏‌فرماید: «و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فى السبت فقلنا لهم کونوا قردة خاسئین‏؛ و کسانى از شما [بنى اسرائیل] را که در روز شنبه از فرمان الهى سر باز زدید، نیک شناختید، پس ایشان را گفتیم: بوزینگان طرد شده باشید».

امام سجاد(ع) فرمود: خداوند این قوم را مسخ کرد به خاطر آنکه به منع صید ماهى توجه نکردند و در روزى که از این کار نهى شده بودند، به آن مشغول شدند، پس چگونه مى‏‌بینى حال کسانى را که فرزندان پیامبر(ص) را کشتند و حرمتش را شکستند! خداوند گر چه آنها را در دنیا مسخ نکرد، اما عذابى در آخرت براى آنها مهیا نموده که چندین برابر عذاب مسخ در دنیا است.

تفسیر به بیان فلسفه حکم

طبق نظریه صحیح و مشهور، هر حکمى در اسلام، داراى فلسفه‌‏اى است و هر امر یا نهی در وراى خود، حکایت از مصلحت‏ یا مفسده‌‏اى دارد که موجب «تکلیف‏» مى‏‌شود. آیات قرآن نیز از این قاعده مستثنا نیستند و یکى از روش‌هاى بیان آیات قرآنى و توضیح و تفسیر آنها، بیان فلسفه و علت‏ حکم است که در ذیل به یک نمونه اشاره مى‏‌شود:

خداوند در قرآن کریم مى‏‌فرماید: «یاایها الذین امنوا لا تقتلوا الصید و انتم حرم . و من قتله منکم متعمدا فجزاء مثل ما قتل من النعم یحکم به ذوا عدل منکم هدیا بالغ الکعبة او کفارة طعام مساکین او عدل ذلک صیاما لیذوق وبال امره ...؛ اى کسانى‌که ایمان آورده‌‏اید در حالى که در احرام هستید، شکار را مکشید و هر کس از شما عمداً آن را بکشد باید مانند آنچه را که کشته، از چهار پایان کفاره دهد که [شباهت آن را] دو عادل از میان شما تصدیق نمایند و به صورت قربانى به کعبه برسد، یا به کفاره [آن] مستمندان را خوراک بدهد، یا معادلش روزه بگیرد تا سزاى زشت کارى خود را بچشد».

امام سجاد(ع) به زهرى مى‏‌فرماید: آیا مى‏دانى که معادل روزه‏اىی که براى کفاره طعام به فقرا است، چگونه است؟ زهرى پاسخ مى‏‌دهد: نمى‌‏دانم که حضرت مى‏‌فرماید: حیوان شکار شده را قیمت‌گذارى و قیمتش را با گندم محاسبه مى‏‌کنند و در برابر هر یک کیلو و نیم گندم، باید یک روز روزه بگیرد.

در گفتار فوق، امام سجاد(ع) ضمن تعیین مقدار روزه، فلسفه آن را نیز بیان مى‏‌کند و از این طریق، حکم الهى را بسیار دلنشین مى‏‌سازد . آرى، در دستگاه خدایى هیچ چیز بدون «علت‏» امکان تحقق ندارد و هر مسئله‌‏اى، رمز و راز و سببى دارد، لذا نمى‏توان حکمى از احکام قرآن را پیدا کرد مگر آنکه بنا به علتى ضرورت پیدا کرده است.

یکى از احکام قرآنى، مسئله قصاص است که خداوند به شکل بدیع و زیبایى مى‌‏فرماید: «ولکم فى القصاص حیاة یا اولوا الالباب‏؛ و اى صاحبان اندیشه! براى شما در مسئله قصاص، زندگى است».

امام سجاد(ع) چگونگى نقش قصاص در زندگى را، چنین بیان مى‌‏کند: این بدان جهت است که هر کس قصد کشتن فردى را نماید ولى بداند که مورد قصاص واقع مى‏‌شود از این جنایت صرف نظر مى‏‌کند و همین مسئله، موجب بقاى زندگى فردى م‏ی‌شود که قصد کشتنش را داشت و نیز موجب زنده ماندن خود فردى مى‏‌شود که قصد کشتن دیگرى را داشت و همچنین سبب حیات جمعى مردم خواهد شد که به این حکم آشنا شده و از آن آگاه گردیده‌‏اند.

تفسیر قرآن به تاریخ

بسیارى از آیات قرآن دربردارنده حوادث تاریخ و بیانگر قصص انبیا و صالحان است که براى تفسیر این دسته از آیات، راهى مناسب‏تر از آشنایى به تاریخ آنان نیست، لذا ائمه اطهار(ع) در تفسیر این گونه آیات، همانند کسانى که در جریان تاریخى همان زمان‌ها قرار گرفته‏‌اند و به شکل عمیق با علل آن حوادث آشنا بوده‌‏اند، به تفسیر پرداخته و زوایاى حیات گذشتگان و تحولات تاریخى را براى نسل‌هاى بعدى شکافته‌‏اند و این تفسیر آنگاه ضرورتش احساس مى‏‌شود که سؤال‌هاى عمده‌‏اى پیرامون تحولات تاریخى وجود داشته که در قرآن به آن پرداخته نشده و بیان آنها به پیامبر و اهل بیت عصمت(ع) سپرده شده است.

امام سجاد(ع) در حدیثى طولانى و در گفت وگویى بسیار شیرین و شنیدنى، زوایاى قصه یعقوب و یوسف را بیان داشته و به بسیارى از سؤالها و شبهات پاسخ داده است.

منبع:

 ensani.ir

انتهای پیام
captcha