حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد محسن دعایی، مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، در گفتوگو با ایکنا از خراسانرضوی، در خصوص انحرافات دوران زندگی امام حسین(ع)، گفت: انحرافاتی که در دوران زندگی سیدالشهداء(ع) وجود داشته است عمدتاً به حاکمیت حزب تبهکار اموی مربوط بوده است و اساس انحراف، انحراف از ولایت امری جامعه اسلامی است که جایگاه نظام سیاسی از آنچه که خداوند در دین الهی طراحی کرده است؛ منحرف شود.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه منصب ولایت امری در جامعه اسلامی مهمترین منصب محسوب میشود، امام باقر(ع) در حدیثی فرموده است: «بنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى خَمْسٍ؛ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوِلَایَةِ؛ اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است، نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.» همچنین در روایتی ولایت بهعنوان رکن اول ذکر شده است. بنابراین اهمیتی که در احادیث شیعی برای ولایت بیان شده است برای هیچیک از اصول دینی و الهی بیان نشده است. هنگامیکه منصب ولایت جامعه الهی پس از پیامبر(ص) برعهده امیرالمؤمنین(ع) گذاشته شد و ایشان در روز عید غدیر به مردم معرفی شدند، مردم این ولایت امری را قبول کردند اما متأسفانه پس از رحلت پیامبراکرم(ص) مردم این منصب را مورد تغییر قرار دادند و بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع) و جامعه پرالتهابی که امام حسن(ع) تحویل گرفته بودند، حضرت مجبور به صلح با معاویه شدند و جهان اسلام تحویل حزب اموی شد.
دعایی اظهار کرد: این نهاد منحرف تا زمان سیدالشهداء(ع) ادامه یافت و 10سال امام حسین(ع) معاصر با معاویه بودند و مستمراً این انحراف بزرگ ادامه داشت. زمانی که معاویه با سیاستورزی شیطانی و مشخصات روحی و روانی خود، در برابر قیامها ایستادگی میکرد و قیامها را به نابودی اسلام منجر میکرد، سیدالشهدا(ع) به عهد برادر خود وفادار ماندند و زمانی که معاویه درگذشت و به خلاف عهدی که با امام حسن(ع) بسته بود، یزید را معاون خودش معرفی کرد و او را به جامعه اسلامی تحمیل کرد؛ بنابراین این بزرگترین انحراف در نهاد ولایت و زمامت حکمرانی بود. بنابراین سیدالشهداء(ع) براساس تدبیر الهی و توصیههای جدشان، در امامت خود برای قیام علیه او آماده شدند.
مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام تصریح کرد: نسبت به انحرافاتی که در دوران زندگانی سیدالشهدا(ع) مشاهده میشود، بزرگترین و مهمترین انحراف، انحراف سیاسی است که همه انحرافات دیگر از همین نشئت گرفته است. هنگامی که زمامدار امت و ولایت صالح و الهی باشد، جامعه به آن سمت حرکت میکند، اما هنگامی که والیان منحرف و فاسق باشند و در عملکرد خود انحراف داشته باشند، جامعه هم به همان سمت سوق مییابد. اگر به تاریخ مراجعه کنیم متوجه میشویم از زمانیکه انحرافات برای منسب سیدالشهداء(ع) پدید آمده است، صدها فسق و جنایت نسبت به مسلمانان و بیتالمال رخ داده است.
وی گفت: حاکمان بسیاری در دوران امویان حکومت میکردند که ظلمهای بسیاری را انجام دادهاند. یکی از آنها حجاج بن یوسف ثقفی یکی از جنایتکاران دوران اموی است که در ادامه شجره خلافت اموی از طرف حاکمان اموی که در شام مستقر بودند، مامور کنترل عراق میشود و با اقداماتی که انجام میدهد، ظلمها و جنایات متعددی از ایشان در تاریخ ثبت شده و روی تاریخ را سیاه کرده است. تعداد زن و مردی که این فرد کشته و مورد ظلم قرار داده است، بسیار زیاد هستند و این حاکم ظالم همه مخالفان خود را سرکوب کرده و به کشتار بسته است. این فرد در ابتدای ورود خود به کوفه سخنرانی میکند و میگوید که خلیفه من را با تازیانه و شمشیر به سوی شما فرستاده است و من با این دو بر شما حکومت میکنم.
دعایی گفت: انحراف در دینداری، انحراف در تفسیر اسلام، انحراف در توزیع عادلانه بیتالمال، انحراف در اقامه اسلام، انحراف در اصول و فروع دین، انحراف در عدالت، انحراف در واسپاری حقوق به صاحبان آنها از جمله انحرافاتی هستند که در آن دوران در جامعه وجود داشتند و زندگی انسانها را تحت تأثیر قرار داده بودند. سیدالشهدا(ع) ملاحظه کردند، زیرا یزید ظاهر حکومت اسلامی را رعایت نمیکرد و مانند پدرش فریبکار نبود؛ بنابراین او به شکل رسمی مرایض جنسی داشت و نسبت به خداوند کفر میگفت. در چنین شرایطی امام حسین(ع) برای مبارزه با او و سرکوب او قیام کردند و این قیام را از مدینه آغاز کردند و در کربلا به شهادت رسیدند.
انتهای پیام