کد خبر: 4254066
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۲
همراه با نهج‌البلاغه/ ۷

نهج‌البلاغه و توصیه به شکرگزاری در حوادث روزگار

شکرگزاری از نکاتی است که به ما می‌آموزد در همه مسائل زندگی همواره شکرگزار باشیم، دنیا بهشت نیست که تمام ثانیه‌های آن سرشار از شادی بدون هیچ مشکلی باشد، هرچند که در نگاه اهل‌البیت(ع) حتی سختی‌ها هم هیچ چیز جز زیبایی ندارند (ما رایت الا جمیل).

نهج‌البلاغهشکرگزاری از نکاتی است که به ما می‌آموزد در همه مسائل زندگی همواره شکرگزار باشیم، دنیا بهشت نیست که تمام ثانیه‌های آن سرشار از شادی بدون هیچ مشکلی باشد، هرچند که در نگاه اهل‌البیت(ع) حتی سختی‌ها هم هیچ چیز جز زیبایی ندارند (ما رایت الا جمیل) و ای کاش ما هم بتوانیم در لحظه‌های بحرانی زندگی، آنجا که هیچ نیرویی نمی‌تواند با مسئله جریان یافته در زندگی ما بجنگد، نعمت‌های فراوان پیرامون خود را مرور کنیم و نکته جالب توجه آن است که  اغلب روان‌شناسان بر این باورند که نوع تفکر تأثیر مستقیم بر احساس ما دارد و حتی می‌تواند منجر به واکنش‌های متفاوت شود.
 
می‌توانید لحظه‌ای تمام داشته‌های خود را تصور کنید، نعمت سلامتی، نعمت شغل، داشتن پدر و مادر و یا هر عزیزی که شما را دوست دارد، همه و همه می‌تواند منجر شود لحظه‌ای لبخند بر لبان ما نقش ببندد و در مقابل یک روز صبح و هر نوع زاویه منفی از مسائل را تصور کنید، برای مثال صبح با پرچم ترحیم که برای فوت همسایه نصب شده است، آغاز شد، پایتان پیچ بخورد، در محل کار فردی به شما کنایه زند، فرزند و همسرتان قدر زحمات شما را ندانند و رفتار نامناسبی داشته باشند و... این نوع تفکر شما را خشمگین و اوقات شما را تلخ خواهد کرد.
 
بنابراین فکر کردن به هرچیز می‌تواند احساسات شما را تحت کنترل خویش گرفته و واکنش شما را به سمت خود تغییر دهد و زمانی که سخنی با شکرگزاری خداوند آغاز شود علاوه بر آنکه ذهن شما را منظم و مثبت می‌کند، تا پایان سخن نیز شما را یاری خواهد کرد.
 
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) وارد شده است که: «كلّ‏ أمر ذي‏ بال‏ لم‏ يبدأ فيه باسم اللّه فهو أبتر؛ هر کاری که با اسم خدا آغاز نشود، ابتر است یعنی بی‌نتیجه می‎ماند.»
 
یکی از درس‌های اخلاقی خطبه‌های ائمه(ع) آن است که در آغاز سخنوری، شکرگزار نعمت‌های خدا هستند و در خطبه شماره 109 نهج البلاغه موارد زیبایی با نظمی طبیعی در چند بخش بیان شده است.
 
امام علی(ع) در بخش اول خطبه 109 می‌فرمایند: «ستايش خدايى را سزاست كه با آفرينش مخلوقات، بر انسان‌ها تجلى كرد و با برهان و دليل خود را بر قلب‌هايشان آشكار كرد. مخلوقات را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد كه فكر و انديشه مخصوص كسانى است كه دلى درون سينه داشته باشند و او چنين نيست كه علم خداوندى ژرفاى پرده‌هاى غيب را شكافته است و به افكار و عقايد پنهان احاطه دارد.»
 
در بخش اول به حمد و ستایش خداوند پرداخته شده است، درست همانطور که خطبه فدکیه از حضرت زهرا(س) با حمد و ستایش خداوند آغاز می‌شود.
 
در قسمت دوم و سوم خطبه 109 بر اساس نظر اغلب شارحان نهج البلاغه به توصیف پیامبراکرم(ص) پرداخته شده و می‌فرمایند: «او را از شجره نبوت برگزيد و از آنجا كه خاستگاه نور است، از خاندانى بلند پايه، از ناف بطحاء، از چراغ‌هاى ظلمت‌شكن و از چشمه‌هاى حكمت. طبيبى است كه در ميان بيماران مى‌گردد تا دردشان را درمان كند. داروها و مرهم‌هاى خود را مهيا كرده و ابزار جراحى خويش گداخته است، تا هر زمان كه نياز افتد آن را بر دل‌هاى نابينا و گوش‌هاى ناشنوا و زبان‌هاى ناگويا برنهد، با داروهاى خود در پى يافتن غفلت‌زدگان است يا سرگشتگان وادى ضلالت، مردمى كه از انوار حكمت پرتوى نمى‌گيرند و از آتش‌زنه دانش شراره‌اى نمى‌ستانند و در اين  حال، همانند ستورانى هستند كه جز چريدن هدفى نشناسند يا همچون صخره‌هاى سخت كوهستان در قساوت به سر برند.»
 
این تشبیهات هرکدام به ویژگی و فضیلتی خاص اشاره دارد و همچنین به این مورد اشاره کرده است که نسب پیامبر به برترین خاندان‌های بشر می‌رسد و ایشان شرف وراثت را در حد اعلا کسب کرده‌اند.
 
هدیه ارجمند، کارشناس ارشد نهج‌البلاغه از دانشگاه قرآن و حدیث قم
 

 

انتهای پیام
captcha