امام علی(ع) در بخش چهارم خطبه 109 به سرزنش برخی از یاران سست و منفعل خود پرداخته و به آنها گوشزد میکند که این بیتحرکی عاقبتی تلخ و دردناک دارد و دشمنان بر شما مسلط میشوند.
«براى كسانى كه ديده بصيرتشان گشوده است، حقايق و اسرار آشكار گشته و راه حق براى آنان كه ندانند به كجا مىروند، پديدار و روشن شده. قيامت، پرده از رخ برگرفته و نشانههاى آن براى هوشياران هويدا شده. چيست كه شما را كالبدهاى عارى از جان مىبينم كه در نمىيابيد و جانهاى بىكالبد كه در مىيابيد ولى بهكار نمىبنديد، مردمى به ظاهر اهل عبادت ولى، ناپرهيزكار. بازرگانى سود نابرده، بيدارانى خواب گرفته، به تن حاضر و به دل غايب. توان ديدنتان هست و چون كوران نمىبينيد، توان شنيدنتان هست و چون كران نمىشنويد، توان سخن گفتنتان هست و چون لالان، هيچ نمىگوييد.»
براساس نظر اغلب شارحان
نهجالبلاغه، ممکن است منظور از ظهور علامات قيامت، آشکار شدن فتنهها در جهان اسلام و در صفحه روى زمين، بوده باشد و اين مطلب منافات با گذشتن 1000 سال و بيشتر، از آن زمان ندارد، چرا که در قياس با عمر دنيا، اين مقدار از زمان، مقدار کوتاهى است.
هدف حضرت از ایراد این قسمت از خطبه توجه دادن عموم مردم به اندیشیدن در کارها و عاقبت آنهاست و در حقیقت جمله آخر را حضرت به دلیل پیروی کردن از احکام دین و سلوک در جاده حق بیان کردهاند.
بر لبش قفل است و در دل رازها/ لب خموش و دل پر از آوازها
عارفان كه جام حق نوشيدهاند/رازها دانسته و پوشيدهاند
هر كه را اسرار حق آموختند/ مهر كردند و دهانش دوختند
در ادامه جهت روی برگرداندن از جبهه باطل، حضرت علی(ع) نکاتی را میفرمایند و نکته جالب توجه شباهت این خطبه به سوره مبارکه حمد است، از ابتدا تا انتها، با ستایش خداوند آغاز شده و در پایان چند گروه از مردم را یاد میکنند.
«ضلالت را مىنگرم كه چون درختى استوار، قامت برافراشته و شاخههاى خود را به اطراف پراكنده است، براى شما به پيمانه خود مىپيمايد و شما را در زير مشتها فرو مىكوبد، پيشواى آن از ملت اسلام بيرون است و در گمراهى خويش پاى مىفشرد. آن روز كسانى كه از شما باقى بمانند، مردمى حقيرند، چون ته ماندههاى ديگ يا خرد و ريزهايى كه از بارها بر زمين ريزد. آن سان كه چرم را در دباغى فرو مالند و گندم درو شده را فرو كوبند، شما را نيز فرو مالد و فرو كوبد و مؤمنان را از ميان شما جدا كند، آنسان كه پرندهاى دانههاى فربه را از دانههاى لاغر جدا مىكند.»
حضرت علی(ع) در پایان اين خطبه از وقوع پيشامدهاى بزرگ ياد مىكند: «در اين هنگام [هنگام سلطه ضلالت] است كه باطل در جاى خود استقرار يابد و جهل بر اسبش سوار شود و طغيانها و فتنهها همه جا را فراگيرند و داعيان حق اندک شوند و روزگار، همانند درندهاى ديوانه حمله كند و باطل، همانند اشترى پس از خاموشى نعره برآورد و مردم براى بزهكارى همدست شوند، در كار دين از يكديگر دورى جويند، در دروغ با هم دوستى ورزند و در راست دشمنى كنند.»
«چون چنين روزگارى فراز آيد، فرزند، خشم پدر را برانگيزد و از باران، سوزش و گرمى زايد و فرومايگان سر بردارند و بزرگواران سر در لاک خود فرو برند. مردم اين روزگار، چون گرگاناند و پادشاهانشان چون درندگان و ناتوانان طعمه آنان و بينوايان، مردگان. راستگويى سر فرو كرده و دروغ شايع شده. دوستیها به زبان باشد و دشمنیها به دل. جمعى به گناهكاران نسبت جويند و پاكدامنى سبب شگفتى و پوستين اسلام به گونهاى وارونه پوشيده شود.»
حضرت پس از آنکه ویژگی برخی یاران را بیان کردهاند نکاتی را برای دوری جستن و مقابله با برخی فتنهها و آشوبها در آخرالزمان میفرمایند. نکته بسیار مهم این خطبه شباهت دوران با بکدیگر است، مواردی که در این خطبه بیان شده است بسیار شبیه عصر حاضر بوده و حضرت تشبیهاتی فوقالعاده بلیغ و فصیح از رهبران ظالم هر دوران دارند به گونهای که میفرمایند: «براى كشتار بىرحمانهاى كه رهبر اين فتنهها مرتكب مىشود و احكام ستمگرانهاى كه بر خلاف قانون دين و نظام حقّ صادر مىكند واژه خبط استعاره شده است، زيرا اعمال او شباهت به شتر جوان رمندهاى دارد كه در هنگام گريز از شتران ديگر با هر چه برخورد كند آن را در زير دست و پاى خود له مىكند و با ذكر واژه «باع» استعاره را ترشيح داده ، ذكر «باع» براى بيان شدت خبط و لگدمال كردن بليغتر است.
يعنى رهبر اين فتنه از دين بيرون است و از دستور خدا پيروى نمىكند و بر گمراهى و ضلالت استوار است.
امام علی(ع) در ادامه اين سخن، به پايان دردناک و غمانگيز اين ماجرا اشاره کردند و مىفرمايند: «(کار به جايى مى رسد که) در آن روز جز تعداد کمى از شما باقى نمىماند: همانند ته مانده ديگ، خردهنانهایى که در ته کيسه باقى مانده و به هنگام تکان دادن، فرو مىريزد!». (فَلاَ يَبْقَى يَوْمَئِذ مِنْکُمْ إِلاَّ ثُفَالَةٌ(3) کَثُفَالَةِ الْقِدْرِ، أَوْنُفَاضَةٌ(4) کَنُفَاضَةِ الْعَکْمِ(5)).
آیتالله مکارم شیرازی در شرح نهجالبلاغه پیام امام، اینگونه بیان کردند: «با اينکه خبر از حوادث آينده است تا مردم خود را براى آن آماده کنند و ضايعات و زيانهايش به حداقل برسد، اما با اين حال، آن را به صورت فعل ماضى بيان فرموده و اشاره به اينکه اين برنامه حتماً واقع خواهد شد! همانطور که در تعبير معروف اُدبا آمده که مضارع متحقّق الوقوع، به منزله ماضى است. تعبير به «قَدْ قَامَتْ عَلى قُطْبِهَا» اشاره به اين است که اين پرچم ضلالت که از سوى خاندان فاسد و مفسد بنىاميّه برپا مىشود، چنان محکم خواهد شد که به اين آسانى از جا کنده نمىشود».
حقیقتاً عاشورا هر روز و هر ثانیه است، اگر تاکنون ادعا داشتیم ما در زمان امام حسین (ع) حاضر نبودیم و اگر بودیم در رکاب حضرت قدم بر میداشتیم.اکنون عاشورا تکرار میشود. بنگریم ما در کدام دسته قرار داریم؟ در رکاب حضرت قدم بر میداریم و یا در مقابل حضرت؟
آری: شهادت میشود هر ثانیه تکرار در دنیا/دوباره میشود تکرار، ظهر و عصر عاشورا.....
هدیه ارجمند، کارشناس ارشد نهجالبلاغه از دانشگاه قرآن و حدیث قم
انتهای پیام