
دهم دیماه،
دومین دوره نشان مشهدالرضا(ع) در مرکز همایشهای بینالمللی شهدای سلامت برگزار شد، رویدادی که از ابتدا با هدف معرفی و گرامیداشت مفاخر و نخبگان این شهر و تأکید بر جایگاه ویژه مشهد بهعنوان قطب فرهنگی و علمی کشور طراحی شده بود و قرار بر این بود که این نشان بهعنوان یکی از نمادهای هویتی و فرهنگی مشهد در سالهای آینده به یک جریان ملی تبدیل شود و جایگاهی رفیع در تقویم رویدادهای فرهنگی ایران پیدا کند اما آنچه در این دوره مشاهده شد، علیرغم تلاشهای مثبت برگزارکنندگان، نقاط ضعفی بود که اگر اصلاح نشود، میتواند مانعی برای تحقق رسالت و اهداف بلندمدت آن باشد.
یکی از مهمترین بخشهای هر مراسم تقدیری، انتخاب افرادی است که قرار است بهعنوان برگزیدگان معرفی شوند. در این دوره، بسیاری از چهرههای منتخب، از نظر تخصص و دستاوردهای فردی، شایستگی لازم را داشتند، با این حال انتخاب برخی افراد بهعنوان برگزیده، این پرسش را مطرح کرد که آیا معیارهای گزینش بر پایه شایستگیهای مرتبط با فرهنگ و هویتی مشهد بوده یا عواملی خارج از این چارچوب نیز دخیل بوده است؟ مشهد به عنوان شهری که از گذشته دور، خاستگاه مفاخر علمی، هنری و فرهنگی بوده است، چهرههای برجستهای دارد که تجلیل از آنها میتواند حس غرور، همبستگی و همدلی ارزشمندی میان مردم و نخبگان ایجاد کند و به نظر میرسد در این دوره، برخی انتخابها بیش از آنکه بر مبنای ویژگیهای نمادین و هویتی باشد، متأثر از ملاحظاتی دیگر بوده است، ملاحظاتی که ممکن است بهجای تقویت جایگاه این نشان، اعتبار آن را در افکار عمومی کمرنگ کند.
فضای کلی مراسم نیز موضوع دیگری بود که میتوان پیرامون آن سخن گفت. برگزاری چنین رویدادهایی معمولاً فرصتی برای ایجاد شور و نشاط اجتماعی، ارتباط عمیقتر میان نخبگان و مردم و به نمایش گذاشتن ظرفیتهای فرهنگی و هنری یک شهر است اما در این مراسم، آنچه بیشتر به چشم آمد، سرد و خشک بودن فضا و غلبه حال و هوای تشریفاتی بر جریان طبیعی رویداد و عدم شور و حال مورد انتظار بود و این در حالی است که مشهد با برخورداری از پیشینهای غنی در حوزه هنر و فرهنگ، ظرفیتهای بزرگی دارد که میتوانست با برنامهریزی دقیقتر، به خلق فضایی تأثیرگذارتر کمک کند، فضایی برای حضورِ قلب آحاد مردم که بتوانند خود را با آن همسو و همراستا ببینند.
یکی از جنبههای بسیار تأملبرانگیز این رویداد، غیبت چشمگیر مسئولان عالیرتبه استانی، مدیران نهادهای تصمیمگیر و تأثیرگذار و حتی چهرههای برجسته ملی بود. غیبت این افراد، نهتنها بر جایگاه این نشان در سطح ملی تأثیر خواهد گذاشت، بلکه این پیام را منتقل خواهد کرد که هنوز وفاق و انسجام لازم برای ایجاد چنین جریان فرهنگی بزرگی وجود ندارد و این عدم حضور نهتنها در شأن رویدادی که مدعی تبدیل شدن به یک جریان ملی است، نبود، بلکه نشانهای از فاصلهای است که میان برنامهریزی، اجرا و تعامل با ذینفعان فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. عدم این همراهی شاید بیش از هر چیز، فرصتی ازدسترفته برای تقویت هویت فرهنگی و ایجاد وحدت در فضای اجتماعی شهر مشهد بود، فرصتی که امروز این شهر و استان بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.
رسانهها نیز که میتوانستند نقشی کلیدی در معرفی و تحلیل این رویداد ایفا کنند، به پوشش رسمی آن بسنده کردند. بازتاب رسانهای این رویداد عمدتاً در حد اعلام اسامی برگزیدگان و انتشار سخنرانیهای رسمی باقی ماند و خبری از تحلیلهای عمیق یا نقدهای سازنده نبود. این کمبود، فرصت این را از دست داد که نشان مشهدالرضا(ع) بتواند جایگاه نوپای خود را در دومین عرض اندام، میان مردم و فرهیختگان، بیشتر و عمیقتر جستوجو کند. توجه به این نکته ضروری است که رسانهها، بهویژه در حوزههای فرهنگی، نقشی اساسی در ایجاد شفافیت، طرح انتقادات و پیشنهادات و در نهایت ارتقای کیفیت رویدادها دارند.
با این حال، نشان مشهدالرضا(ع) یک ابتکار ارزشمند است که اگر با دقت، ژرفنگری، واقعبینی و برنامهریزی بیشتری همراه شود، میتواند به نمادی ماندگار از هویت مشهد و حتی ایران تبدیل شود، بازنگری در نحوه انتخاب برگزیدگان، توجه به انتظارات نخبگان و مردم، بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و هنری شهر و تعامل نزدیکتر با رسانهها برای ایجاد فضایی همدل، همگی گامهای ضروری برای آینده این رویداد هستند و اگر این اصلاحات بهدرستی اعمال شود، نشان مشهدالرضا(ع) نهتنها در عرصههای تخصصی، بلکه در میان عموم مردم جایگاه ویژهای پیدا خواهد کرد و میتواند بهراستی یکی از افتخارات فرهنگی و ملی ایران شود. از یاد نبریم که کبوتر نشان، برای پروازی بلند به بالهای اعتماد و همدلی نیازمند است.
حدیثه عطاپور، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی
انتهای پیام