فریدالدین محمد عطار نیشابوری، شاعر و عارف معروف ایرانی قرن ششم و هفتم هجری قمری است که در حوالی نیشابور متولد شد. وی شغل پدر خود، عطاری را ادامه داد تا اینکه بنا بر حادثهای به عرفان جذب شد و پس از سفر به مناطق مختلف، در نهایت به نیشابور بازگشت و در همانجا از دنیا رفت. از عطار آثار بسیاری بر جای مانده که عموم آنها به نظم است. بهمناسبت ۲۵ فروردینماه، بزرگداشت عطار نیشابوری، خبرنگار ایکنای خراسانرضوی با
علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ در خصوص تأثیر عطار نیشابوری در عرفان و ادبیات فارسی توضیح دهید.
بیتردید، عطار نیشابوری یکی از کلیدیترین چهرههای عرفان و ادب فارسی است، وی از نخستین شاعرانی است که عرفان را با بیانی نمادین و سمبولیک وارد شعر فارسی کرد. در منطقالطیر، هر پرنده نماینده نوعی از انسان است و این اثر را میتوان نقطه آغاز ادبیات نمادین عرفانی دانست، این داستان نمادین که در قالب سفر پرندگان به سوی سیمرغ روایت میشود، بازتابی از جستوجوی انسان برای یافتن حقیقت، خودشناسی و وحدت با ذات الهی است.
عطار همچنین از نخستین شاعرانی است که مراحل
سلوک عرفانی را به زبان شعر به تصویر میکشد. در منطقالطیر، مراحل مختلف سیر و سلوک عرفانی به زیبایی ترسیم شده است و این مراحل که در قالب هفت وادی یا وادیهای عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا آمدهاند، در واقع بازتاب مسیر روحی و معنوی هر سالک عاشق است. وی در همین اثر مفهوم وحدت وجود را نیز با قدرتی کمنظیر بیان میکند، آنجا که سیمرغ، پس از عبور از هفت وادی، درمییابند که سیمرغ، همان خود آنهاست و این یکی از زیباترین جلوههای تبیین وحدت وجود در زبان شعر بوده و تأثیر عمیقی بر سنت عرفانی پس از عطار گذاشته است.
عطار همچنین نخستین کسی است که مفهوم «پیر» را با تمام ویژگیهای معنوی و رفتاریاش در شعر شرح میدهد، اینکه یک سالک چگونه باید پیرو پیر باشد و پیر چه خصوصیات و بینشهایی داشته باشد. در نگاه او، پیر نه فقط راهبر سلوک بلکه واسطهای میان عاشق و معشوق الهی است، کسی که با تجربه و سلوک خود، میتواند شاگرد را از پیچوخمهای خطرناک راه نجات دهد.
اگر عرفان ایرانی را به دو شاخه خراسان و بغداد تقسیم کنیم، عطار نماینده برجسته عرفان خراسان است، عرفانی که عاشقانهتر، آزاداندیشانهتر و اشراقیتر از عرفان بغداد بود، برخلاف عرفان بغداد که بیشتر بر زهد، ریاضت و گاهی سختگیری تأکید داشت، عرفان خراسان با شور و عشق و سلوکی آزادتر همراه بود و اگرچه آغاز این مسیر را باید در بایزید بسطامی جستوجو کرد، اما عطار کسی بود که این جریان را به کمال رساند و راه آن را از عرفان بغداد جدا کرد. در همین راستا، آثار او بیش از آنکه تعلیمات خشک صوفیانه باشند، حامل جوش و خروش دل عارف و زبان دل عاشقاند.
ایکنا _ از جمله ویژگیهای برجسته شعر عطار کدامند؟
یکی از ویژگیهای برجسته شعر عطار، سوز و درد عارفانهای است که برای نخستینبار به این شدت در شعر فارسی ظاهر میشود، شور و عشق در شعر او به اوج میرسد و این احساسات ژرف، به زبان شعر منتقل میشود.
نکته مهم دیگر این است که شعر عطار هرگز در خدمت حاکمیت نبوده است. خودش میگوید هیچگاه مداح و ستایشگر قدرت نبوده و این استقلال فکری به شعرش اصالت و صداقت بیشتری بخشیده است، وی بیشتر در خدمت حقیقت و عشق الهی بود تا قدرتهای زمینی و این ویژگی، شعر و شخصیت او را نزد عرفا و اندیشمندان بعدی، محبوبتر و تأثیرگذارتر کرده است.
ایکنا ـ آیا عطار بر مولوی تأثیر گذاشته است و در این زمینه چه نکاتی را میتوان ذکر کرد؟
تأثیر عطار بر مولوی نیز انکارناپذیر و گفته شده که مولوی در نوجوانی همراه پدرش با عطار پیر دیدار داشته و نسخهای از آثار عطار به او داده شده است و این برخورد ابتدایی شاید زمینهساز آن شور و شوقی شد که بعدها با دیدار شمس به اوج رسید و حتی برخی از داستانهای مثنوی معنوی، پیشتر در آثار عطار آمدهاند که نشاندهنده تأثیر ساختاری و محتوایی عطار بر مولوی است و مولوی نیز در اشعارش از عطار با احترام فراوان یاد میکند.
عطار همچنین از نخستین شاعرانی است که به سراغ شخصیتهایی میرود که به ظاهر دیوانهاند، اما سخنان و اعمالی سرشار از خرد دارند، آنچه که بعدها از آنها با تعبیر «مجانین عقلا» یاد میشود. این افراد در ظاهر در تضاد با عقل متعارف بودند، اما در واقع بیانگر نوعی عقل شهودی و عارفانهاند که از ظاهر عبور کرده و به باطن رسیدهاند.
ایکنا ـ وجه تمایز عطار با دیگر شعرا چیست؟
آنچه شعر عطار را متمایز میسازد، تأکید بر عبودیت عاشقانه است، برداشتهای او از مفاهیم قرآنی بیشتر عاشقانهاند تا فقهی یا خشک و وی با الهام از قرآن به این نتیجه میرسد که عبادت عاشقانه بر عبادات ظاهری برتری دارد و حتی خرقهپوشی و خلوتنشینی صوری را نمیپذیرد، بلکه سلوکی درونی و پرشور را تبلیغ میکند. عطار ایمان را نه در ظواهر، بلکه در تجربه قلبی و پیوند عاشقانه با خدا میبیند و این پیام اصلی تمام آثار اوست.
انتهای پیام