فردوسی، حکیم بزرگ توس، یکی از درخشانترین چهرههای تاریخ ادب و فرهنگ ایرانزمین است. او در دورانی که زبان و هویت ایرانی در معرض فراموشی و نفوذ بیگانه قرار گرفته بود، با خلق شاهنامه، اثری حماسی، ملی و انسانی، نهتنها زبان فارسی را زنده نگه داشت، بلکه روح غرور و هویت ایرانی را در جان مردمان این سرزمین دمید. شاهنامه تنها یک کتاب نیست؛ آینهای است از تاریخ، اسطوره، اخلاق و خرد ایرانی که قرنهاست در دل مردم ایران زنده مانده و الهامبخش اندیشمندان، هنرمندان و نسلهای پیدرپی بوده است.
به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی با علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم:
یکی از مهمترین دلایل ماندگاری شاهنامه فردوسی، مهر و علاقهی عمیق فردوسی به ایران و فرهنگ ایرانی است. این اثر عظیم، بهعنوان شناسنامهی فرهنگ و آیینهای ایرانزمین، سهم بزرگی در پاسداشت زبان فارسی و تقویت هویت ملی ما دارد. شاهنامه جلوهگاه اخلاقمداری، حکمت، خردگرایی و دانشمحوری فردوسی است و همین ویژگیها باعث شده تا این اثر، قرنها در میان مردم ایران و فراتر از مرزهای آن زنده و پویا باقی بماند.
در دورانی که بسیاری از مکاتبات اداری و علمی به زبان عربی انجام میشد و حتی برخی از اندیشمندان ایرانی آثارشان را به عربی مینوشتند، فردوسی آگاهانه مسیری متفاوت برگزید. او تصمیم گرفت اثری حماسی و ماندگار به زبان فارسی بیافریند و با پرهیز آگاهانه از بهکارگیری واژههای بیگانه، هویت زبانی ایرانی را پاس بدارد. گفته میشود که کمتر از دو درصد واژگان شاهنامه غیر فارسیاند، که نشان از ارادهی فردوسی برای حفظ اصالت زبان فارسی دارد. هرچند دیگرانی نیز پیش از او در حفظ زبان فارسی کوشیده بودند، اما نقش فردوسی در این مسیر بیبدیل و بنیادین است.
بیگمان فردوسی فراتر از یک شاعر، اندیشمندی ملی و حتی جهانی است. او نهتنها دردها و دغدغههای ملت خود، بلکه مفاهیم جهانی همچون عدالت، خرد، راستی، آزادگی و دانش را در قالبی هنرمندانه بیان کرده است. شاهنامه سرشار از آموزههای فلسفی، اخلاقی، اخترشناسی، پزشکی، حکومتداری و حکمت است. این دانش گسترده، فردوسی را در زمرهی بزرگترین متفکران تاریخ قرار میدهد.
متأسفانه جایگاه شاهنامه در نظام آموزشی ما آنگونه که باید و شاید نیست. برای بهرهمندی از ظرفیتهای فرهنگی و هویتی شاهنامه، لازم است نهادهای فرهنگی، متخصصان و نظام آموزشوپرورش همکاری مؤثری داشته باشند. آشنایی نسل جوان با شاهنامه میتواند پیوندی ملی ایجاد کند و ما را در برابر چالشهای بیرونی مستحکم سازد. شاهنامه میتواند بستری برای اتحاد همهی ایرانیان با هر سلیقه، قومیت و مذهبی باشد.
بدون تردید شاهنامه بیش از هزار سال است که در شکلگیری هویت ملی ایرانیان نقشی بیبدیل ایفا کرده است. هیچ کتابی در تاریخ جهان بهاندازهی شاهنامه در بازتاب و تقویت هویت ملی یک ملت اثرگذار نبوده است. از اسطورهها و تاریخ گرفته تا آیینها، باورها و ارزشهای اخلاقی، همه در شاهنامه نمایان هستند. تکرار ۱۷۰ بار واژهی «ایران» در این اثر، خود گویای جایگاه ویژهی ایران و ایرانی در ذهن و زبان فردوسی است.
هر کسی میتواند برداشت خود را از شاهنامه داشته باشد، اما اگر نگاه ما به این اثر فقط از دریچه جنگ و دلاوری باشد و نه از منظر اخلاق، خرد، انساندوستی و مهرورزی، تفسیر ناقصی از آن ارائه دادهایم. شاهنامه کتاب نژادپرستی نیست و فردوسی هیچگاه با نژاد یا قومی دشمنی نداشت؛ بلکه مخالفت او با ظلم، بیدادگری و تجاوز به حقوق مردم بود. اگر شاهنامه را محدود به فارسیزبانان بدانیم و دیگران را در آن راه ندهیم، باز هم دچار خطای تفسیری شدهایم.
انتهای پیام