کد خبر: 4285159
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۰
ازدواج، مسیر رشد یا تکرار الگو‌های ناتمام/ ۱

تعادل بین من و ما؛ راز پایداری روابط زوجین

یک روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده به بررسی چرایی ازدواج و اهمیت تعهد در این مسیر پرداخت و یکی از کارکردهای مهم ازدواج را ایجاد تعادل بین مفهوم من و ما در روابط زوجین دانست.

فاطمه حاجی‌مومجی، روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانوادهاولین روز از ماه ذی‌الحجه همزمان با سالروز پیوند آسمانی حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه(س)، برترین بانوی جهان بوده که به‌عنوان روز ازدواج نامگذاری شده است. پیمان عشقی که خداوند متعال برترین فرستاده خود را شاهد این ازدواج قرار داد و ثمرات این ازدواج مبارک دو بزرگوار به گستردگی آفتاب است که نام آنها در تاریخ برای همیشه ماندگار شده است.
 
به همین مناسبت خبرگزاری ایکنا از خراسان‌رضوی طی میزگردی تحت عنوان «ازدواج، مسیر رشد یا تکرار الگوهای ناتمام» با فاطمه حاجی‌مومجی، روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده به گفت‌وگو پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید؛
 
حاجی‌مومجی با تبریک سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) اظهار کرد: کارشناسان معتقدند که انسان‌ها در درجه اول از احساسات و نیازهای فطری خود برانگیخته می‌شوند. طبق نظریات موجود، تمام انسان‌ها با یک سری نیازهای اساسی متولد می‌شوند که این نیازها در نهایت به سمت رفتارهایی می‌انجامند که به برآورده شدن آن‌ها کمک می‌کند و این نیازها شامل نیازهای فیزیولوژیک و روانی هستند که در طیف وسیعی از رفتارهای بشری نمایان می‌شوند.
 
وی افزود: با وجود اینکه تمایلات زیستی و فیزیولوژیک می‌توانند بخشی از دلایل ازدواج باشند، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این عوامل به تنهایی نمی‌توانند توضیح‌دهنده علل واقعی ازدواج و یا عدم تمایل به آن باشند. تحقیقات همچنین نشان می‌دهند که نیاز به روابط اجتماعی و ارتباطات عمیق‌تر نیز به‌عنوان یک عامل محرک در تمایل به ازدواج در نظر گرفته می‌شوند.
 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده با بیان اینکه در دنیای امروز، فهم نیازهای اصلی انسان‌ها به‌عنوان کلیدی برای درک رفتارهای انسانی مطرح می‌شود، گفت: این نیازها به دو دسته‌ نیازهای روانی و فیزیولوژیک تقسیم‌بندی می‌شوند و در این راستا، نگاه‌های مختلفی در زمینه روانشناسی وجود دارد که هر کدام تعاریف خاص خود را از رفتار انسان‌ها ارائه می‌دهند.
 
حاجی‌مومجی بیان کرد: رویکردهای رفتاری و شناختی به توضیح رفتارها و نیازهای انسان‌ها می‌پردازند، برای نمونه روانشناسی انسان‌گرا، فطرت را به‌عنوان عنصر اصلی در شناسایی نیازهای انسانی می‌پذیرد، در حالی که برخی دیگر این مفهوم را قبول ندارند و به غریزه تأکید دارند. غریزه بیشتر برآورده‌کننده نیازهای فیزیولوژیک است، در حالی‌که نیازهای روانی به رشد و کمال انسان‌ها مرتبط می‌شود.
 

نیاز به تعهد؛ شرط لازم برای توسعه فردی

 
وی با اشاره به اینکه ازدواج به‌عنوان یک نوع تمایل به زوجیت، در رویکردهای مختلف به تفکیک درک می‌شود، تصریح کرد: هر فرد ممکن است نیازهای غریزی و روانی را در سطوح مختلفی تجربه کند و این نیازها می‌تواند بر ساختار ارزشی فرد تأثیر بگذارد، لذا برای تحقق توسعه فردی، تعهد و مسئولیت نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در دوره‌های توسعه فردی، بیدار کردن حس تعهد در افراد نقطه شروعی برای پیشرفت در نظر گرفته می‌شود.
 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده بیان کرد: در دنیای امروز ازدواج و تعهد زوجیتی به‌عنوان موضوعاتی کلیدی در تحولات اجتماعی و فردی مورد بحث قرار می‌گیرند و به تازگی دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی متعددی با هدف ایجاد بازاندیشی و پرورش حس تعهد در افراد به وجود آمده است، این دوره‌ها معمولاً بر اهمیت تعهد به‌عنوان پیش‌نیازی برای رشد شخصی تأکید دارند و طبق نظر کارشناسان تا زمانی که فرد حس تعهد را در خود زنده نکند، فرایند رشد و توسعه شخصی فعال نخواهد شد.
 
حاجی‌مومجی گفت: از سوی دیگر بهترین نوع تعهد معمولاً در روابط زوجیتی شکل می‌گیرد که می‌تواند به رشد و پیشرفت فردی کمک شایانی کند، این نوع تعهد، برخلاف روابط با ساختارهای سلسله‌مراتبی مانند رابطه والد و فرزند یا شرکای مالی به‌دنبال ایجاد رابطه‌ای متقابل و مشترک است. 
 

انتخاب ناآگاهانه یا تکرار الگوهای عاطفی

 
وی افزود: تحقیقات نشان می‌دهند که بیشتر افراد در انتخاب شریک زندگی خود از مسیر زندگی دیگران پیروی می‌کنند و ممکن است به دلیل عدم بلوغ روانی تصمیمات نادرستی بگیرند که این انتخاب ممکن است براساس تمایلات احساسی و زیستی انجام شود و این در حالی است که رشد واقعی نیازمند تحمل چالش‌ها و سختی‌ها است. ازدواج به‌عنوان یک انتخاب برجسته در زندگی انسان‌ها می‌تواند ابزاری برای پاسخ‌گویی به نیازهای انسانی و حرکت به سمت رشد و کمال در نظر گرفته شود.
 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده بیان کرد: افراد غالباً در سنینی اقدام به امر ازدواج می‌کنند که هنوز به بلوغ روانی لازم برای اتخاذ چنین تصمیمی دست نیافته‌اند که رشدی از آن ازدواج حاصل شود و نمی‌دانند چگونه باید انتخاب کنند‌‌ و به نظر می‌رسد این هم بخشی از رشد باشد، لذا اگر انسان‌ها انتخاب کنند لزوماً فردی را انتخاب می‌کنند که شاید بهترین گزینه برای رشد آن‌ها نباشد. 

 

ازدواج؛ فرصتی برای ترمیم دلبستگی‌های ناقص

 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده تصریح کرد: ارتباط فرد با والدینش ممکن است همیشه کامل نباشد و این نقص‌ها می‌تواند منجر به دلبستگی ناقص شود، ازدواج به عنوان یکی از راه‌های اصلاح و تکمیل این فرایند دلبستگی مطرح می‌شود. افراد نیازمند دستیابی به استقلال و فردیت هستند و نمی‌توانند زیر بار کنترل قرار بگیرند و در واقع تجربه کنترل شدن برای بیشتر افراد آزاردهنده است.
 
حاجی‌مومجی گفت: این دیدگاه نشان می‌دهد که یک ازدواج متعادل و سالم می‌تواند سبک‌های دلبستگی فرد را تقویت کرده و آرامش را برای آن‌ها به ارمغان بیاورد، براساس تحقیقات حتی وجود چالش‌ها و تعارضات در رابطه نیز می‌تواند با رفتارهای مثبت و حمایت‌کننده به تقویت این دلبستگی‌ها و دریافت احساس ایمن کمک کند.
 
وی ادامه داد: گزارشی تأکید می‌کند در صورتی که یک فرد در 80 درصد مواقع روابط خود را به خوبی مدیریت کند و تنها 20 درصد زمان دچار چالش شود، آن ازدواج می‌تواند یک ازدواج موفق و مناسب به حساب آید، این نوع روابط می‌تواند منجر به احساس آرامش و کنترل بر زندگی فردی شود.
 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده ادامه داد: حتی در صورت استقلال فردی در قالب زندگی مجردی، یا زندگی در منزل والدین می‌تواند برای افراد احساسات ناخوشایندی به همراه داشته باشد و با این حال همین افراد ممکن است وابستگی به فرد دیگری را که خودشان انتخاب کرده‌اند، راحت‌تر بپذیرند.
 
میزگرد در تحریریه ایکنا

تعادل بین من و ما؛ راز پایداری روابط زوجین

حاجی‌مومجی با بیان اینکه یکی از کارکردهای مهم ازدواج ایجاد تعادل بین مفهوم من و ما در روابط است، افزود: در ابتدا شاید زوج‌ها به سختی در تلاش باشند تا ارتباط مثبتی برقرار کنند و فهم درستی از نیازها و توقعات یکدیگر پیدا کنند، اما به مرور زمان با ورود به زندگی مشترک و مسئولیت‌ها نیاز به تغییر رفتار و تعهد بیشتری احساس کرده و تعادل را در زندگی ایجاد می‌‌کنند.
 
وی درخصوص اهمیت حفظ فردیت در روابط زناشویی گفت: در روابط زوجین حفظ فردیت و استقلال هر یک از طرفین یک موضوع بسیار مهم است، بسیاری از افراد در تلاشند تا نیازها و آرزوهای زندگی خود را به طرف مقابل منتقل کنند و این موضوع باعث می‌شود که آن‌ها از احساس استقلال و فردیت خود فاصله بگیرند.
 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده ادامه داد: برخی از این نیازها و مسئولیت‌ها باید به عهده خود فرد باشد، در حالی‌که برخی دیگر می‌توانند در رابطه برآورده شوند. برای داشتن یک رابطه سالم و موفق، ضروری است که هر دو طرف درک کنند که نیاز به فضا و محوطه‌ای برای حفظ فردیت خود دارند. افراد به عنوان زوج باید یاد بگیرند که فردیت یکدیگر را به رسمیت بشناسند و تلاش کنند تا در موضوعات دیگر اشتراکاتی داشته باشند‌.
 

برقراری تعادل در سیره فاطمی و علوی

 
حاجی‌مومجی بیان کرد: در بررسی روانشناختی روابط انسانی، به‌ویژه در ارتباطات زناشویی نظریه‌هایی مطرح شده است که بر اهمیت تعادل بین نیازهای اساسی تأکید دارند. یکی از این نظریات به‌خصوص براساس رابطه حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) قابل تحلیل است و این نظریه به تشریح این موضوع می‌پردازد که انسان‌ها زمانی در ارتباطات خود به حالت ایده‌آل می‌رسند که بین دو نیاز اصلی آن‌ها یک امنیت روانی برقرار باشد.
 
وی افزود: این دو نیاز اصلی شامل نیاز به عشق و تعلق و نیاز به استقلال و آزادی انتخاب است. زمانی که در یک رابطه، عشق و محبت به اندازه کافی وجود داشته باشد و در عین حال استقلال و انتخاب برای هر یک از طرفین به رسمیت شناخته شود، امنیت روانی شکل می‌گیرد و اعتماد در این رابطه ایجاد می‌شود که در این شرایط رابطه به ثبات می‌رسد و هر دو طرف می‌توانند به‌خوبی از یکدیگر حمایت کنند.
 
حاجی مومجی بیان کرد: با این حال اگر این تعادل به هم بخورد، می‌تواند منجر به بحران‌های عاطفی و از دست رفتن سلامت رابطه شود، بنابراین برقراری تعادل بین نیازهای عاطفی و نیاز به استقلال یکی از کلیدهای اصلی در ایجاد و حفظ روابط پایدار و سالم است. هنگامی‌که بتوان در این پیوست‌ها حرکت کرده و تعادل میان دو نیاز را برقرار کرد، رابطه به سمت شکوفایی و پایداری هدایت می‌شود.
 

توازن قدرت؛ لازمه یک رابطه سالم میان زوجین

 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده با اشاره به اینکه در روابط زن و شوهر توازن قدرت یکی از عوامل کلیدی است، ادامه داد: هنگامی‌که یکی از طرفین دارای جایگاه بالاتر است، توان آن فردی که در جایگاه پایین‌تر قرار دارد، برای مدیریت خود و تأمین امنیت لازم کاهش می‌یابد و در چنین شرایطی رابطه دچار نقص می‌شود. در مقابل وقتی که در روابط زناشویی صحبت می‌کنیم، باید توجه داشته باشیم که توازن قدرت میان دو طرف وجود داشته باشد. 
 
وی درخصوص اینکه هرچند به‌طور ظاهری ممکن است مرد قدرت بیشتری داشته باشد، اما زنان دارای قدرت‌های باطنی و زیربنایی هستند، افزود: هنگامی‌که هر یک از طرفین توانایی‌ها و نقش خود را بشناسند و به درستی درک کنند، می‌توانند توازن قدرت را در رابطه ایجاد کنند و بدین لحاظ رابطه به یک رابطه‌ یکسان تبدیل خواهد شد.
 
این روانشناس و تسهیل‌گر حوزه خانواده تصریح کرد: برای این توازن باید بین مهر و استقلال تعادل برقرار شود، زیرا محبت زیاد می‌تواند به استقلال آسیب بزند، به این معنا که محبت افراطی والدین در امور فرزندان، می‌تواند منجر به وابستگی بیش از حد و عدم توانایی فرزندان در مواجهه با چالش‌های زندگی شود و براساس این دیدگاه در روابط زناشویی، الگوبرداری از شخصیت حضرت فاطمه(س) به‌عنوان نمونه‌ای از توازن میان مهرورزی و استقلال، می‌تواند راهگشا باشد.
 

آموزش از کودکی؛ زیربنای نسل آگاه برای انتخاب‌های آینده

 
حاجی‌مومجی بیان کرد: مهارت‌های ارتباطی از دوران کودکی و نوجوانی، فارغ از اهداف ازدواج می‌تواند نقش بسزایی در شکل‌دهی به شخصیت و انتخاب‌های آینده آن‌ها داشته باشد. آموزش مهارت‌های ارتباطی در سنین پایه به کودکان و نوجوانان این امکان را می‌دهد که با آگاهی بیشتری وارد روابط اجتماعی شوند و تعهدات ناشی از این روابط را درک کنند، این فرآیند به‌تدریج منجر به پرورش نسلی آگاه می‌شود که قادر به انتخاب‌های صحیح و آگاهانه در زندگی خود هستند.
 
وی گفت: از منظر آموزه‌های دینی از جمله آیات قرآن کریم، بر اهمیت رشد فردی و انتخاب‌های آگاهانه تأکید شده است، به این معنا که هر فرد با طی کردن مسیر رشد و خودشناسی می‌تواند همسر شایسته خود را انتخاب کند و زندگی مشترک موفقی را رقم بزند، این رویکرد ازدواج را از یک فرآیند چالش‌برانگیز به یک تجربه شیرین و سازنده تبدیل می‌کند و از بروز طلاق و مشکلات مرتبط با آن جلوگیری می‌کند.
 
ادامه دارد ...
انتهای پیام
captcha