سعید طرزمی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با ایکنا از خراسانرضوی در خصوص اشعار
صائب تبریزی اظهار کرد: برای شناخت جایگاه این شاعر در تاریخ ادبیات فارسی، پیش از هر چیز باید به اهمیت سبک هندی در شعر فارسی توجه کرد.
سبک هندی که در قرون دهم و یازدهم هجری همزمان با شکلگیری حکومت صفوی در ایران پدید آمد و گسترش یافت، یکی از شاخصترین سبکهای شعری در دوره متأخر ادبیات کلاسیک فارسی بهشمار میرود.
وی بیان کرد: این سبک را میتوان به دو شاخه اصلی تقسیم کرد: شاخه ایرانی و شاخه هندی. شاخه ایرانی بیشتر در مناطق مرکزی ایران بهویژه اصفهان رشد یافت و شاعران نامداری چون صائب تبریزی در آن درخشیدند، در حالیکه شاخه هندی در دربارهای شبهقاره هند شکل گرفت و چهرههایی همچون بیدل دهلوی را پروراند.
طرزمی ادامه داد: در میان شاعران سبک هندی، صائب تبریزی جایگاهی ممتاز دارد، او نهتنها برجستهترین شاعر شاخه ایرانی سبک هندی است، بلکه در کنار بیدل دهلوی یکی از دو قله این سبک نیز بهشمار میرود. بسیاری از شاعران بعدی، بهنوعی دنبالهرو راه این دو شاعر بودند و برخی نیز به تقلید صرف از آنها روی آوردند. سبک هندی در اوج خلاقیت، در شعر صائب متجلی است، پیش از آنکه در دورههایی از قرن دوازدهم به ابتذال و تکرار کشیده شود. آثار صائب جلوهگاه اصالت، مضمونآفرینی خلاق و ذوق شخصی اوست، نه تکرار شیوههای مرسوم یا زبان تصنعی رایج در اواخر عهد صفوی و آغاز دوران قاجار.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: از ویژگیهای بنیادین سبک هندی، مضمونآفرینی است و شاعر در این سبک، پیش از آنکه بخواهد مفهوم یا اندیشهای را بهصورت صریح بیان کند، میکوشد با بهرهگیری از عناصر متنوع زبانی، مضمونی نو و بدیع بیافریند و گاه این مضمونها بر پایه اطلاعاتی از حوزههایی چون نجوم، گیاهشناسی، پزشکی یا سایر علوم رایج آن دوران شکل میگیرند، اما هدف شاعر طرح یک نظریه علمی نیست، بلکه از این عناصر به مثابه ابزارهایی برای خلق تصویرهای شاعرانه بهره میگیرد و در واقع، دانش و تجربه، در خدمت خیال و آفرینش قرار میگیرند.
وی با بیان اینکه عنصر دیگری که در سبک هندی نقش برجستهای دارد، ورود زبان عامیانه و محاورهای به متن شعر است، تصریح کرد: برخلاف سبکهای پیشین مانند سبک خراسانی یا عراقی که زبان آنها عمدتاً فاخر و درباری بود، شعر سبک هندی به میان توده مردم نیز راه یافت. تذکرههایی نظیر تحفه سامی از شاعران زیادی نام میبرند که با القاب برگرفته از مشاغل مختلف چون بزاز، بقال و غیره شناخته میشوند و این موضوع نشان میدهد که بسیاری از شاعران این دوره، حرفه اصلیشان شعر نبوده و از میان اقشار مختلف جامعه برآمدهاند و همین امر موجب شد زبان عامیانه، اصطلاحات روزمره و گویشهای محلی به شعر راه یابد و آن را از حالت رسمی پیشین بیرون آورد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: یکی از مهمترین ابزارهای ساختاری در سبک هندی، استفاده از اسلوب معادله است. در این شیوه، مصراع دوم بهمثابه مثال، تمثیل یا شاهدی برای تأیید مضمون مصراع اول بهکار میرود و صائب تبریزی در بهرهگیری از این شیوه بینظیر است و بسیاری از اشعار او با همین ساختار شکل گرفتهاند، بهگونهای که گاه مصراع دوم معنای مصراع اول را روشنتر میکند و گاه تضادی هنرمندانه میان آنها ایجاد میشود که موجب شگفتی خواننده میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا شعر صائب برای مخاطب معاصر نیز جذابیت دارد، گفت: درک شعر صائب نیازمند آشنایی مقدماتی با ساختار و زبان شعر اوست و نباید انتظار داشت که مخاطب امروز، همچون مواجهه با اشعار سعدی یا حافظ، بتواند از همان ابتدا معنای شعر را بهروشنی دریابد و با آن ارتباط برقرار کند. شعر صائب، بهویژه برای مخاطبی که با رمزها، اشارات، تلمیحات و شیوه مضمونآفرینی سبک هندی آشنا نیست، دشوار مینماید، اما اگر خواننده با این روشهای بیانی و فکری آشنا شود، بیتردید میتواند از زیباییها و ظرافتهای شعر صائب بهرهمند شود و حتی از شاعران درجه دوم این سبک مانند جویا، گویا و دیگران نیز لذت ببرد.
طرزمی گفت: برای آنکه نسل جوان بیش از پیش با اشعار صائب آشنا شوند، لازم است ابتدا آموزشهایی درباره سبکشناسی شعر فارسی و بهویژه سبک هندی در نظام آموزشی و دانشگاهی ارائه شود. شعر سبک هندی بیشتر برای پژوهشگران و دانشجویان جذابیت دارد، زیرا فهم آن نیازمند درک اصطلاحات، ساختارها و گاه مفاهیم فلسفی است که بهویژه در شعر بیدل دهلوی پررنگتر از صائب حضور دارند. در شعر صائب نیز گاه مفاهیم عرفانی و حکمی دیده میشود که بیتردید از تأثیر فلاسفه و حکمای معاصر او نشئت گرفته است.
وی اظهار کرد: در سالهای اخیر پژوهشهای ارزشمندی در این زمینه انجام شده است. آثار اساتیدی همچون امیربانو کریمی، معدنکن، محمد قهرمان و محمود فتوحی (استاد بازنشسته دانشگاه فردوسی مشهد) از جمله منابعی هستند که میتوانند راهگشای علاقهمندان برای شناخت سبک هندی و ورود به جهان شعری صائب باشند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی بر اهمیت شناخت فضای کلی دوره صفوی برای درک بهتر شعر صائب نیز تأکید کرد و افزود: شعر این دوره نهفقط در ارتباط با ادبیات، بلکه در تعامل با هنر، معماری، اقتصاد و سیاست معنا پیدا میکند. برای شناخت جایگاه شعر در این دوران، شناخت نقش دربار صفوی – بهویژه دربار شاه عباس اول – و جایگاه ملکالشعراها در ساختار فرهنگی آن زمان بسیار ضروری است.
طرزمی در پایان اظهار کرد: یکی از بحثهای مطرح در سالهای اخیر، موضوع تبریزی یا اصفهانی بودن صائب است، اگرچه صائب در اصفهان رشد یافت و بخش عمده عمر خویش را در آن شهر گذراند، اما براساس همه تذکرهها، وی تا پنجسالگی در تبریز میزیسته است. پدرش، میرزا عبدالرحیم تبریزی، از بازرگانان سرشناس دوران بود که به دعوت شاه عباس اول به اصفهان کوچ کرد و از آن پس، خانواده صائب در اصفهان ساکن شدند، بنابراین، پیوند او با تبریز غیرقابل انکار است و در عین حال، اصفهان نیز خاستگاه ادبی و فرهنگی اصلی او بهشمار میآید.
انتهای پیام