کد خبر: 4297729
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۹
یادداشت

تحقق عدالت؛ راه رسیدن به توسعه مادی پایدار

هیچ راه‌حل پایداری برای بحران‌های جهانی بدون یک «انقلاب اخلاقی» ممکن نیست. فلسفه اخلاق اسلامی، این ظرفیت عظیم را دارد که الهام‌بخش چنین تحولی باشد و این وظیفه اندیشمندان مسلمان است که با یک «اجتهاد نوین» به جهانیان نشان دهند که راه رسیدن به توسعه مادی پایدار، از مسیر تحقق عدالت و بیداری اخلاقی می‌گذرد.

عدالتجهان ما امروز با یک تناقض دردناک و شرم‌آور روبه‌روست، از یک سو، ثروت، دانش و توانایی‌های تولیدی بشر به سطحی بی‌سابقه در تاریخ رسیده است و از سوی دیگر، صدها میلیون انسان در فقر مطلق به سر می‌برند و شکاف نابرابری میان دارا و ندار، هر روز عمیق‌تر می‌شود. این بحران، پیش از آنکه یک بحران اقتصادی یا سیاسی باشد، یک «بحران اخلاقی» عمیق است، این شکست، نشانگر ضعف نظام‌های اخلاقی سکولاری است که با وجود ارائه راهکارهای فنی، نتوانسته‌اند آن «اراده جمعی» و «انگیزه معنوی» لازم برای ریشه‌کن کردن این بی‌عدالتی‌ها را در مقیاس جهانی ایجاد کنند. در همین خصوص رضا ملازاده یامچی، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛
 
غالباً به دین به‌عنوان امری شخصی و معنوی نگریسته می‌شود که از این چالش‌های کلان جهانی به دور است، اما این یادداشت در پی طرح این ادعا و پاسخ به این پرسش بنیادین است که آیا فلسفه اخلاق اسلامی، با ارائه یک چارچوب منسجم و غایت‌مند، می‌تواند درکی عمیق‌تر از ریشه‌های فقر و نابرابری به‌دست داده و راهکارهایی اصولی و انگیزه‌هایی قدرتمند برای حل این چالش‌های جهانی ارائه کند؟
 
فلسفه اخلاق اسلامی، فقر و نابرابری را نه یک پدیده محتوم طبیعی، که یک «عارضه معنوی و اجتماعی» می‌داند که از انحراف انسان از اصول بنیادین هستی نشئت گرفته است. این نگاه بر چند پایه استوار است.
 
انسان‌شناسی توحیدی و کرامت ذاتی: قرآن کریم تمام انسان‌ها را فارغ از هرگونه تمایزی، «خلیفه» و جانشین خداوند بر روی زمین (بقره، ۳۰) و برخوردار از کرامت ذاتی (اسراء، ۷۰) می‌داند. از این منظر، فقر و تحقیر ناشی از آن، بزرگترین تعرض به این کرامت خدادادی است.
 
مالکیت امانی: در بینش اسلامی، مالکیت حقیقی از آن خداست و ثروت در دست انسان، یک «امانت» برای آزمون اوست. انباشت ثروت و بی‌توجهی به نیازمندان، خیانت در این امانت الهی است. قرآن به صراحت هدف گردش ثروت را اینگونه بیان می‌کند: کَی لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ (حشر، ۷)؛ «تا [ثروت] در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد.
 
مسئولیت همگانی (تکافل اجتماعی): فلسفه اخلاق اسلامی به شدت فردگرا نیست، بلکه بر مسئولیت متقابل افراد در برابر یکدیگر تأکید دارد. مفهوم «امت واحده» یک مفهوم کلیدی است. حدیث مشهور نبوی که می‌فرماید: لَیسَ المُؤمِنُ الذی یَبیتُ شَبعانَ و جارُهُ جائِعٌ (مؤمن نیست آنکه شب سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد)، صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه مرز میان «ایمان» و «کفر» را تعریف می‌کند. این نگاه، مبارزه با فقر را از یک امر اختیاری به یک «تکلیف ایمانی» بدل می‌کند.
 
وجه تمایز اصلی فلسفه اخلاق اسلامی در مواجهه با فقر، حرکت از «نگاه ترحم‌آمیز و فردی» به سوی «نگاه مسئولانه و ساختاری» است.
 
بازتعریف مفهوم انفاق و زکات: در بسیاری از نظام‌های فکری، کمک به فقرا یک عمل داوطلبانه و از سر لطف است، اما در فلسفه اسلامی، «زکات» و «انفاق»، لطف ثروتمند به فقیر نیست، بلکه ادا کردن «حق معلوم» (ذاریات، ۱۹) و مسلمی است که در اموال اغنیاء برای نیازمندان قرار داده شده است. این تغییر نگاه، کرامت نفس فقیر را حفظ می‌کند و بر ثروتمند منت نمی‌گذارد. زکات، در واقع «پاک‌کننده» (تزکیه) مال غنی و احقاق حق فقیر است و این یک عمل عبادی ـ اجتماعی است که هم روح فرد را تزکیه و هم ساختار اقتصادی جامعه را تعدیل می‌کند.
 
مبارزه با ریشه‌های فقر (اصول ساختاری): اخلاق اسلامی فقط به درمان علائم (فقر) نمی‌پردازد، بلکه به شدت با ریشه‌ها و عوامل ایجادکننده آن مبارزه می‌کند.
 
تحریم قاطع ربا: ربا یا بهره، در اقتصاد مدرن یک امر پذیرفته شده است، اما از منظر قرآن، اعلان جنگ با خدا و رسول اوست (بقره، ۲۷۹ ـ۲۷۸). فلسفه این تحریم آن است که ربا بدون هیچ زحمت و مشارکتی در ریسک، به انباشت ثروت در دست عده‌ای و بدهکار شدن و فقر عده‌ای دیگر می‌انجامد و این یک مکانیزم ساختاری برای تولید نابرابری است که اسلام با آن مقابله می‌کند.
 
تحریم احتکار و کنز: احتکار (انبار کردن کالاهای ضروری به قصد گران‌فروشی) و کنز (انباشت و راکد گذاشتن طلا و نقره و ثروت) به شدت در اسلام مذمت شده‌اند (توبه، ۳۴). این اصول، سرمایه را به حرکت در چرخه واقعی اقتصاد و تولید تشویق کرده و از تمرکز آن جلوگیری می‌کنند.
 
 نهادهای پایدار اجتماعی (وقف): علاوه بر اینها، نهاد بی‌نظیر «وقف» در تمدن اسلامی، یک راهکار پایدار و مردمی برای حل مشکلات اجتماعی بوده است. وقف، با حبس کردن یک دارایی و اختصاص دادن منافع آن برای امور عام‌المنفعه (از بیمارستان و مدرسه تا حمایت از ایتام)، یک نظام تأمین اجتماعی پایدار و مستقل از دولت‌ها ایجاد می‌کند که ریشه در انگیزه معنوی و اخروی افراد دارد.
 
 پاسخ به شبهات ناکارآمدی یا عدم اجراست؟ ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر نظام اخلاقی و اقتصادی اسلام اینقدر کارآمد است، پس چرا بسیاری از کشورهای اسلامی با فقر و نابرابری دست به گریبانند؟ پاسخ روشن است: این بحران، نه به دلیل ناکارآمدی «نظام اسلامی»، که محصول «عدم اجرای» آن و پیروی از الگوهای اقتصادی وارداتی مبتنی بر ربا، مصرف‌گرایی و ساختارهای استثماری است. آنچه امروز در بسیاری از این کشورها حاکم است، نه اخلاق اقتصادی اسلام، که یک سرمایه‌داری بی‌مهار با لعاب و ظاهری دینی است.
 

 اخلاق؛ زیربنای توسعه پایدار

 
در پاسخ به پرسش آغازین، فلسفه اخلاق اسلامی با ارائه یک منظومه جامع، راهکاری بنیادین برای چالش‌های جهانی فقر و نابرابری ارائه می‌دهد. این فلسفه ریشه مشکل را تشخیص می‌دهد، فقر را نه یک مشکل فنی که یک بحران معنوی و نتیجه فراموشی جایگاه انسان به‌عنوان خلیفه امانت‌دار و برادر دیگران می‌داند، همچنین انگیزه‌ای قدرتمند ایجاد می‌کند، مبارزه با فقر را به یک تکلیف ایمانی و بخشی از مسیر کمال و قرب الهی تبدیل می‌کند که از هر انگیزه مادی دیگری پایدارتر است و راهکارهای ساختاری نیز ارائه می‌دهد و به‌جای اکتفا به صدقات فردی، با نهادینه‌سازی زکات به مثابه «حق»، تحریم ربا و احتکار و ترویج وقف، به دنبال اصلاح ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است.
 
پیام نهایی این نوشتار آن است که هیچ راه‌حل پایداری برای بحران‌های جهانی بدون یک «انقلاب اخلاقی» ممکن نیست. فلسفه اخلاق اسلامی، این ظرفیت عظیم را دارد که الهام‌بخش چنین تحولی باشد. این وظیفه اندیشمندان مسلمان است که با یک «اجتهاد نوین»، این اصول جاودان را در قالب الگوهای عملی و کارآمد برای دنیای امروز بازتعریف کنند و به جهانیان نشان دهند که راه رسیدن به توسعه مادی پایدار، از مسیر تحقق عدالت و بیداری اخلاقی می‌گذرد.
 
محتوای این یادداشت با الهام و استناد مفهومی به منابع بنیادین زیر تدوین شده است که برای مطالعه عمیق‌تر پیشنهاد می‌شود:
 
1. قرآن کریم: به‌عنوان منبع محوری و اصلی.
سوره حشر، آیه ۷؛ در باب چرخش ثروت)
سوره توبه، آیات ۳۴، ۶۰ و ۱۰۳؛ در باب کنز، مصارف و فلسفه زکات
سوره بقره، آیات ۲۷۵-۲۷۹؛ در باب تحریم قاطع ربا
سوره ذاریات، آیه ۱۹؛ در باب حق معلوم نیازمندان
سوره اسراء، آیه ۷۰؛ در باب کرامت ذاتی انسان
 
2. نهج‌البلاغه: گردآوری سیدرضی؛ به‌ویژه عهدنامه مالک اشتر به‌عنوان منشور حکومت‌داری عادلانه و خطبه‌ها و حکمت‌های مرتبط با مذمت دنیاپرستی، فقر و عدالت.
 
3. تفاسیر کلیدی قرآن:
 تفسیر المیزان: تألیف علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ برای تحلیل‌های فلسفی و اجتماعی عمیق از آیات اقتصادی و اخلاقی.
 
تفسیر نمونه: تألیف آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و همکاران؛ برای فهم کاربردی و اجتماعی آیات.
 
4. کتب روایی معتبر: مانند اصول کافی، وسائل الشیعه و کتب معتبر اهل سنت که ابواب مفصلی در مورد زکات، صدقات، وقف، تحریم ربا و اخلاق اجتماعی دارند.
 
5. آثار کلاسیک در اخلاق و فقه اسلامی: مانند کتاب احیاء علوم‌الدین اثر امام محمد غزالی که به تفصیل به رذایل و فضایل اخلاقی مرتبط با مال و ثروت پرداخته است.
انتهای پیام
captcha