کد خبر: 4304688
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹
یک پژوهشگر دینی تبیین کرد

آموزه‌های قرآنی و فقهی؛ راهنمایی برای عدالت زیست‌محیطی در شهر مدرن

آیات قرآن و روایات اسلامی، هوای پاک، فضای سبز و حفظ منابع طبیعی را از حقوق عمومی و مصادیق امانت الهی دانسته‌اند و فقها نیز آلودگی و تخریب محیط‌زیست شهری را حرام و تضییع حق‌الناس معرفی کرده‌اند. بر این اساس، آموزه‌های قرآنی و فقهی می‌توانند مبنای سیاست‌گذاری شهری قرار گیرند تا عدالت زیست‌محیطی در شهر مدرن محقق شود.

حجت‌الاسلام سید رضا عمادی، پژوهشگر دینیدرباره شهر از نگاه قرآن کریم، همین بس که شهر «یثرب» پس از ورود پیامبر(ص) و سکونت مسلمانان از قبیله‌های گوناگون در آن، به «مدینه‌الرسول» تغییر نام یافت. به معنای «شهر پیامبر خدا» و نیز هربار که خداوند در قرآن کریم از این شهر یاد کرده، آن‌را به برکت وجود نورانی پیامبر «مدینه» نامیده است؛ مانند آیه ۱۰۹ سوره «توبه» «وَمِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفَاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ؛ برخی از اعراب بادیه‌نشین اطراف شما منافق‌اند، و از اهل مدینه نیز گروهی سخت بر نفاق پایبندند. تو آنان را نمی‌شناسی، ولی ما می‌شناسیم.»

با این‌حال، در قرآن کریم تنها یک‌بار از این شهر به‌نام قدیمی خود یعنی «یثرب» یاد شده که آن نیز از زبان منافقان در آیه ۱۳ سوره «احزاب» است: «وَإِذْ قَالَت طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا؛ به یاد آور هنگامی را که گروهی از آنان (منافقان) گفتند: ای اهل یثرب! اینجا (میدان جنگ خندق) جای ماندن شما نیست، بازگردید.» این نکته نشان می‌دهد منافقان نیز به اهمیت تغییر نام این شهر توجه داشتند و عمداً در سخن خود از نام قدیمی آن استفاده می‌کردند تا مخالفت خویش با اسلام را آشکار سازند.

بنابراین، می‌توان گفت از نگاه قرآن، نام‌گذاری شهرها و حتی معابر شهری دارای بار معنوی و فرهنگی ویژه‌ای است که باید در برنامه‌ریزی‌های مرتبط با شهر و شهرسازی مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اهمیت این موضوع، خبرنگار ایکنا از خراسان‌رضوی گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام سیدرضا عمادی، پژوهشگر دینی، درباره «عدالت شهری و محیط‌زیست در نگاه قرآن و فقه اسلامی» انجام داده است که در ادامه می‌خوانیم؛

ایکنا- از نگاه قرآن، شهر چگونه باید باشد تا با عدالت و کرامت انسانی هم‌خوانی داشته باشد؟

اصل کرامت انسانی و عدالت، اگرچه در آیات متعددی بیان شده است، اما نمونه جامع آن‌که می‌توان گفت مبنای حقوق بشر و حقوق شهروندی همه انسان‌ها اعم از مؤمن و غیرمؤمن است، در آیه 70 سوره مبارکه اسراء آمده است «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»؛ به‌یقین فرزندان آدم را گرامی داشتیم، آنان را در خشکی و دریا [بر مرکب‌هایی که در اختیارشان گذاشتیم] سوار کردیم، از نعمت‌های پاکیزه روزی‌شان دادیم، و آنان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری بخشیدیم. یکسانی شهروندان در برابر همه امکانات و نعمت‌ها، نشانگر عدالت شهروندی و جایگاه کرامت همه انسان‌ها، فارغ از نگرش عقیدتی آنان است.

ایکنا- آیا می‌توان از مفاهیم قرآنی مانند «قسط» یا «میزان» برای تعریف عدالت شهری استفاده کرد؟

ابتدا باید دانست «قسط» چیست؟ قسط به معنای استقرار عدالت اجتماعی در جامعه است. «قسط» با «عدل» تفاوت دارد. عدل معنای عام دارد و به معنای موازنه صحیح در زندگی فردی و اجتماعی، جسم و جان، و حتی در پدیده‌های طبیعی است. عدل یعنی رفتار درست، رعایت تعادل و میانه‌روی و نرفتن به سوی عیب و افراط. اما «قسط» همان عدل در روابط اجتماعی است؛ به عبارتی، مناسبات شهرنشینی.

برای نمونه، قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ»؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان (ابزار تشخیص حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی سخت و منافعی برای مردم است، تا خدا بداند چه کسی او و رسولانش را در نهان یاری می‌کند؛ خداوند نیرومند و شکست‌ناپذیر است.

همچنین، «میزان» در قرآن استعاره‌ای از عدل است، آنجا که می‌فرماید: «اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْکتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِیزَانَ وَمَا یدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ»؛ خداوند همان کسی است که کتاب را به حق نازل کرد و میزان را فرو فرستاد؛ و تو چه می‌دانی، شاید قیامت نزدیک باشد.

از این‌رو می‌توان گفت مقصود از «میزان»، عدالت است و چون میزان، ابزار انصاف و مساوات به‌شمار می‌رود، قرآن از عدالت با تعبیر «میزان» یاد کرده است.

آنچه این نظر را تأیید می‌کند، دو آیه قبل است که خداوند متعال می‌فرماید: «وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ»؛ بدین معنا که در کنار اظهار ایمان به نزول کتاب‌های آسمانی، فرمان عدالت را ذکر کرده است. معنای نزول عدالت این است که خداوند در کتاب‌های آسمانی خود به عدالت فرمان داده است؛ چنان‌که فرموده: «إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» و «إِنَّ اللّهَ یأْمُرُکمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکمْتُم بَینَ النَّاسِ أَن تَحْکمُوا بِالْعَدْلِ.»

ایکنا- نگاه فقهی به موضوع آلودگی هوا، فضای سبز و ساخت‌وسازهای شهری چگونه است؟

حال که بنا شد از منظر فقه به محیط‌زیست و به‌ویژه آلودگی هوا، فضای سبز و ساخت‌وسازهای شهری نگاه کنیم، از روایتی از امام صادق(ع) آغاز می‌کنم. ایشان فرمودند: «لَا تَطِیبُ السُّکنَی إِلَّا بِثَلَاثٍ»؛ زندگی گوارا نمی‌شود مگر با سه چیز: «الْهَوَاءِ الطَّیبِ»؛ هوای پاک، «وَالْمَاءِ الْغَزِیرِ الْعَذْبِ»؛ آب شیرین و فراوان، و «الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ»؛ زمین حاصلخیز. روشن است که این مسائل از قرن‌ها پیش در تعالیم اسلامی مطرح بوده‌اند.

قرآن کریم نیز در سوره اعراف، آیه ۵۸ می‌فرماید: «وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ»؛ «بلد طیب» یعنی سرزمین نیکو و پاک. آیا می‌توان سرزمین پاک را تصور کرد، اما هوای اطراف آن آلوده باشد؟ بنابراین قرآن کریم هم به‌طور مستقیم بر هوای پاک و محیط سالم اشاره دارد. «بلد طیب» بدون هوای پاکیزه قابل تصور نیست، چراکه آلودگی هوا به زمین نیز منتقل می‌شود و در این صورت دیگر «بلد طیب» تحقق نخواهد یافت.

در سوره «سبأ»، آیه ۱۵ آمده است: «لَقَدْ کانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکنِهِمْ آیةٌ جَنَّتانِ عَنْ یمِینٍ وَ شِمالٍ کلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکمْ وَ اشْکرُوا لَهُ.» قرآن در اینجا شهری را توصیف می‌کند که در حصاری از باغ‌های سرسبز از سمت راست و چپ (و به روایتی شمال و جنوب) قرار گرفته است. بدیهی است چنین شهری نمی‌تواند هوایی آلوده داشته باشد، بلکه به تعبیر تفسیر نمونه، شهری است با هوایی پاک و نسیمی روح‌افزا. بنابراین، در آیات الهی اشکال گوناگونی از دلالت بر اهمیت هوای پاک و محیط سالم وجود دارد.

اگر به باور فقیهان در این زمینه نگاهی بیندازیم، نمونه‌های متعددی قابل ذکر است. برای نمونه، علامه حلی در قرن هشتم هجری (حدود ۷۰۰ سال پیش) در بحث «احیای موات» بیان کرده است که فرد می‌تواند زمینی مرده را احیا کند و مالک آن شود، مشروط بر آنکه این زمین در حریم املاک دیگران نباشد. سپس این پرسش را مطرح کرده‌اند که اگر شخصی زمینی را در کنار بازار احیا کرد، آیا می‌تواند در آن‌جا آهنگری دایر کند؟ زیرا آهنگری علاوه بر آلودگی صوتی، دود، گازهای سمی و بوی ناخوشایند دارد. این دقت‌نظر نشان‌دهنده اهتمام فقیهان شیعه به مسائل محیطی و اجتماعی حتی در آن زمان است.

همچنین مرحوم سید جواد عاملی در مفتاح‌الکرامه مسئله‌ای را مطرح می‌کند: اگر کسی در منزل مسکونی خود – که در مجاورت همسایگان قرار دارد – کوره آجرپزی تأسیس کند که همراه با دود و گاز است یا حرفه دباغی پوست حیوانات را راه بیندازد که بوی ناخوشایند دارد، حکم آن چیست؟

مرحوم محمدحسن نجفی نیز در جواهر الکلام عبارتی صریح دارد: «الضرر من حیث التأذی بالدخان و الرائحة الکریهة»؛ یعنی ضرر از آن جهت که موجب اذیت و آزار می‌شود، چه از ناحیه دود و چه بوی بد و زننده. این‌ها همه نشان می‌دهد که موضوعات زیست‌محیطی در فقه شیعه مطرح بوده و فقیهان معاصر نیز به فراوانی به این مسائل پرداخته و پاسخ داده‌اند.

از مقام معظم رهبری پرسیده شده است: استفاده نکردن مراکز صنعتی از فیلترهای هوای مناسب در خروجی پسماندها به بهانه گران‌بودن آن‌ها که موجب آلودگی هوا و آسیب به سلامت مردم می‌شود، چه حکمی دارد؟ ایشان در پاسخ فرموده‌اند: هرکسی که می‌خواهد کارگاه یا کارخانه‌ای راه‌اندازی کند، باید برآورد هزینه داشته باشد و بسنجد که آیا توانایی اجرای آن را دارد یا نه. یکی از لوازم کارگاه و کارخانه، نصب فیلتر هواست تا هوایی که متعلق به عموم مردم است، آلوده نشود. اگر طبق قانون نصب فیلتر الزامی باشد، تخلف از آن جایز نیست. حتی اگر قانون نیز به صراحت این الزام را ذکر نکرده باشد، ولی کارخانه‌ای موجب آلودگی هوا شود و مردم از این طریق دچار مشقت یا ضرر شوند – چه ضرر فوری و چه بلندمدت – این کار خلاف شرع است. «خلاف شرع» یعنی حرام است و کسی که آگاهانه چنین کند، مرتکب حرام شده است. 

همچنین آیت‌ﷲ شبیری زنجانی تصریح کرده‌اند «به‌طورکلی، اخلال در محیط‌زیست اگر موجب سلب حق دیگران و اضرار به آن‌ها – حتی نسبت به آیندگان – شود، از مصادیق حق‌الناس و حرام است. این نکته بسیار مهم است که ایشان بر «ضرر به آیندگان» نیز تأکید کرده‌اند.» کتابی نیز از مرحوم آیت‌ﷲ صافی گلپایگانی در سال ۱۳۹۹ با عنوان استفتائات محیط‌زیست منتشر شده که مجموعه‌ای از دیدگاه‌های فقهی در این حوزه را ارائه می‌دهد.

در همین راستا، باید یادآور شد که وارد کردن آموزه‌های قرآنی درباره طبیعت در سیاست‌گذاری شهری منوط به درک صحیحی از مزایا و معضلات شهر مدرن و همچنین محاسن و معایب شهر سنتی است. اسلام هیچ مغایرتی با پیشرفت، علم و مدنیت ندارد و همواره به «خیرالامور اوسطها» یعنی میانه‌روی و اعتدال در امور توصیه کرده است. تصور اینکه برای تحقق شهر مطلوب براساس قرآن هیچ چشم‌اندازی وجود ندارد، دیدگاهی بدبینانه و غیرواقع‌گرایانه است. می‌توان در طرح‌های جامع و تفصیلی شهرها، اصول و ارزش‌های اسلامی را لحاظ کرد. بسیاری از مشکلات شهری امروز دقیقاً ناشی از فقدان چشم‌انداز و واقع‌بینی در این زمینه است.

اگر زیست شهری براساس مصالح فیزیکی و انسانی و امکانات فضایی همراه با اصول قرآنی و سفارش‌های نبوی سامان یابد و هم‌زمان به نیازهای زندگی پیچیده امروزی و نظام ارزشی اسلامی پاسخ داده شود، هم مقاصد قرآنی محقق خواهد شد و هم شهر مورد پذیرش انسان امروز قرار می‌گیرد. بخشی مهم از این مأموریت نیز برعهده هنرمندان، معماران و طراحان شهری است که باید در همکاری با روحانیون متخصص، شهر مطلوب را طراحی و اجرا کنند.

ایکنا- چه مسئولیتی متوجه حاکمیت و مردم در قبال حفظ زیست‌پذیری شهر است؟

مسئولیت حاکمیت در قبال محیط‌زیست شهری، در وهله نخست، وضع و اجرای قوانینی است که برخورداری از محیط‌زیست سالم را حق بنیادین همه شهروندان بداند. حاکمیت موظف است این حق را تضمین کند.

حفظ منابع طبیعی همچون آب، خاک و هوا برای نسل‌های آینده از جمله این مسئولیت‌هاست و حاکمیت باید مانع تخریب و آلودگی آن‌ها شود. پیشگیری و مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی نیز وظیفه‌ای اساسی است، زیرا چنین بحران‌هایی خسارات جبران‌ناپذیری به‌جا می‌گذارند. از این‌رو دولت باید برنامه‌های پیشگیرانه و واکنش‌های مناسب تدوین کند.

نظارت دقیق بر فعالیت‌هایی که می‌توانند به محیط‌زیست آسیب بزنند، پایش مستمر وضعیت زیست‌محیطی، مقابله با آلودگی‌ها، برخورد قاطع با آلوده‌کنندگان و اعمال مجازات‌های بازدارنده از دیگر وظایف حاکمیت است. علاوه بر این، ارتقای سطح آگاهی عمومی درباره اهمیت محیط‌زیست، ترویج فرهنگ حفاظت از شهر، توسعه حمل‌ونقل عمومی و کاهش استفاده از خودروهای شخصی، مدیریت پسماندها و بازیافت، و گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی از دیگر اقدامات ضروری در این حوزه است. در واقع، مسئولیت حاکمیت در قبال محیط‌زیست یک مسئولیت چندوجهی است که نیازمند همکاری میان دولت، مردم و بخش خصوصی است. تنها با اتخاذ رویکردی جامع و پایدار می‌توان از محیط‌زیست محافظت کرد و آینده‌ای سالم برای نسل‌های بعدی رقم زد.

ایکنا- مفاهیمی مانند «حق به شهر» و «حق عمومی بر منابع طبیعی» تا چه اندازه با آیات قرآن همخوانی دارند؟

در مورد «حق عمومی بر منابع طبیعی» سوره احزاب می‌فرماید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ...»؛ ما امانت الهی را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از پذیرش آن سر باز زدند و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید.

بر این اساس، پذیرش مسئولیت و تعهد الهی یک امانت محسوب می‌شود و یکی از مهم‌ترین مصادیق آن، حفظ و پاسداری از محیط‌زیست است. افزون بر این، خداوند در آیه ۵۶ سوره «اعراف» می‌فرماید: «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ»؛ در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید و او را با بیم و امید بخوانید که رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.

یکی از مصادیق روشن این آیه، ضرورت مراقبت انسان از طبیعت و جلوگیری از هرگونه افساد و تخریب آن است. همچنین در آیه ۶۱ سوره هود آمده است: «هُوَ أَنْشَأَکمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمْ فی‌ها»؛ او خدایی است که شما را از زمین آفرید و آباد ساختن آن را برعهده شما نهاد.

مطابق این آیه، خداوند اختیار عمران و آبادانی زمین را به انسان تفویض کرده است. در آیه ۸۷ سوره مائده نیز تجاوز به حریم طبیعت و تخریب منابع زیستی از مصادیق «ظلم» و «اعتداء» معرفی شده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! طیبات و نعمت‌های پاکیزه‌ای که خداوند برای شما حلال کرده است، ضایع نکنید و از حدود الهی تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد.

ایکنا- چطور می‌توان آموزه‌های قرآنی درباره طبیعت را وارد سیاست‌گذاری شهری کرد؟

مبنای فقهی و حقوقی حفظ محیط‌زیست و آسیب نرساندن به طبیعت، قاعده «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» است. بنابراین هرگونه تعدی، تفریط یا استفاده غیرمتعارف از منابع طبیعی ناقض حکم شریعت بوده و ضمان‌آور است.

برای جمع‌بندی می‌توان گفت: نخست، محیط‌زیست یکی از مخلوقات الهی است؛ دوم، انسان به‌عنوان جانشین و خلیفه خداوند بر زمین موظف به عمران، آبادانی و پاسداری از آن است و سوم، این جانشینی ایجاب می‌کند امانت الهی را به بهترین شیوه حفظ کرده و در نگهداری از طبیعت و منابع طبیعی نهایت تلاش شود.

انتهای پیام
captcha