کد خبر: 4309452
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۹
یادداشت

نقش فرهنگ شیعه در تکوین هویت ملی کشورها

فرهنگ شیعی یک قالب تک‌بعدی و صلب نیست که بر هویت‌های ملی تحمیل شود. این فرهنگ، یک منشور غنی از نمادها، روایت‌ها و نهادهاست که در هر جامعه به رنگ زمینه و بستر تاریخی و سیاسی آن درمی‌آید و به شیوه‌ای منحصربه‌فرد، هویت ملی را تفسیر، تقویت و گاهی بازتعریف می‌کند.

فرهنگ شیعه«هویت» یکی از پیچیده‌ترین و پربحث‌ترین مفاهیم دنیای مدرن است. انسان امروز خود را در تقاطع هویت‌های گوناگون می‌یابد: از هویت قومی و زبانی تا هویت ملی، دینی و حتی جهانی. در این میان، رابطه میان «هویت دینی» و «هویت ملی» همواره یکی از حساس‌ترین و چالش‌برانگیزترین حوزه‌ها بوده است. این رابطه در جهان تشیع، به دلیل تاریخ پر فراز و نشیب و پراکندگی جغرافیایی آن، از پیچیدگی و غنای منحصربه‌فردی برخوردار است. در همین خصوص رضا ملازاده‌یامچی، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌ رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛
 
نگاهی رایج و تقلیل‌گرایانه، هویت شیعی را یک هویت فراملی و در تضاد با تعلقات ملی می‌داند و آن را صرفاً در ابعاد سیاسی یا تقابل‌های فرقه‌ای خلاصه می‌کند، اما این نگاه، از درک نقش عمیق و سازنده فرهنگ شیعی در شکل‌دهی به هویت ملی جوامع مختلف غافل است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش کلیدی است که مؤلفه‌های فرهنگی تشیع (همچون حافظه تاریخی، نهادهای دینی و شعائر جمعی) چگونه با بسترها و زمینه‌های تاریخی و سیاسی خاص در کشورهایی چون عراق، لبنان، بحرین و پاکستان تعامل کرده و به جای حذف هویت ملی به تکوین، ابراز و تقویت آن به شیوه‌هایی منحصربه‌فرد یاری رسانده است؟
 
برای فهم این تعامل، نخست باید به DNA فرهنگی تشیع که هویت‌ساز است، نگاهی انداخت و سپس تجلی آن را در کشورهای مختلف بررسی کرد.
 
قرآن کریم ضمن تأکید بر هویت فراگیر و جهانی امت واحده اسلامی، تنوع ملت‌ها و قبایل را به رسمیت شناخته و فلسفه آن را نه برتری‌جویی، که شناخت متقابل (تعارف) معرفی می‌کند:...وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا... (حجرات، ۱۳). این آیه نشان می‌دهد که از منظر اسلام، داشتن هویت‌های جمعی کوچکتر (قبیله، ملت) نه تنها مذموم نیست، بلکه بستری برای شناخت و ارتباط است. چالش اصلی، نه حذف یکی به نفع دیگری که ایجاد یک رابطه سازنده میان این دو هویت است. فرهنگ شیعی، با تکیه بر آموزه‌های اهل بیت(ع) که سرشار از مفاهیم عدالت، کرامت و عشق به سرزمین است، این رابطه را مدیریت کرده است.
 
چهار مؤلفه اصلی در فرهنگ شیعی، نقشی کلیدی در هویت‌سازی دارند:
 
_ حافظه تاریخی مظلومیت و مقاومت: واقعه عاشورا، صرفاً یک رویداد تاریخی نیست، بلکه یک کهن‌الگوی قدرتمند است. این حافظه، به جوامع شیعی، به‌ویژه در شرایطی که در اقلیت یا تحت فشار بوده‌اند، هویتی مبتنی بر مقاومت، صبر و عزت بخشیده است.
 
 _ نهاد مرجعیت و شبکه‌های دینی: نهاد مرجعیت تقلید، یک کانون هدایت معنوی و اجتماعی است که با صدور فتوا و جهت‌دهی، انسجام جامعه شیعی را به‌ویژه در غیاب دولت‌های حامی تضمین کرده است. این نهاد، اغلب نقشی فراتر از فقه و در جهت حفظ کیان جامعه ایفا می‌کند.
 
 _ شعائر و آیین‌های جمعی: مراسمی چون عزاداری‌های محرم و صفر، راهپیمایی اربعین و جشن‌های اعیاد غدیر و نیمه شعبان، صرفاً اعمال دینی فردی نیستند. اینها نمایش‌های عمومی هویت هستند که با حضوری پرشور در عرصه عمومی، همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و تعلق به یک جمع بزرگتر را به نمایش می‌گذارند.
 
_ جغرافیای مقدس عتبات: وجود حرم‌های مطهر ائمه(ع)، به‌ویژه در عراق، یک جغرافیای معنوی مشترک برای شیعیان جهان پدید آورده که همواره کانون توجه، الهام و سفر (زیارت) بوده و به هویت آنها بعدی مکانی و تاریخی می‌بخشد.
 
این مؤلفه‌ها در هر کشور، به شکلی متفاوت با شرایط بومی ترکیب شده‌اند:
 
 _ عراق، هویت مبتنی بر میراث‌بانی: هویت ملی اکثریت مردم عراق، با هویت شیعی گره خورده است. عراق، قلب تپنده جغرافیای مقدس شیعه است. در دوران معاصر، به‌ویژه پس از سقوط صدام، نهاد مرجعیت در نجف (با محوریت آیت‌الله سیستانی) نقشی بی‌بدیل در جلوگیری از جنگ داخلی و حفظ «وحدت ملی» عراق ایفا کرده است. راهپیمایی اربعین نیز از یک آیین صرفاً دینی، به یک نمایش عظیم «اقتدار ملی و فرهنگی» عراق در جهان بدل شده است. در اینجا، هویت شیعی، خود را حافظ و میراث‌بان هویت ملی عراق می‌داند.
 
_ لبنان، هویت مبتنی بر مقاومت و توانمندی: جامعه شیعه لبنان که برای دهه‌ها در حاشیه و فقر نگه داشته شده بود، با الهام از فرهنگ عاشورا و رهبری امام موسی صدر و پس از آن، مقاومت اسلامی توانست خود را به یکی از ارکان اصلی قدرت و هویت ملی لبنان تبدیل کند. گفتمان مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، عمیقاً با نمادهای کربلایی آمیخته است. در اینجا، فرهنگ شیعی به ابزاری برای توانمندسازی یک جامعه و بازتعریف نقش آن در ساختار «ملت-دولت» لبنان بدل شد.
 
 _ بحرین، هویت مبتنی بر عدالت‌خواهی: در بحرین که اکثریت جمعیت شیعه توسط یک اقلیت سنی‌مذهب اداره می‌شود، فرهنگ شیعی، به‌ویژه جنبه مظلومیت و عدالت‌خواهی آن، به زبان اصلی اپوزیسیون سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. شعائر دینی و عزاداری‌ها در این کشور، اغلب بار سیاسی نیز به خود گرفته و به بستری برای بیان مسالمت‌آمیز مطالبات مدنی و حقوقی بدل می‌شوند. در اینجا، هویت شیعی در حال چانه‌زنی برای بازتعریف هویت ملی بر پایه عدالت و شهروندی برابر است.
 
 _ پاکستان، هویت مبتنی بر حفظ و تمایز: شیعیان پاکستان، به‌عنوان یک اقلیت قابل توجه اما همواره در معرض تهدید گروه‌های تکفیری، از فرهنگ شیعی برای حفظ هویت و انسجام درونی خود بهره می‌برند. برگزاری باشکوه مراسم محرم در این کشور، اعلام حضور و تأکیدی بر تمایز فرهنگی و اعتقادی در برابر فشارهای بیرونی است. در اینجا، هویت شیعی، یک سنگر فرهنگی برای بقا و پاسداری از خود است.
 
یکی از اتهامات رایج علیه شیعیان، وفاداری دوگانه یا ترجیح دادن منافع فراملی بر منافع ملی است. این یک نگاه ساده‌انگارانه است. انسان‌ها همواره دارای هویت‌های متکثر و متداخل هستند. تجربه نشان داده است که در اغلب موارد، مرجعیت شیعه (به‌ویژه در نجف) همواره بر لزوم رعایت قوانین ملی و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورها تأکید کرده است. راهنمایی‌های معنوی از یک مرجع فراملی، به معنای نفی شهروندی و وفاداری ملی نیست، همان‌گونه که کاتولیک‌های جهان با تبعیت معنوی از پاپ در واتیکان، شهروندان وفادار کشورهای خود باقی می‌مانند.
 

فرهنگ شیعی؛ منشور رنگین هویت‌ها

 
در پاسخ به پرسش اصلی مقاله باید گفت که فرهنگ شیعی یک قالب تک‌بعدی و صلب نیست که بر هویت‌های ملی تحمیل شود. این فرهنگ، یک منشور غنی از نمادها، روایت‌ها و نهادهاست که در هر جامعه به رنگ زمینه و بستر تاریخی و سیاسی آن درمی‌آید و به شیوه‌ای منحصربه‌فرد، هویت ملی را تفسیر، تقویت و گاهی بازتعریف می‌کند. این فرهنگ، در عراق به ستون خیمه وحدت ملی، در لبنان به موتور محرک مقاومت و عزت ملی، در بحرین به زبان گویای عدالت‌خواهی و در پاکستان به دژ مستحکم حفظ هویت بدل شده است. درک این پویایی و این تنوع، کلید فهم جهان تشیع و گامی ضروری برای عبور از فرقه‌گرایی و رسیدن به احترام متقابل میان هویت‌های گوناگون است. این امر نشان می‌دهد که ایمان دینی و تعلق ملی، نه تنها در تضاد با یکدیگر نیستند، بلکه می‌توانند در یک رابطه سازنده، به غنای یکدیگر بیفزایند و روحی عمیق‌تر به مفهوم «ملت» ببخشند.
 
منابع: 
 
1. قرآن کریم: به‌عنوان منبع اصلی برای مبانی نظری جامعه و هویت (به‌ویژه سوره حجرات، آیه ۱۳).
2. آثار جامعه‌شناختی و علوم سیاسی:
بیداری شیعی (The Shia Revival) اثر ولی نصر، به عنوان یک تحلیل کلان از نقش جدید شیعیان در خاورمیانه.
شیعیان عراق (The Shi'is of Iraq) اثر یتسخاک نقاش، برای درک عمیق تاریخ و هویت شیعیان عراق.
آثار آگوستوس ریچارد نورتون و دیگر متخصصان در مورد حزب‌الله لبنان.
تحقیقات توبی متیسن و دیگر پژوهشگران در مورد وضعیت شیعیان در خلیج فارس و بحرین.
3. نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه: برای درک روح حاکم بر فرهنگ شیعی (عدالت، دعا، معنویت).
4. گزارش‌ها و تحلیل‌های رسانه‌ای و مراکز مطالعاتی: برای شناخت پدیده‌های معاصری چون نقش مرجعیت و راهپیمایی اربعین در تحولات سیاسی و اجتماعی.
انتهای پیام
captcha