سبک زندگی اسلامی بر پایه اعتدال، میانهروی و قناعت استوار است. این سبک زندگی به مسلمانان توصیه میکند؛ از اسراف و زیادهروی پرهیز کنند و بهجای آن، بر ارزشهای معنوی و اخلاقی تمرکز کنند. در قرآن کریم، خداوند به مسلمانان میفرماید: «وکلا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»(اعراف/31)، به این معنا که انسانها باید در خوردن و نوشیدن اعتدال را رعایت کنند و از اسراف بپرهیزند. این اصول بهطور طبیعی میتواند به کاهش مصرفگرایی و تشویق به خرید آگاهانه و مسئولانه منجر شود.
در مقابل، مصرفگرایی بهعنوان یک پدیده فرهنگی و اقتصادی در جوامع مدرن، بهشدت در حال گسترش است. این فرهنگ به افراد القا میکند که خوشبختی و موفقیت در خرید و مالکیت کالاهای بیشتر نهفته است. نتیجه این تفکر، ایجاد فشارهایی است که افراد را به خرید بیشتر و مصرف بیرویه تشویق میکند. در این روند، ارزشهای معنوی و اجتماعی اغلب تحت تأثیر قرار میگیرند و انسانها بهجای توجه به نیازهای واقعی و رشد روحی، به سمت خرید و مصرف کالاها سوق داده میشوند.
تعارض میان سبک زندگی اسلامی و مصرفگرایی در این واقعیت نهفته است که اسلام براساس قناعت و توجه به نیازهای واقعی زندگی تأسیسشده است. مسلمانان به یادگیری قناعت و پرهیز از اسراف تشویق میشوند. این آموزهها میتوانند به افراد کمک کنند تا از تله مصرفگرایی فرار کنند و بهجای آن، به اهداف والای انسانی و معنوی خود توجه کنند.
نقش خانواده و جامعه نیز در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. آموزش و ترویج ارزشهای اسلامی در خانوادهها میتواند به کاهش تمایل به مصرفگرایی کمک کند. والدین میتوانند با ارائه الگوهای مناسب و آموزشهای لازم به فرزندان خود، آنها را به استفاده از منابع به شکلی معقول و مسئولانه تشویق کنند. جامعه نیز باید به ترویج فرهنگ قناعت و استفاده بهینه از منابع بپردازد و از تبلیغات مصرفگرایانه که به تضعیف ارزشهای اسلامی منجر میشود، پرهیز کند.
بدیهی است؛ سبک زندگی اسلامی و مصرفگرایی دو رویکرد متفاوت به زندگی هستند که در دنیای امروز با چالشهایی مواجهاند. با ترویج اصول اسلامی و فرهنگ قناعت، میتوان به کاهش مصرفگرایی و ارتقای کیفیت زندگی افراد کمک کرد. این فرآیند نیازمند همکاری همهجانبه جامعه، خانواده و نهادهای آموزشی است تا بتوانیم به یک زندگی متعادل و معنادار دست یابیم.
خبرنگار ایکنای خراسانرضوی درباره «سبک زندگی اسلامی و مصرفگرایی» گفتوگویی با منور شایسته خوی، مدیر مؤسسه علمی، تحقیقی مکتب نرجس انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
آموزههای دینی، رفاه و اسراف را در چارچوب مشخصی تعریف میکنند و قناعت را بهعنوان فضیلتی معرفی میکنند که میتواند در برابر فرهنگ مصرفگرایی جامعه امروز بازتعریف شود. از نگاه آموزههای دینی و سبک زندگی درست، تبلیغات مبتنی بر تجملگرایی میتوانند ارزشهای دینی را تضعیف کنند.
مفاهیم رفاه، اسراف و قناعت از نگاه دینی و در نگاه اسلامی، حول محور اعتدال و میانهروی معنا میشوند. در بیان مفهوم، تعریف و ویژگی جایگاه رفاه در آموزههای دینی میتوان گفت که رفاه، بهرهمندی مشروع و متعادل از نعمتهای الهی برای زندگی نیکو است که در این میان استفاده از زینتها و روزیهای حلال خداوند مجاز شمرده شده است: «کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ».
اسراف نیز تجاوز از حد اعتدال در هر کاری (کمی یا کیفی) است و مصادیق آن تنها مالی نیست و شامل اسراف در گناه (اسراف عقیدتی و اخلاقی) نیز میشود که از گناهان کبیره محسوب میشود و خداوند به صراحت بیان فرموده است که مسرفان را دوست ندارد: «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ».
قناعت نیز رضایت به مقداری که کفاف زندگی دهد و دوری از زیادهطلبی معنا شده است و نقطه مقابل حرص و طمع محسوب میشود. قناعت فضیلتی اخلاقی بهشمار میرود که منشأ عزتنفس، آرامش درونی و بینیازی است.
درباره بازتعریف قناعت در جامعه مصرفی باید گفت؛ در دنیای امروز که با تبلیغات گسترده و تحریک «نیازهای کاذب» همراه است، مفهوم قناعت نه به معنای «فقر» یا «تنبلی»، بلکه به این معانی ارزشمند بازتعریف میشود و باید راهی برای رهایی از چرخه بیپایان مصرف وجود داشته باشد در این میان، قناعت به انسان میآموزد که به داشتههایش رضایت دهد و خود را از فشار روانی «پارادوکس انتخاب» و تلاش مداوم برای رسیدن به کالاهای جدید رها کند. در این میان عامل کنترل رفتاری، قناعت است که بهعنوان یک «خودمهارگری» عمل میکند و فرد را از وابستگی به لذتهای مادی کوتاهمدت (که سیستم پاداش مغز را تحریک میکنند) بازمیدارد و او را به سمت شادکامی پایدار هدایت میکند. حتی در روایات آمده که «هیچ ثروتی بالاتر از قناعت نیست». این نگرش، ثروت واقعی را در آرامش و عزتنفس میداند، نه در انباشت اموال.
در پاسخ به این پرسش که تبلیغات تجملگرا به تضعیف فرهنگ دینی میانجامد، بد نیست بدانید؛ تبلیغات رسانهای، بهویژه آگهیهای بازرگانی، با روشهای مختلف میتوانند ارزشهای دینی را تحت تأثیر قرار دهند به طوری که از یکسو با ترویج مصرفگرایی، در جامعه نیازهای کاذب ایجاد میکنند. این تبلیغات با نمایش سبک زندگی اشرافی و کالاهای لوکس، نیازهای کاذب را در مخاطب برمیانگیزند و مدگرایی و تجملگرایی را بهعنوان شاخصهای موفقیت جا میاندازد.
همچنین به القای حس بیعدالتی و شکاف اجتماعی منجر میشود زیرا با نمایشخانههای مجلل و خودروهای لوکس در شرایطی که بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند، حس بیعدالتی، سرخوردگی و ناامیدی در اقشار کمدرآمد تقویت میشود و از همه مهمتر تبلیغات تجملگرایانه باارزشهای اسلامی در تضاد است. زمانیکه رسانه از سویی بر قناعت و میانهروی تأکید میکند و از سوی دیگر محتوایی پخش میکند که مصرف متظاهرانه را ترویج میدهد، یک تناقض فرهنگی ایجاد میشود که به باور و اعتماد عمومی نسبت به ارزشهای دینی لطمه میزند. در این میان به نظر میرسد؛ تقویت سواد رسانهای و سواد بصری برای درک اهداف پنهان تبلیغات و مصون ماندن از تأثیرات منفی آن، گام مهمی در حفظ سبک زندگی اسلامی در عصر حاضر باشد.
انتهای پیام