کد خبر: 4322632
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۸
یادداشت

تعریف ماهیت و جایگاه غضب

غضب در تحلیل روانشناختی یک پاسخ هیجانی پیچیده است که به‌عنوان یک مکانیسم دفاعی، نسبت به تهدیدهای ادراک‌شده، بی‌عدالتی یا نقض حریم‌های فردی و اجتماعی فعال می‌شود.

غضبخشم یکی از پیچیده‌ترین هیجانات انسانی است که در قلمرو روان‌شناسی، فلسفه و اخلاق همواره موضوع تأمل و بررسی‌های فراوان بوده است. این احساس در ذات خود نه کاملاً منفی و نه کاملاً مثبت است، بلکه واکنشی طبیعی و گاه ضروری به موقعیت‌هایی است که فرد در آن‌ها احساس تهدید، بی‌عدالتی یا ناکامی می‌کند. خشم می‌تواند نشانه‌ای از آگاهی فرد نسبت به مرزهای شخصی و ارزش‌های انسانی باشد، اما هنگامی‌که شدت پیدا کند یا بدون کنترل بروز یابد، به عاملی مخرب در روابط میان‌فردی، محیط کار و حتی سلامت روان و جسم تبدیل می‌شود. در همین خصوص کبری راستگو، عو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌‌ رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛
 
مطالعات روان‌شناختی نشان داده‌اند که بروز خشمِ کنترل‌نشده می‌تواند منجر به افزایش اضطراب، افسردگی و فشار خون شود و در سطح اجتماعی به بی‌اعتمادی، پرخاشگری و خشونت منتهی شود. در مقابل، شناخت ریشه‌های خشم و بهره‌گیری از شیوه‌های سالم ابراز آن مانند گفت‌وگو، خویشتنداری و تفکر منطقی می‌تواند به ارتقای سلامت روان و انسجام روابط انسانی کمک کند.
 
غضب در تحلیل روانشناختی یک پاسخ هیجانی پیچیده است که به‌عنوان یک مکانیسم دفاعی، نسبت به تهدیدهای ادراک‌شده، بی‌عدالتی یا نقض حریم‌های فردی و اجتماعی فعال می‌شود. در ریشه‌شناسی لغت عرب، «غ، ض، ب» ریشه تک معنایی دارد که به معنای شدت و قوت است (ابن فارس، مقاییس اللغة، ج4، ص428). کلمه «غَضْبَة» به معنای صخره‌ای سخت و متراکم به کار می‌رود که تداعی‌گر صلابت و مقاومت درونی این حالت است، اما در اصطلاح، غضب فراتر از یک احساس صرف است. این حالت، «حَرَكَةٌ لِلنَّفْسِ‌ إِرَادَةً لِلاِنْتِقَامِ؛ جنبش و تحرکی در نفس با هدف انتقام» یا «ثَوَرانُ دَمِ الْقَلْبِ لِطَلَبِ الاِنْتِقَامِ؛ جوشش خون قلب برای طلب انتقام» (راغب اصفهانی، المفردات، ج1، ص608؛ ازدی، کتاب الماء، ج3، ص958؛ مدنی، الطراز الأول، ج2، ص358) تعریف شده است. این تعاریف نشان می‌دهند که غضب یک انفعال نیست، بلکه یک قوه محرکه است، حرارتی در قلب و جنبشی درونی برای دفع آزار یا گرفتن حق و این همان حالتی است که به زبان عامه با تعبیر «فلانی خونش به جوش آمد» از آن یاد می‌شود. این «آتش درونی» به سرعت بر جسم و ظاهر فرد انعکاس می‌یابد و نشانه‌های فیزیکی آن قابل مشاهده است. رسول اکرم(ص) در توصیفی دقیق، به تجلیات غضب اشاره فرموده‌اند:
 
«إِنَّ الْغَضَبَ حُمْرَةٌ فِي قَلْبِ ابْنِ آدَم أَ لَا تَرَوْن إِلَی حُمْرَةِ عَینَیهِ وَ انْتِفَاخِ أَوْدَاجِهِ؛ به‌راستی که خشم، سرخی‌ای (چون آتش) است در دل فرزند آدم. آیا نمی‌بینید که چشمانش سرخ می‌شود و رگ‌های گردنش باد می‌کند؟» (سنن ترمذی، ج3، ص328، ح2286). این روایت، ارتباط متقابل میان حالت درونی (قلب) و واکنش‌های فیزیولوژیک (سرخی چشم و تورم رگ‌های گردن) را به زیبایی به تصویر می‌کشد.
 

طیف کارکردی غضب

 
غضب در ذات خود، یک نیروی پتانسیل و ضرورت وجودی به‌شمار می‌آید که آفریدگار در معماری وجود آدمی تعبیه کرده است. بر اساس تأثیرگذاری قوه عاقله (قوۀ تمییز و تنظیم)، می‌توان غضب را در یک طیف کارکردی بررسی کرد:
 
غضب پسندیده (مقدس): اگر این نیروی عظیم تحت فرمان حاکمیت قوه عاقله قرار گیرد و در جهت سازگاری و حفظ بقای معنوی و مادی هدایت شود، به یک فضیلت و ابزاری مؤثر تبدیل می‌شود. در پرتو این خشم جهت‌دار است که فرد در مواجهه با خطرها به جنبش درمی‌آید و با تمام وجود از دین، ناموس، کیان و مرزهای آب و خاکش دفاع می‌کند. این غضب، بر مبنای عقل و شریعت استوار است. خداوند متعال خود این صلابت را تأیید کرده و می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ… ﴾ (توبه/73) «ای پیامبر، با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر…».
 
غضب ناپسند (ویرانگر): اگر شعله غضب از مهار عقل خارج شود، اوج می‌گیرد و به یک طوفان درونی و یا به تعبیری به «سَوْرَةِ الْغَضَب» (غلبۀ خشم) و «نَارُ الْغَضَب» (آتش خشم) تبدیل می‌شود. این خشم بی‌لجام، در حکم نخستین گام به سوی جنون موقت است که به پشیمانی و ندامت دائمی می‌انجامد. امیرمؤمنان، علی(ع) می‌فرماید: «لَا أَدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ خشم با ادب جمع نمی‌شود.» (غرر الحكم، ح10529؛ عيون الحكم والمواعظ، ص531، ح9654) که در این روایت به تضاد خشم غیر هدفمند با فضایل اخلاقی اشاره شده است و در بیانی دیگر بر توالی مخرب این هیجان تأکید کرده، فرموده‌اند: «إِيَّاكَ وَ اَلْغَضَبَ فَأَوَّلُهُ جُنُونٌ وَ آخِرُهُ نَدَم؛ از خشم بپرهیزید، زیرا آغاز آن دیوانگى و سرانجام آن پشیمانى است.» (غرر الحکم ودرر الکلم، ج1، ص404). 
 

ریشه‌ها و پیامدها

 
ریشه‌های درونی افروختگی غضب
 
غضب، غالباً معلول و تظاهر بیرونی مجموعه‌ای از رذایل اخلاقی است. چهار عامل اصلی، چشمه‌های جوشان این خشم ویرانگر محسوب می‌شوند:
 
عامل تعریف و ماهیت نقش در تولید غضب
 
کبر/تکبر باعث می‌شود فرد خود را برتر از دیگران ببیند (اَنانیت) و هرگونه تعرض یا مخالفت با این برتری، نفس متکبر را به خروش و خشم می‌آورد.
 
عُجب باعث می‌شود فرد همه چیزِ خود را بی‌نقص و منحصر به فرد بپندارد که خدشه‌دار شدن این تصویر کامل از خود، غیرقابل تحمل است و موجب جوشش غضب می‌شود.
 
حسد باعث می‌شود فرد از موفقیت و نام و یاد دیگران برافروخته شود و موفقیت دیگری، مستقیماً خشم و رنجش حسود را برانگیخته و او را متأثر سازد.
 
حِقد باعث می‌شود انباشت کینه در سینه در فرصت مناسب به‌صورت غضب فوران کند، حقد، غضب نهان است که در فرصت مناسب به غضب آشکار تبدیل می‌شود.
 
جمع این چهار رذیله، همان «خودشیفتگی» است و فرد خودشیفته، کانون و دیگ جوشان این عوامل محسوب می‌شود و غضب پیوسته در وجود او در حال فوران و آمادگی است.
 

پیامدهای غضب

 
آتش غضب سوزنده، گدازنده و خانمان‌برانداز است و پیامدهای سهمگینی دارد:
 
تخریب بنیاد دین و ایمان: اولین و مهم‌ترین هدفی که آتش غضب به آن حمله می‌کند، ایمان است. امام رضا(ع) می‌فرماید: «اَلْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ؛ خشم، کلید هر بدی و پلیدی است.» (مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج1، ص459) و امام علی(ع) می‌فرماید: «الْغَضَبُ یُفْسِدُ الْإِیمَانَ كَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ‌؛ خشم، ایمان را تباه می‌کند همان‌گونه که سرکه عسل را تباه می‌کند.» (کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۲)
 
ویرانی دنیای فردی و اجتماعی: غضب، رشته روابط اجتماعی، خانوادگی و دوستانه را می‌گسلد، زیرا انسان غضبناک و ناپایدار جایی در دل دیگران ندارد.
 
آسیب‌های جسمی و روانی: در بُعد جسمانی، غضب مزمن می‌تواند منجر به مرگ سلول‌های مغز، لخته شدن خون و در نهایت سکته‌های قلبی و مغزی آنی شود. صدمه‌های روحی و روانی آن (مانند اضطراب و افسردگی) نیز مهلک هستند.
 

راهکارهای کنترل غضب بر اساس آموزه‌های اهل بیت(ع)

 
کنترل غضب یک فرایند چندوجهی است که شامل اقدامات پیشگیرانه(ذهنی/درونی) و اقدامات عملیاتی(فیزیکی/عملی) می‌شود که برخی از آن‌ها به قرار ذیل است: 
 
اقدامات ذهنی و درونی (تسکین قلب)
 
- یادآوری عواقب: که هدف آن تفکر در عواقب ویرانگر خشم و یادآوری اینکه خشم نوعی دیوانگی موقت است. امام علی(ع) می‌فرمایند: «الحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ، لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ، فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْکَمٌ؛ طغيان غضب نوعى جنون و ديوانگى است، چرا که صاحبش بعداً پشيمان مى شود و اگر پشيمان نشود دليل بر آن است که جنونش مستحکم است.»
 
- ذکر استعاذه و یاد خدا: که هدف آن پناه بردن به خداوند هنگام احساس خشم بوده، زیرا خشم اخگری از شیطان است. پیامبر(ص) می‌فرمایند: «احْذَرِ الْغَضَبَ؛ فَإِنَّهُ جُنْدٌ عَظِيمٌ مِنْ جُنُودِ إِبْلِيسَ؛ از خشم بپرهیز که آن لشکری بزرگ از سپاه شیطان است.»
 
- کظم غیظ و فروتنی: که هدف آن فرو بردن خشم در عین قدرت بر اجرای آن که نشانه ضعف نفس نیست، بلکه نشانه ایمان و قوت است. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «مَنْ كَظَمَ غَيْظَهُ وَهُوَ يَقْدِرُ عَلَى إِنْفَاذِهِ مَلَأَ اَللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَإِيمَاناً؛ هرکس خشمش را فرو برد، در حالی‌که قدرت بر اجرای آن دارد، خداوند قلب او را از امن و ایمان پر می‌سازد.»
 

اقدامات عملیاتی و فیزیکی(مهار بیرونی)

 
تغییر حالت:  که پیامبر(ص) در این مورد می‌فرمایند: «إِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ وَهُوَ قَائِمٌ فَلْيَجْلِسْ، فَإِنْ ذَهَبَ عَنْهُ الْغَضَبُ وَإِلَّا فَلْيَضْطَجِعْ؛ اگر ایستاده، بنشیند و اگر برطرف نشد، دراز بکشد.»
 
استفاده از آب سرد: پیامبر(ص) در این خصوص می‌فرمایند: «إِنَّما تُطفَأُ النّارُبِالْمَاءِ فَاِذا غَضِبَ أَحَدُكُم فَلْيَتَوَضَّأ؛ آتش با آب خاموش می‌شود، پس هرگاه خشمگین شدید وضو بگیرید.»
 
سکوت: پیامبر(ص) در این مورد می‌فرمایند: «عَلِّمُوا، وَيَسِّرُوا وَلَا تُعَسِّرُوا، وَإِذَا غَضِبْتَ فَاسْكُتْ، وَإِذَا غَضِبْتَ فَاسْكُتْ، وَإِذَا غَضِبْتَ فَاسْكُتْ؛ یاد بگیرید، آسان بگیرید و سخت نگیرید و زمانی که عصبانی شدید سکوت اختیار کنید.
انتهای پیام
captcha