کد خبر: 4322794
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۰

چرا نظام پژوهش در تصمیم‌گیری‌ها غایب است

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درخصوص اینکه چرا پژوهش هنوز نتوانسته به ستون تصمیم‌سازی کشور تبدیل شود، گفت: مشکل اصلی، وجود یک گسست ساختاری و معنایی در نظام پژوهش ایران است. سیاست‌گذاری علم میان نهادهای مختلف تقسیم شده و همین موازی‌کاری، انسجام و پایداری سیاست پژوهش را از بین برده است.

سیدمحسن میرسندسی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیسیدمحسن میرسندسی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنای خراسان رضوی در خصوص چالش‌های کارآمدسازی نظام پژوهش اظهار کرد: پژوهش در ایران تولید می‌شود، اما چرخه پژوهش وجود ندارد و تا زمانی‌که پیوند میان پژوهش و سیاست برقرار نشود، این نظام نمی‌تواند به رکن عقلانی حکمرانی تبدیل شود.
 
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: نظام پژوهش مطلوب باید عقلانی، شبکه‌ای و مسئله‌محور و ساختار سیاست‌گذاری باید هماهنگ و پایدار باشد و مراکز پژوهشی مأموریت‌گرا و چابک عمل کنند. پژوهشگر باید احساس کند نقشی معنادار در جامعه دارد و از آزادی فکری برخوردار است.
 
وی در پاسخ به این سؤال که با وجود این همه نهاد، استاد و مقاله، چرا پژوهش هنوز نتوانسته به ستون تصمیم‌سازی کشور تبدیل شود، گفت: مشکل اصلی، وجود یک گسست ساختاری و معنایی در نظام پژوهش ایران است. سیاست‌گذاری علم میان نهادهای مختلف تقسیم شده و همین موازی‌کاری، انسجام و پایداری سیاست پژوهش را از بین برده است با این وجود گسست معنایی از این هم عمیق‌تر است و هنوز در سطح ملی به این باور نرسیده‌ایم که پژوهش رکن عقلانی حکمرانی است.
 
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: وقتی پژوهش در تصمیم‌سازی جایگاهی حاشیه‌ای داشته باشد، پژوهشگر نیز در جامعه به حاشیه رانده می‌شود. ما پژوهش تولید می‌کنیم، اما «چرخه پژوهش» نداریم، چرخه‌ای که از مسئله آغاز شود، به تصمیم برسد و بازخورد بگیرد. نظام پژوهش ایران جزیره‌ای است و مراکز علمی ارتباط ساختاری با یکدیگر ندارند، در حالی که در کشورهای پیشرفته، پژوهش در قالب شبکه‌ای ملی و داده‌محور انجام می‌شود.
 

ضرورت ایجاد شبکه ملی پژوهش

 
میرسندسی اظهار کرد: باید در کشور شبکه‌ای ملی ایجاد شود تا همه مراکز پژوهشی در یک نظام تبادل داده داشته باشند که ادغام پژوهشگاه‌های موازی و هم‌موضوع، شرط لازم برای این تحول است. فاصله میان پژوهش و سیاست‌گذاری یک شکاف تاریخی است و فرهنگ تصمیم‌گیری ما هنوز به تجربه شخصی بیشتر اعتماد دارد تا داده و تحلیل علمی.
 
وی با بیان راهکاری برای حل این معضل افزود: برای این امر باید در هر وزارتخانه شورای مشاوران علمی تشکیل شود تا یافته‌های پژوهشی را به زبان سیاست ترجمه کنند، همچنین دفاتر ترجمان دانش در مراکز پژوهشی ایجاد شود تا نتایج پژوهش‌ها به‌صورت خلاصه و کاربردی در اختیار تصمیم‌گیران قرار گیرد. بودجه پژوهش باید بر اساس اثر اجتماعی تخصیص یابد، نه تعداد مقاله، همچنین باید از پژوهش‌های شبه‌علمی که مسئله واقعی جامعه نیستند، جلوگیری شود.
 
میرسندسی بوروکراسی سنگین و ساختارهای کند را مشکل اصلی دانست و گفت: پژوهشگاه‌ها باید پروژه‌محور، چابک و میان‌رشته‌ای شوند و تشکیل کنسرسیوم‌های موضوعی میان دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها، مانند «تحولات ارزشی جوانان» یا «سیاست فرهنگی در فضای مجازی»، می‌تواند از تکرار و پراکندگی جلوگیری کند. نظام ارزیابی باید از کمّیت‌محوری به اثرمحوری تغییر کند و مراکز مشترک دانشگاهی ـ پژوهشی ایجاد شود تا استاد، پژوهشگر و تصمیم‌گیر کنار هم کار کنند.
 
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تأکید بر اینکه موتور اصلی پژوهش، پژوهشگر است، افزود: بدون امنیت شغلی و منزلت اجتماعی، هیچ اصلاحی نتیجه نمی‌دهد. باید قراردادهای پایدار ایجاد و مهارت‌های پژوهشی نوسازی شود و پژوهشگران با جامعه در تعامل واقعی قرار گیرند. اخلاق پژوهش باید تقویت شود و فشار برای انتشار جای خود را به فرصت برای تفکر بدهد.
 
میرسندسی به دو اقدام کلیدی که باید در سطح ملی اجرا شود، اشاره و بیان کرد: نخست، تأسیس نظام ملی مسئله‌شناسی پژوهش برای ترجمه مسائل واقعی کشور به پروژه‌های تحقیقاتی و دوم، پاک‌سازی میدان پژوهش از موضوعات شبه‌علمی و تقویت نظام داوری مبتنی بر داده و روش. حکمرانی علم باید بازتعریف شود و استقلال مراکز پژوهشی از مداخلات سیاسی تضمین شود.
 
وی گفت:کارآمدسازی پژوهش یعنی احیای ظرفیت خودفهمی و خودتصمیمی جامعه که امری دشوار اما ضروری برای آینده ایران است.
انتهای پیام
captcha