رسول ابراهیمی آبشور، مدرس دانشکده علوم قرآنی مشهد و پژوهشگر دینی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه اظهار کرد:
وحدت حوزه و دانشگاه مفهومی فراتر از یک مناسبت تقویمی و نمادین است و میتواند بهعنوان یکی از مهمترین زیرساختهای حل مسائل پیچیده فرهنگی، اجتماعی و علمی کشور ایفای نقش کند.
وی با اشاره به حدیثی درباره فضیلت علمآموزی، بر اهمیت حرکت آگاهانه در مسیر دانش تأکید کرد و گفت: روز وحدت حوزه و دانشگاه بهعنوان فرصتی برای بازاندیشی در نقش این دو نهاد علمی کشور باید مورد توجه قرار گیرد. وحدت حوزه و دانشگاه صرفاً پیوند دو نهاد علمی نیست، بلکه یادآور این حقیقت اساسی است که مسائل پیچیده امروز جامعه ـ از بحران هویت و اخلاق گرفته تا
عدالت اجتماعی و پیشرفت علمی ـ با نگاههای تکبعدی قابل حل نیستند.
ابراهیمی افزود: این وحدت به معنای گفتوگوی عقل نقاد دانشگاهی با عقل هنجارساز حوزوی است، گفتوگویی که میتواند علم را از بیتعهدی و دین را از انزوا نجات دهد. اگر وحدت حوزه و دانشگاه به سطح همکاری علمی و تولید گفتمان مشترک برسد، میتواند موتور
تحول فرهنگی و اجتماعی کشور باشد. این روز نه یک مناسبت تشریفاتی، بلکه یک مطالبه تمدنی برای تولید علم مسئلهمحور و انسانساز است.
نماد فرهنگی یا ضرورت راهبردی؟
این استاد دانشگاه با رد نگاه نمادین به وحدت حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اگر این وحدت صرفاً به افزودن یک عنوان به تقویم محدود شود، کارکرد واقعی خود را از دست میدهد، اما اگر آن را یک ضرورت راهبردی بدانیم، در حقیقت از زیرساختی برای حل مسائل واقعی کشور سخن گفتهایم. بسیاری از چالشهای امروز جامعه، ماهیتی تلفیقی دارند، نه صرفاً علمیاند و نه صرفاً دینی. از سبک زندگی جوانان و اخلاق حرفهای گرفته تا عدالت حکمرانی و فناوریهای نوین، همگی نیازمند زبانی مشترک میان حوزه و دانشگاه هستند.
ابراهیمی با اشاره به نقشهای متفاوت، اما مکمل این دو نهاد گفت: دانشگاه توان تحلیل دادهها و پاسخ به مسائل عینی را دارد و حوزه مسئول صیانت از بنیانهای معنایی، اخلاقی و هویتی علم است. به تعبیری دانشگاه به ما میگوید چه میتوانیم انجام دهیم و حوزه کمک میکند بفهمیم چه باید انجام دهیم. بدون اتصال این دو نگاه، علم ممکن است سریع، اما بیجهت حرکت کند و فرهنگ، اصیل اما کماثر باقی بماند. از این منظر، حوزه و دانشگاه صرفاً نهادهای آموزشی نیستند، بلکه تنظیمگران مسیر پیشرفت و طراحان افق آینده جامعه به شمار میروند.
همکاری برای حل مسائل اجتماعی و اخلاقی
وی بر ضرورت همکاری حوزه و دانشگاه در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی تأکید کرد و گفت: معتقدم یکی از دلایل حلنشده ماندن بسیاری از آسیبهای اجتماعی، باقی ماندن اخلاق در سطح توصیه و موعظه است. دانشگاه میتواند ریشههای اجتماعی، روانی و ساختاری آسیبها را شناسایی کند و حوزه چارچوبهای هنجاری و ارزشی متناسب با این واقعیتها را ارائه دهد که نتیجه این همکاری، تولید راهکارهای بومی، عملی و قابل اجرا در حوزههایی چون اخلاق حرفهای، عدالت اجتماعی، سبک زندگی و مسئولیتپذیری عمومی است.
این پژوهشگر نبود مسئله مشترک تعریفشده را مهمترین مانع همکاری عمیق میان حوزه و دانشگاه دانست و افزود: تا زمانی که این دو نهاد بر یک سؤال واقعی و فوری جامعه متمرکز نشوند، همکاریها تشریفاتی و مقطعی باقی میماند. تفاوت زبان و منطق تولید دانش نیز مانع دیگری است. دانشگاه با داده، روش و خروجی قابل سنجش کار میکند، در حالیکه حوزه بیشتر با مفاهیم تفسیری و هنجاری سروکار دارد و نبود ترجمه میان این دو زبان، زمینهساز سوءتفاهم میشود. نگاه جزیرهای و نهادی نیز از دیگر چالشهایی است که مانع شکلگیری همکاری پایدار میشود.
ابراهیمی بیان کرد: حوزه و دانشگاه در برخی زمینهها به نیازهای جامعه پاسخ دادهاند، اما این پاسخها متناسب با سرعت و پیچیدگی تحولات اجتماعی نبوده است. مسئله اصلی کمکاری نیست، بلکه واکنشی بودن تولید علم و معرفت است. دانشگاه در حوزههای فنی و تخصصی پیشرفتهای قابل توجهی داشته، اما گاهی از لایههای فرهنگی و ارزشی فاصله گرفته است و در مقابل، حوزه در حفظ ارزشها موفق بوده، اما نتوانسته همیشه این مفاهیم را به زبان مسائل زیسته مردم ترجمه کند. درخصوص توسعه علوم انسانی باید گفت که این مسیر صرفاً با تولید کتاب و مقاله طی نمیشود، بلکه نیازمند گفتوگوی مستمر و تخصصی میان حوزه و دانشگاه است.
وی ادامه داد: دانشگاه با روشهای علمی میتواند ساختارها و نیازهای اجتماعی را تحلیل کند و حوزه با نگاه معنایی و ارزشی این پژوهشها را غنا بخشد که حاصل این تعامل، دانشی بومی، مسئلهمحور و قابل لمس برای جامعه خواهد بود.
ابراهیمی گفت: سه راهکار اساسی برای بهبود رابطه حوزه و دانشگاه وجود دارد. نخست، تعریف مسائل مشترک و ملموس جامعه، دوم، ایجاد زبان و روش مشترک از طریق کارگاهها و پروژههای تحقیقاتی و سوم، نهادینهسازی همکاری از طریق سازوکارهای رسمی و پایدار. همکاری واقعی نباید وابسته به افراد یا مناسبتها باشد، بلکه باید در قالب مراکز مشترک پژوهشی و شبکههای ارتباطی مستمر شکل بگیرد تا وحدت حوزه و دانشگاه از سطح شعار به عمل برسد.
انتهای پیام