هدیه‌ای که در مسجدالنبی با اشک عجین شد
کد خبر: 4083051
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۹
بانوی تازه مسلمان شده دانمارکی:

هدیه‌ای که در مسجدالنبی با اشک عجین شد

سمیرا خادم، بانوی تازه مسلمان شده دانمارکی گفت: وقتی به حج تمتع مشرف شدم، در مسجدالنبی دعایی را برای هدیه به حضرت رسول(ص) خواندم و در آن هنگام اصلاً به خود فکر نمی‌کردم و فقط گریه کردم؛ به قدری اشک ریختم که مردم اطرافم جمع شدند و خود متوجه این حد از گریستن نشدم.

سمیرا خادم بانوی تازه مسلمان شده دانمارکیسمیرا خادم بانویی اصالتاً دانمارکی است که طی آشنایی با یک دانشجوی ایرانی مقیم دانمارک ازدواجشان براساس رسوم مشترک صورت می‌گیرد؛ مشروط بر اینکه دین سمیرا عوض نشود. پس از گذشت هفت سال از ازدواج و داشتن دو فرزند، این بانوی اهل دانمارک که از مسیحیان بود، مسلمان می‌شود.

سمیرا خادم این بانوی تازه مسلمان شده دانمارکی، در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی اظهار کرد: از زمانی که مسلمان شده‌ام، الطاف خداوند شامل حالم شده است که بعدها متوجه شدم نصیب هر کسی نمی‌شود؛ مثلاً در هنگام نماز خواندن گویی ملائکه را می‌دیدم و یا با وجود اینکه کسی در اطرافم نبود، صدای قرائت قرآن در گوشم زمزمه می‌شد و یا همان دیدن مادرمان فاطمه زهرا(س). چهار ماه بعد از مسلمان شدنم قسمت شد و همراه همسرم به حج تمتع رفتیم.

وی ادامه داد: برای من که تازه مسلمان شده و فقط نمازخواندن را بلد بودم و تقریباً چیز زیادی از احکام اسلام بلد نبودم، اینکه بتوانم به حج تمتع مشرف شوم بسیار سخت، اما جالب بود. دستور و خواست خدا بود که تنها بعد از زمان کوتاهی از مسلمان شدن به حج مشرف شوم، من باید می‌رفتم و رفتم. در گام اول مدینه رفتیم، کاروانی نداشتیم و من و همسرم به صورت فردی، مقدمات سفر مانند هتل و بلیط را مهیا کردیم.

خادم بیان کرد: در مدینه همسرم گفت «شنیده است که وقتی زیارت حضرت رسول(ص) می‌روی، حاجتت را بگو، انشاءالله برآورده می‌شود.» من حرفش را فراموش کردم. داخل حرم رفتم و یک کتاب کوچک و چند دعا به زبان انگلیسی داشتم که باز کردم و دعایی را برای هدیه به حضرت رسول(ص) خواندم، تنها به عنوان هدیه و اصلاً به خودم فکر نمی‌کردم و فقط گریه کردم؛ گریه‌ای که در تمام عمرم مانند آن گریه نکرده‌ام. آن‌قدر اشک ریختم که مردم اطرافم جمع شدند و خودم متوجه نشده بودم که چرا این‌ اندازه گریه کرده‌ام.

این بانوی تازه مسلمان شده دانمارکی گفت: من از دوران کودکی نوعی بیماری داشتم و دارو مصرف می‌کردم که در آن مکان مقدس کاملاً شفا پیدا کردم و دیگر دارو مصرف نمی‌کنم. 

خادم اظهار کرد: روز آخر حضورمان در مکه همسرم به من گفت که نماز خواندن زیر ناودان طلا ثواب دارد و با وجود اینکه آنجا بسیار شلوغ بود، همسرم و سه نفر دیگر را که نمی‌شناختم حلقه‌ای را برای من درست کردند و من توانستم در آنجا دو رکعت نماز بخوانم. پس از نماز به سمت کعبه رفتم و بر کعبه دست کشیدم، سپس همسرم گفت: برویم، اما من گفتم: نه! می‌خواهم آن جایی بروم که دیوار شکاف خورده است، گفت: نمی‌شود! خیلی شلوغ است، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و وقتی متوجه شد که من مصمم به رفتن هستم، دستانش را دورم حایل کرد و من به سمت شکاف کعبه رفتم.

این بانوی تازه مسلمان شده دانمارکی بیان کرد: در آن حلقه، طواف‌کنندگان که بر گرد کعبه می‌گشتند، راهی به سمت شکاف کعبه باز شد و بسیار راحت از آن راه خودم را به دیوار کعبه رساندم. زمان کوتاهی بود، اما آن‌جا آنقدر برایم خلوت شد که توانستم خودم را به راحتی به دیوار برسانم و درست از همان راهی که آمده بودم به راحتی برگردم. همسرم متحیر شده بود که چگونه در این ازدحام جمعیت، این‌گونه این راه برای من باز شده است.

اولین بار در حج گریه کردم

خادم امام هشتم(ع) بودن؛ از الطاف خداوندی

وی بیان کرد: خدا این‌طور به من نشان داد که من را پذیرفته است و این موضوع من را قوی‌تر می‌کرد. درست است که من چیزهای زیادی را از دست داده‌ام، اما ناراحت نیستم. همیشه سعی می‌کنم شکر این نعمت که مسلمان شده‌ام را به جای آورم. به خدا می‌گویم خدایا! هر کاری از دستم بر بیاید به شکرانه این لطف تو انجام می‌دهم و این‌که قسمتم شد، خادم امام رضا(ع) شوم. وقتی از حج بازگشتم ترجمه کتب دینی ـ اسلامی که به انگلیسی ترجمه شده بود را به دانمارکی بازگرداندم که این موضوع نیز از الطاف خداوند بود.

وهابی‌ها اجازه سخنرانی درباره امام حسین(ع) را ندادند

خادم، راهپیمایی در عاشورا را یکی از جلوه‌های تبلیغ اسلام در دانمارک برشمرد و ابراز کرد: این راهپیمایی یکی از بزرگ‌ترین راهپیمایی‌ها در کل اروپاست. تا دو یا سه سال پیش اجازه داشتیم در انتهای راهپیمایی سخنرانی نیز داشته باشیم و به دانمارکی برای مردم در خیابان، درباره اسلام و امام حسین(ع) سخنرانی کنیم؛ اینکه امام حسین کیست؟ و چرا ما در عاشورا عزاداری می‌کنیم؟ اما متأسفانه وهابی‌ها با فشار بر دولت این اجازه را از ما سلب کردند و پلیس دیگر به ما اجازه سخنرانی نمی‌‍‌‌‌‌‌‌‌دهد. چون این سخنرانی‌ها خیلی اثرگذار بود.

وی بیان کرد: ما تبلیغ نمی‌کنیم چراکه از سوی دولت اجازه نداریم، البته دانمارکی‌ها نیز این موضوع را نمی‌پسندند، اما وقتی افراد ما را می‌بینند سؤال خودشان را می‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرسند و ما به آن‌ها توضیح می‌دهیم. سینه‌زدن نداریم، اما با رفتار خود، کاری می‌کنیم که توجه مردم به امام حسین(ع) جلب شود و در انتهای مجلس نیز غذا توزیع می‌کنیم.

حجاب، شکر من از خداست

این بانوی تازه مسلمان شده دانمارکی درخصوص حجاب اظهار کرد: گاهی از من می‌پرسند آیا در دانمارک هم حجاب دارم؟  و من پاسخ می‌دهم چرا وقتی چیز خوبی داری، آن را از دست بدهی؟. این حفظ حجاب تشکر من از خداست. گاهی آنجا به من نگاه می‌کنند، چراکه عادت به دیدن پوشش ندارند، اما من این حس را دارم که خدا مراقب من است. یک‌بار آقایی به من حمله کرد و می‌خواست من را به خاطر حجابم کتک بزند، اما خواست خدا این بود و مرد بر زمین افتاد و نتوانست به من آسیبی برساند. گاهی نیز تمسخر می‌کنند، اما من انگار گوش‌هایم نمی‌شنود و اصلا مشکلی ندارم.

وی ادامه داد: این اتفاقات، مرا قوی‌تر می‌کند. پوشش من تنها یک لباس نیست و انگار کسی مراقب من است. این حس برای من بسیار زیباست. من اکنون آزادم، اما بیش از این آزاد نبودم. من با رفتارم احترام دانمارکی‌ها را برمی‌انگیزم. دانمارکی‌ها اسلام را قبول ندارند، اما من طوری رفتار می‌کنم که به من بیشتر از قبل احترام می‌گذارند، اما در عین حال ما نشانی از اسلام هستیم، هر کار ناپسندی از ما به نام اسلام منتشر می‌شود و هر کاری را نمی‌توانیم انجام دهیم. ما باید مراقب کارهایمان باشیم. هر کاری انجام دهیم می‌گویند مسلمانان این‌طور هستند، در حالی که ممکن است بقیه افراد نیز مرتکب این بی‌قانونی شوند.

خادم گفت: وقتی مردم از من می‌پرسند: «چرا حجاب داری؟» من برای آن‌ها در مورد اسلام توضیح می‌دهم. در مورد زنان نیز می‌گویم که به عنوان مثال زنان در خانه وظیفه انجام کارها را ندارند و تنها لطف آنهاست که در خانه کار می‌کنند. در واقع وظایف و حقوق زنان را در دین اسلام توضیح می‌دهم. من معتقدم حقوقی که برای زن در اسلام مقرر شده از حقوقی که در اروپا وجود دارد بهتر است. من برای آن‌ها توضیح می‌دهم که در اسلام برای مادران اجری والاست و بهشت زیر پای مادران است. مردم درباره اسلام چیزی نمی‌دانند و من در مواجهه با مردم سعی می‌کنم برای آن‌ها توضیح دهم که اسلام چگونه دینی است. در اسلام زن و مرد در یک مرتبه و مقام قرار دارند و چیزی که متفاوت است، ویژگی‌های آن‌هاست و با این توضیحات سعی می‌کنم اندکی چشم مردم را نسبت به اسلام باز کنم.

این بانوی مسلمان در پایان گفت: معتقدم که هرکس حتی اگر بتواند یک نفر را هم با اسلام آشنا کند اجرش را گرفته است. من در رفتارم با بقیه سعی می‌کنم در نهایت احترام با همه برخورد کنم. مهم نیست که فرد مسلمان نیست، اما سعی می‌کنم احترامش را حفظ کنم.

به جز حجاب، تغییرات دیگری نیز در زندگی اجتماعی‌ام، پس از اسلام آوردن روی داده است، به عنوان مثال، در کشور دانمارک هنگام صحبت کردن به چشم یکدیگر نگاه می‌کنند، یعنی این‎که به صحبت‌هایش توجه دارند و با این‌که برای من به عنوان یک مسلمان سخت است، اما به دلیل احترام و این‌که در حال گوش دادن به صحبت طرف مقابلم هستم، به او نگاه می‌کنم یا مثلاً هنگامی‌که دو نفر با یکدیگر دست می‌دهند، من با احترام به آن‌ها می‌گویم که به خاطر دینم نمی‌توانم با آن‌ها دست بدهم و برای من مهم است که این کار را انجام دهم، چرا که به این صورت می‌توانم دینم را به آن‌ها خوب معرفی کنم. 

بعد از اسلام آوردن، دیگر لب به غذای حرام نزدم

وی ادامه داد: خداراشکر دانمارک مانند فرانسه نیست، که در ادارات دولتی به حجاب ایراد بگیرند، مگر جایی باشد که حجاب کامل از نظر آنها مانع کار باشد، مانند پزشکان که لازم است آستین کوتاه بپوشند. در مورد تغییرات در خصوص تغذیه نیز باید بگویم زمانی‌که مسلمان نبودم از غذاهای حرام استفاده می‌کردم، اما بعد از اسلام آوردن هرگز دیگر لب به غذای حرام نزدم. در مهمانی‌ها نیز ممکن است از نوشیدنی‌های الکلی استفاده شود، اما من سر میزی می‌نشینم که روی آن چنین نوشیدنی‌هایی نیست و همه می‌دانند که من به دلیل دینم، لب به نوشیدنی‌های الکلی نمی‌زنم. 

خادم خدای مسیحیان را با خدای مسلمانان یکی دانست و عنوان کرد‌: ما مسیحی پروتستان بودیم، مسیح پروتستان با مسیحی کاتولیک بسیار متفاوت است. کاتولیک‌ها اعمال بسیاری دارند، اما مسیحیان پروتستان  آداب دینی زیادی ندارند. من وقتی مسیحی بودم خدا را قبول داشتم، اما دنبال دین نبودم. در دین پروتستان، کودک را وقتی به دنیا می‌آید به کلیسا می‌برند و غسل تعمید می‌دهند و به جای او به خدا و مسیح به عنوان پسر خدا شهادت می‌دهند. وقتی کودک به سن حدود ۱۴ سالگی می‌رسد بار دیگر به کلیسا می‌رود و این‌بار خودش به خدا و حضرت مسیح به عنوان پسر خدا اقرار می‌کند که در این زمان برای آن‌ها جشن می‌گیرند و کودکان خوشحال هستند از اینکه هدیه‌ای دریافت می‌کنند.

این بانوی تازه مسلمان شده اهل دانمارک بیان کرد: برای من هم همین اتفاق افتاد. کشیش از بچه‌ها  پرسید آیا اقرار می‌کنند و آنها گفتند بله و من وقتی مسلمان شدم یادم افتاد هرگز در  پاسخ به  کشیش بله نگفته‌ام. یعنی من قبول نکردم که حضرت مسیح پسر خداست. در مراحل دیگر نیز مردم در کلیسا ازدواج می‌کنند و برای فوت نیز یک‌بار دیگر در کلیسا برای آنها مجلسی برپا می‌شود و در واقع اعمال مسیحی پروتستان فقط همین است.

اجازه دولت دانمارک برای ساخت مسجدی در کپنهاک

وی در خصوص جمعیت مسلمانان در دانمارک گفت‌: آخرین اطلاعاتی که من در مورد جمعیت مسلمانان در دانمارک دارم، حداقل ۳۰۰ هزار نفر است که بیشتر هم اهل تسنن هستند و ما شیعیان با وجود این‌که تعداد بسیار کمی هستیم، اما باز هم حسینیه، مسجد و نماز جماعت داریم و دولت دانمارک اجازه داده یک مسجد با شمایل مساجد مسلمانان در کپنهاک ساخته شود؛ مسجدی باگنبد و گلدسته که اهل تسنن هم تمایل داشتند مسجدی داشته باشند که در نهایت قسمت شیعه شد. در این مسجد نماز جماعت، نماز جمعه و سایر مراسم مذهبی برگزار می‌شود.

خادم کتاب را مهمترین منبع برای شناخت اسلام عنوان کرد و افزود: راستش برای شناخت اسلام، خیلی به افراد مراجعه نکردم، چرا که می‌ترسیدم  نظر خود را به جای حقیقت اسلام به من بگویند. من ابتدا سعی کردم اصول دینم را فرا بگیرم. وقتی اصل صحیح باشد، بقیه موارد نیز درست می‌شود. برای من که تازه شروع کرده بودم و هیچ چیز بلد نبودم پایه بسیار مهم بود.

این بانوی تازه مسلمان شده اهل دانمارک از کمک‌های همسرش طی این مسیر نیز بسیار قدردانی و تصریح کرد: اوایلی که مسلمان شده بودم در حسینیه مدام به من می‌گفتند این کار را انجام بده و ثواب دارد، آن کار ثواب دارد و...، اما من ناراحت می‌شدم، مگر من باید با خدا معامله کنم؟ مگر باید کار را به‌خاطر ثواب انجام دهم؟ من این امور را برای خود خدا انجام می‌دهم نه برای پاداش. من معامله را دوست ندارم. همسرم نیز همواره به من می‌گفت: «به مردم نگاه نکن که چه کار می‌کنند، خودت تصمیم‌گیرنده باش.»

وی افزود‌: من وقتی هم  که یک فرد مسیحی بودم و سن و سال کمی داشتم معتقد بودم که مهم نیست کسی سفید باشد یا سیاه، مسلمان باشد یا مسیحی، یا کافر. شاید آن کافر کاری را انجام دهد که از کار من در پیشگاه خداوند محبوب‌تر  است و خداوند نظر رحمتش را شامل حال او بکند. ما تنها وظیفه داریم که به همدیگر احترام بگذاریم و اگر چنین شود چقدر دنیا زیبا می‌شود و دیگر جنگی در کار نخواهد بود. من باید در ابتدا از خودم شروع کنم، چرا که من نمی‌توانم به افراد بگویم که این کار را انجام دهید یا ندهید، اما خودم آن‌گونه نباشم.

خادم خاطرنشان کرد‌: هرچه را من از خدا گرفته‌ام مطمئن هستم که بقیه افراد هم می‌توانند بگیرند. دین فقط کلمه و نماز و اعمال نیست. دین یک راه زندگی بوده و رفتار بسیار مهم است.

انتهای پیام
captcha