به گزارش
ایکنا؛ حجتالاسلام سیدحسین مؤمنی، شب گذشته، 1 آبان، به مناسبت ایام پایانی ماه صفر در مسجد اعظم قم به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: خداوند نعمتی به نام عقل به ما ارزانی داشته و به این واسطه انسان اشرف مخلوقات شده است. آن چیزی که انسان را در امتیاز بالا قرار داده عقل است و وجه ممیزه انسان از حیوان نیز همین عقل محسوب میشود؛ بنابراین عقل سرمایهای مهم است و برای خود لشکریانی دارد. دشمن آن نیز جهل است و جهل نیز داری لشکریان است. در روایت نیز جنود عقل و جنود جهل را داریم. اینها به صورت مستمر باهم در حال جنگ و نزاع هستند و اندک غفلتی از ناحیه عقل، موجب میشود که جهل غلبه پیدا کند و انسان در دنیا و آخرت خسران دیده شود.
وی در ادامه افزود: آدمی که در چند قدمی عاقبت به خیری است، به واسطه مغلوب شدن عقل عاقبت به شر میشود و بالعکس. همچنین عقل در روایت تعریف دارد و علاوه بر این، اموری که عقل را از بین میبرد، نشانههای انسان عاقل و این دست مطالب نیز در روایات تبیین شده است. برای جهل و جاهلان نیز نشانههایی بیان شده است، اما آنچه روی آن تأکید میکنم این است که طبق روایت امام رضا(ع) عقل بهترین سرمایه در وجود انسان است و در روایت امام علی(ع) داریم که عقل بالاترین غناست و امام مجتبی(ع) نیز فرمودند که عقل حجت درون است، اما در تعریف عقل باید بگویم که عقل عبارت از ملکهای در وجود انسان است که ما را نسبت به پرستش خداوند امر میکند.
عقل در چنگال خیال
مؤمنی تصریح کرد: این عقل پیامدهایی نیز دارد و پیامد آن عبارت از تفکر و اندیشه است. انسان باید تفکر کند که چقدر هم دارای ثواب است، اما نه فکری که تحت تأثیر قوه خیال قرار گرفته است. این فضای مجازی و ... در تقویت خیال بسیار مؤثر است و آنکه مثل خوره عقل را از بین میبرد، همین خیال است که عقل را از بین میبرد. نوری که به واسطه عقل در طریق انسان قرار میگیرد از بین میرود و باید مراقب بود که چشم، گوش، زبان، شکم و شهوت در تقویت خیال بسیار مؤثر هستند. یک نگاه انسان را در فضا میبرد و به شدت خیالپردازی عقل را زایل میکند.
وی در ادامه افزود: بنابراین نباید هر چیزی از این گوش و چشم وارد شود که نور عقل از بین میبرد. پیامد عقل عبارت از اندیشه است. انسان باید بنشیند و لحظاتی را به اندیشه سپری کند و ببیند امروز که از او سپری شد، چقدرش در مسیر بندگی خدا بوده و شکر آن را به جا آورد. همچنین باید ببیند که چقدر از روزش در مسیر نفس و نفسانیت بوده که باید استغفار کند. عقل به انسان میگوید که تفکر کن، اما سوال این است که در چه زمینهای باید فکر کند؟ از باب اطلاعات عمومی مانعی ندارد که انسان چیزهایی بداند. برای نمونه یکی از دوستان ما به سفر رفته بود. وقتی برگشت میگفت که چیزی که ذهنم را مشغول کرده این است که چرا فلان قبر بزرگ است و .... یکبار هم که در عمره بودیم با یک نفر اعمال را انجام دادیم، اما آن چیزی که ذهن دوست ما را درگیر کرده بود این بود که میگفت ما در انجام اعمال مجموعاً سه کیلومتر راه را طی کردهایم؛ یعنی این آدم در این مدت هر قدمی که برمیداشته در حال متر کردن مسیر بوده نه اینکه از فکر به درستی بهره ببرد؛ بنابراین به هر چیزی نباید فکر کرد.
سه محور اندیشه
مؤمنی بیان کرد: انسان باید اندیشه خود را در سه محور جهت دهد که یکی از آنها تفکر به مبدأ است. فکر کردن به برخی از مسائل فقط غصه انسان را زیاد میکند و باید از اینها پرهیز شود، اما زمانی که انسان به مبدأ پیدایش خود فکر میکند در این صورت دیگر دچار غرور نمیشود. یکبار آقای انصاریان که انتشارات دارند میگفتند که با علامه طباطبایی هم مسیر بودیم، ایشان در این مسیر سه بار از من پرسیدند که میدانی آدرس کجا است و من هم به ایشان آدرس را گفتم، اما یکبار از ایشان پرسیدم چطور است که شما بعد از سه بار هنوز هم آدرس در ذهنتان نمانده است؟ علامه فرمودند که من به چیزهایی که لزومی ندارد فکر نمیکنم و نمیگذارم که در ذهنم باقی بماند.
وی تصریح کرد: بنابراین باید انسان فکر را در زمینهای قرار دهد که ارزش داشته باشد. فکر به مبدأ و اینکه انسان از چه به وجود آمده، نتیجهاش این است که به غرور مبتلا نمیشود. ما از چه چیزی به وجود آمدهایم؟ باید توجه کنیم که اگر اعتباری داریم خدا این اعتبار را به ما داده است. اگر روح را از ما بگیرند، جسد میشویم و نزدیکترین آدم هم حاضر نیست یک شب تا صبح کنار جسد ما بماند.
مؤمنی در انتها بیان کرد: دومین جهتی که باید فکر را در آن مسیر سوق داد، تفکر به مقصد است. آخر کار ما قبر است و این حرص زدن ندارد؛ بنابراین ثمره فکر کردن به مقصد این است انسان مبتلا به غفلت نمیشود و سومین جهت نیز این است که انسان باید ببیند که چطور میخواهد این فاصله مبدا تا معاد را طی کند.
انتهای پیام